eitaa logo
شهـید عـلی آقـا عبـداللهـی
929 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
88 فایل
﷽ شهدا سنگ نشانند که ره گم نکنیم. "اولین کانال رسمی شهید علی آقاعبداللهی در ایتا " هدف بنده ازاین ماموریت لبیک گفتن به شعار"نحن عباسک یازینب"میباشد. "کانال زیر نظر خانواده محترم شهید" خادم: @Pelake2
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤‏قرار شبانه❤ بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا ز پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد 🦋بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ🦋 💚اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ💚 ❤️دعــای سـلامتی امــام زمــــان(عج)❤️ 💚اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا💚 اللھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| من مادر شهید هستم ◽در این شب و روزهایی که مشغول خوشحال کردن مادران خود هستیم مادرانی هستند که فرزندانشان برای دفاع از ما شهید شدند ، در حد توان قدردان زحماتشان باشیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀{بسم رب الشهدا والصدیقین}🥀 🌷اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک🌷 🤲خدایا سرانجام ما را سعادت و شهادت در راه خودت قرار ده.‏ 🦋شروع فعالیت مون شادی روح پاک🦋 پنج صلوات هدیه میکنیم عاقبتمون ختم بخیر به دعای شهدا🕊🌷 🌸کپی بنربا ذکر منبع مجاز می باشد❌🌸 کانال رسمی شهید علی آقا عبداللهی @shahidaghaabdoullahi
روشنای دل من ، حضرت خورشید سلام السَّلامُ عَلَيْكَ يا غَوْثَ الْمُسْتَغيثينَ ... سلام بر تو ای مولایی که دستگیر درماندگانی ... بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان درمانده شده ... خوشا صبحی که خیرش تو باشی ردیـف نـاب شعــرش تو باشی خوشا روزی که تا وقـت غروبش دعـای خوب و ذکرش تو باشی ... اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ
دیده ام نقش مرادی که تماشا دارد داده ام دستِ ارادت به نگاری که مپرس .. @shahidaghaabdoullahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•لطف مادر بود اينكه نوكر مولا شديم• •بعد مولا خاك پـاى بـچـه هـاى فاطمه• ♥️♥️♥️ @shahidaghaabdoullahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐" مــــــــادر " 🌷واژه ای ڪہ در هیچ جمله ای نمی‌گنجد چه رسد کہ وصف مادری دلیر باشد، آن هـم ...🕊 🌹🕊هدیه به تمام مادران شهدا ✨ای از ازل بہ عرش خدا تاج فاطمہ 🌺سيب بهشتے شب معراج فاطمہ 🌟فردا كہ اختيار شفاعت بدست توست 🌸هستند انبيا بہ تو محتاج فاطمہ 💐مـادر نبوده ای ڪہ بدانـی غمِ پسر ؛ آتش بہ جان مادرِدلتنگ می‌‌زند...💔 🌷 🕊 🎉 ولادت باسعادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) و روز مادر بر تمامی مادران شهدا مبارک باد 🆔 @shahidaghaabdoullahi   ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
