هدایت شده از شهـید عـلی آقـا عبـداللهـی
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم
#شهید_علی_آقاعبداللهی
@shahidaghaabdoullahi
🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
بــہ نـیّـت
برادرشهیدمان مےخوانیم 🌹
#صـ۲۷٦ـفحه 📚
🍃﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾🍃
@shahidaghaabdoullahi
#سلام_امام_زمانم 💚
سِرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست
ورنه عشق تو کجا؟ این دل بیمار کجا؟
کاش در نافلهات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا؟ عبد گنه کار کجا؟
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرج
#یـــازیـــنــب_کـــبری
❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀
@shahidaghaabdoullahi
🌹اللّھمَّعَجِّـلْلِوَلِیِّڪَالفَـرَج🌹
زیارت عاشــــــورا❥
« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ »
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَهَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى...
#پویش_زیارت_عاشوراچهل_روز_مانده_تامحرم
#شروع_از_روز_یکشنبه_مورخه_۱۴۰۱/۰_۳/۲۹_لغایت_یکم_محرم_۱۴۰۱_
#چهل_روز_تامحرم
@shahidaghaabdoullahi
شهـید عـلی آقـا عبـداللهـی
💚یا امیرالمومنین حیدر💚: 💚یا امیرالمومنین حیدر💚: 🕊1شهید حاج قاسم سلیمانی🌹 🕊2شهید حسین معزغلامی🌹 🕊3شهی
روز هشتم چله مون ان شاء الله درپرونده ی اعمال همه ی عاشقان و خادمان شهدا ثبت شده باشد
💫محب اهلبیت 💫
🌹سرباز امام زمان🌹
وان شاءالله شهادت🤲🏻💔
هدیه میکنیم به روح مطهرشهید والا مقام عباس جعفری 🥀🥀
زیارت عاشورا قربتا الی الله
@shahidaghaabdoullahi
زندگی نامه شهید عبدالحسین برونسی
#قسمت_صد_و_بیست_هفتم
و طهارت (علیهم السلام)، تو تمام عملیاتها ما رو یاري می کنند.»
محمد رضا فداکار، یکی از همرزمان شهید برونسی، می گفت: چند روز بعد از عملیات، دو، سه تا از بچه ها گذرشان
به همان میدان مین می افتد. به محض اینکه نفر اول پا توي میدان می گذارد، یکی از مینها عمل می کند که
متأسفانه پاي او قطع می شود! بقیه ي مینها را هم بچه ها امتحان می کنند، که می بینند آن حالت خنثی بودن
میدان مین رفع شده است.
شهید برونسی تمام فکر و ذکرش درباره عملیات موفق، این بود که می گفت: باید نزدیکی مان را با اهل بیت (علیهم
السلام)، بیشتر کنیم و ایمانمان را قوي تر.
اولین نفر
محمدحسن شعبانی
کله قندي، گل منطقه بود؛ از آن ارتفاعات حساس و حیاتی. از بلندي آن جا، دشمن به جاده هاي مواصلاتی و به
تمام منطقه ي ما تسلط داشت. همیشه از همان جا بود که مشکل برامان درست می کرد. تو عملیات آزاد سازي
مهران هم همین مشکل پاپیچ بچه ها شد.یادم هست روز هفتم عملیات، خیلی از مناطق مورد نظرمان آزاد شده بود. حتی ارتفاعات «S «و ارتفاعات نعل
اسبی " 1." هم زیر پاي بچه هاي ما بود. ولی با همه ي این احوال اگر کله قندي دست دشمن می ماند، نتیجه ي
عملیات براي ما صفر بود. یعنی اصلاً تثبیت عملیات، به آزادي آن ارتفاعات بستگی داشت.
دشمن تمام هست و نیستش را گذاشته بود که آن جا را از دست ندهد. چند بار تک زدیم، اما کله قندي همچنان
به انتظار قدمهاي ما لحظه شماري می کرد.این ارتفاعات، سمت چپ کله قندي واقع شده بودندروز هفتم عملیات، خودعبدالحسین باز آمد توي گود. رفت سروقت گردان بلال، که گردان تکاور بود. غلامی،
عسکري، میرانی مقدم و چند تا دیگر از آن آرپی چی زنهاي هیکل دار و رشید را برداشت و با تأکید گفت:
«این کله قندي امروز باید آزاد بشه!»
فکر می کنم دو، سه ساعتی مانده بود به ظهر که حمله را شروع کرد. عبدالحسین و آن چند تا آرپی چی زن، رفتند
تو نوك حمله، بقیه ي گردان تکاور هم پشت سرشان.