52.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 جدید 🥀🕊هرڪہ را دیدم ؛ نصیب و قسمتی دادی خدا قسمت ما ڪن ، فدای زینبــ ڪـبری شدن . . .🕊🥀 🥀 رویت سپید"شهادتت مبارڪ"🕊 🌹هفتمین عروج آسمانی ات مبارڪ جان 🌺نثارروح پاڪش 🌺 🌷🕊 🆔 @shahidaghaabdoullahi ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🥀🕊 💐مادر شهید نقل می کند:یکروز با یک اتومبیل تصادف کرد که لپ تاپ اش آسیب دید و خودش هم مقداری جراحت برداشت که آمبولانس اومد ولی مقصر نبود ولی علی بیمه داشت و اتومبیلی که با اون تصادف کرده بود بیمه نداشت مقصر اصرار کرده بود که علی بگه مقصره که از بیمه اون استفاده شه علی هم دل اش سوخته بود و قبول کرده بود ولی بعد از اینکه اومد منزل تماس گرفت و تحقیق کرد متوجه شد اشکال شرعی داره لذا فردای آن روز که باید به دادسرا می رفتن در آخر جلسه حقیقت رو گفته بود که قاضی گفته بود می دونی بابت اظهارات خلافی که پیش از این گفتی مجازات بشی علی آقا گفته بود بله می دونم ولی چون اشکال شرعی داره نمی تونم چشم پوشی کنم 🌹🕊تا ڪی‌ دل‌ِ من‌ چشم‌ به در داشته باشد ؟ ای‌ کاش‌ کسی‌ از تو خبر داشته باشد 💔 🥀 🕊 🆔 @shahidaghaabdolahi   ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
🌷🕊 💐مادر شهید نقل می کند:علی انسان خودساخته ای بود و اصلا قبول نمی کرد از پدر و مادرش برای رسیدن به اهدافش کمک مالی قبول کنه لذا یکماه به زاهدان رفت و شبانه روز کار کرد و در آخر با پول اندکی که جمع آوری کرده بود یک موتور خیلی کهنه خریداری کرد و به مرور زمان  وسایل موتور رو تعویض کرده و یک موتور خیلی سالم و خوب ساخت  بعد همان موتور را تبدیل به موتور تریل کرد همان موتور را که با زحمت به دست اورده بود در فتنه ۸۸ توسط فتنه گران دچار آسیب شد ولی بازهم علی آقا بدون گرفتن یک ریال خسارت خودش با همت و تلاش خودش دوباره تعمیر کرد و  بعد آن را فروخت و تبدیل به احسن کرد. 🌹🕊آسمان بر خودش چه می بالد میهمانش دلیر و خوش نام است علی ما شــجاع و باغــیرت وهـبی در سپاه اســـلام است🕊🌹 🥀 🕊 🆔 @shahidaghaabdolahi   ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ثواب شاد کردن زنان ✍رسول خدا(ص): خداوند به زنان مهربان‌تر از مردان است؛ و هیچ مردى، زنى از محارم خود را خوشحال نمی‌کند، مگر آن که خداوند متعال او را در قیامت شاد می‌کند. 📚کافى، ج۶، ص۶، حدیث۷
1_1386478581.mp3
783.8K
راه گرفتن حاجت های سنگین از راه توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ ✅بیانات ارزشمند حجت الاسلام عالی را درباره‌ی چگونگی انجام این ختم بشنوید ✅امشب و فردا زمان بسیار مناسبی هست برای انجام این ختم بسیار مجرب است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام خمینی مهربانم تولدت مبارک❤️ در قلب ما یادت همیشه جاودانه آقا جان
🇮🇷 🖼 یک عاشقانه آرام ❄️🌹❄️ @shahidaghaabdoullahi
اعوذ بالله من الشیطان رجیم بسم الله الرحمن الرحیم ختم قرآن برای سالگرد شهید والامقام جاویدالاثر علی آقا عبداللهی 💫 مهلت قرائت تا پنجشنبه آینده (10/29) جز مورد نظر را در پی وی خادم اعلام بفرمایید @Pelake27 1⃣✅ 2⃣✅ 3⃣✅ 4⃣✅ 5⃣✅ 6⃣✅ 7⃣✅ 8⃣✅ 9⃣✅ 🔟✅ 1⃣1⃣✅ 1⃣2⃣✅ 1⃣3⃣✅ 1⃣4⃣✅ 1⃣5⃣✅ 1⃣6⃣✅ 1⃣7⃣✅ 1⃣8⃣✅ 1⃣9⃣✅ 2⃣0⃣✅ 2⃣1⃣✅ 2⃣2⃣✅ 2⃣3⃣✅ 2⃣4⃣✅ 2⃣5⃣✅ 2⃣6⃣✅ 2⃣7⃣✅ 2⃣8⃣✅ 2⃣9⃣✅ 3⃣0⃣✅