سرهنگ جاسم بالاي ارتفاعات، مثل مار زخم خورده، به خودش می پیچید. با آتش سنگینی که رو سر بچه
ها می ریخت، هر طور بود جلوي پیشروي ما را گرفت. حالا عبدالحسین و بقیه، پشت سنگها و لابلاي شیارها
متوقف شده بودند. ولی معلوم بود هیچ کدام قصد برگشتن ندارند.
حجم آتش بیشتر از طرف دشمن بود. یکهو سرو کله ي چند تا از هلیکوپترهاش پیدا شد. یقین داشتیم براي بعثیها
آذوقه و مهمات آورده اند. بچه ها از پایین و از ارتفاعات بغل، شروع کردند به ریختن آتشی شدید. کمی بعد،
هلیکوپترها دست از پا دراز تر برگشتند.
حالا فرصت خوبی بود براي ما. عبدالحسین نعره زد: «االله اکبر.»
#قسمت_صد_و_بیست_هشتم
پشت بندش سریع بلند شد و شروع کرد به پیشروي. در همان حال، آتش هم می ریخت. بچه ها هم به تبعیت از او،
دوباره حمله را شروع کردند. چیزي نگذشت که ورق به نفع ما برگشت و باز این ما بودیم که همگی به فیض عظیم شهادت نائل آمدندداماد و پسرخاله ي صدام که با تعداد زیادي از نیروهاي بعثی، با چنگ و دندان چسبیده بودند به آن ارتفاعات
میدان دار معرکه شدیم.
سرهنگ جاسم و نیروهایش تو بد وضعی گیر کرده بودند.حالا از چند طرف رو سرشان آتش می ریختیم.پرواضح بود
که دارندنفسهاي آخر را می کشند.فتیله ي آتششان هم هر لحظه پایین تر می آمد!
کم کم اوضاع و احوال طوري شد که دو راه بیشتر براشان نماند: یا تسلیم یا خودکشی.
تو این حیص و بیص، باز سرو کله ي هلیکوپترهاي دشمن پیدا شد. این بار تعدادشان بیشتر نشان می داد و از طرز
مانورشان معلوم بود براي کار مهم تري آمده اند، کاري مهم تر از ریختن آذوقه و مهمات.زده بودند به سیم آخر.
قشنگ تا بالاي ارتفاعات آمدند.
عبدالحسین زودتر از بقیه قضیه را فهمید.
«اومدن "جاسم"فرمانده شون رو ببرن، می خوان نجاتش بدن؛ امان ندین به شون.»خودش سریع یک گلوله ي آرپی جی زد طرف هلیکوپترها.بچه ها هم مهلت ندادند. هر کی با هر اسلحه اي داشت،
آتش می ریخت طرفشان؛ تیربارچی با تیربار می زد و دوشیکاچی با دوشیکا؛ گلوله هاي آرپی چی هم همین طور،
یک کله شلیک می شد. این بار دوتاشان را زدیم. با سرو صداي زیادي خوردند به صخره ها و منفجر شدند.هلیکوپترهاي دیگر، هلی برد کردند. انگار از طرف شخص صدام دستور داشتند هر طور شده سرهنگ جاسم را
نجات دهند، آخرش ولی نتوانستند. ما همین طور به نوك ارتفاعات نزدیکتر می شدیم. شدت آتشمان که بیشتر
شد، آنها دمشان را گذاشتند رو کولشان و زدند به فرار.
بچه ها با شور و هیجان زیادي قدم بر می داشتند و تخته سنگها را یکی بعد از دیگري رد می کردند. اولین نفري
که پا گذاشت رو ارتفاعات
کله قندي، خود عبدالحسین بود پرچم جمهوري اسلامی را با آن بالا زد. خودش هم سرهنگ جاسم را اسیر
کرد و کلتش را از او گرفت
جاسم باعث شهادت بهترین و مخلص ترین نیروهاي ما شده بود.نیروهایی که هر کدام براي عبدالحسین حکم فرزند
را داشتند و او براي رزمی شدنشان،
خدا کند
شما به چشم های ما برگردید ...
#آقاجان
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
@shahidaghaabdoullahi
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌چگونه به امام زمان سلام کنیم...
#پیشنهاد_دانلود👌🏾
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
@shahidaghaabdoullahi
..
مباداخودترادستکمبگیری
وبرچسبحراجبرجسمتبزنی!☺🦋
#ریحانه 🌱
@shahidaghaabdoullahi