شهـید عـلی آقـا عبـداللهـی
_آهی کشیدم و آهسته گفتم:((لابد صبر شما خیلی زیاده، ولی من وقتی به رفتن آقا مصطفی فکر میکنم دیوونه میشم!)) _همیشه به خودم میگم اگه حاجی قسمتش باشه اون اتفاقی که باید می افته، اگه نباشه نه. _واقعا راست میگین؟ _چرا که نه! _نه، من نمیتونم مثل شما باشم! _به حاج حسین گفتم بعد از شهادتش شفاعتم رو بکنه. _ولی من نمیتونم خودم رو راضی کنم مصطفی بره. ترس از ندیدنش خیلی اذیتم میکنه! تو در حال رانندگی بودی. از پشت سر نگاهت میکردم و دلم میلرزید. من و خانم بادپا با هم آهسته حرف میزدیم. انگار میترسیدیم کمی بلند تر بگوییم همان اتفاق بیفتد. حتی خانم بادپا هم. حاج حسین گفت:((همین جا نگه دار سید ابراهیم.)) _چیزی شده؟ _نماز اول وقت! پیاده شدیم. از صندوق عقب زیر اندازی در آوردی و پهن کردی. هر کس مُهری از جیب و کیفش در آورد و ایستادیم به نماز. حاج حسین جلو و ما پشت سرش. باد می آمد، بادی ملس که با خود بوی غربت و عطر شهادت می آورد، البته شاید این حس من بود. بعد از نماز رفتیم خانه آقای سیدی، یک خانه ویلایی درروستا. مادر شیخ محمد را آنجا دیدم. او هم همان حرف خانم بادپا را میزد:((اگه اتفاقی بیفته خدا خواسته، هرچی او بخواد. پس توکل به خدا!)) صبح سری هم به خانه شهید صابری زدیم. در راه برگشت بودیم که تلفنت زنگ زد. زدی روی پخش. _امشب کجایی سید؟ _خونه مون. _ما داریم میایم اونجا. _قدمتون سرچشم. شام منتظریم. گفتم:((توی خونه که چیزی نداریم!)) _سر راه نگه میدارم میخرم! وقتی رسیدیم جلوی در، خریدت را کرده بودی و مهمان ها هم رسیده بودند. آهسته گفتی:((شما برنج بذار، من کباب میخرم.)) شب به پذیرایی گذشت. انگار نه انگار از سفر آمده ای و خسته ای. همیشه از حضور مهمان شاد میشدی. مهمان ها که رفتند، بهانه گیری فاطمه شروع شد:((چرا ما سفره هفت سین نداریم؟)) سفره ای پهن کردم. چند تخم مرغ آوردم، با هم نشستیم به رنگ کردن. من و فاطمه سبز و سرخ رنگ کردیم و تو سیاه و با رنگ زرد رویش نوشتی:یازهرا(س) تعطیلات نوروز تمام شد و گل های بنفشه حاشیه باغچه ها میگفتند بهار آمده است. شب سیزدهم گفتی:((حاج حسین بادپا قراره فردا بیاد و از اینجا برنامه سفرش رو بچینه.)) دوستانت هم مثل خودت بودند. یک جا ماندن را بلد نبودند. ساعت چهار صبح بود که از کنارم بلند شدی گفتی:((دارم میرم فرودگاه، کاری نداری؟)) با پلک بسته گفتم:((وقتی اومدی نونم بگیر!)) ولی باید بلند میشدم و نمازم را میخواندم و اسباب صبحانه را آماده میکردم. تمام شب تا صبح را دلشوره داشتم. آقای بادپا که می آید برود سوریه، نکند تورا هم ببرد. نکند خودت هوایی شوی و راه بیفتی. شمابه هم که میرسیدیدانگار روح هایتان به هم گره میخوردومیشدید مثل این پروانه هایی که دور چراغ میگردند. چنان مجذوب هم و آن شعله ای که ما نمیدیدیم وشما می دیدید می شدید که آدم غصه اش میگرفت ازاین همه پرت افتادگی وبی خیال شدن درباره بقیه چیزها. بلند شدم. نماز راخواندم،صبحانه راآماده کردم: پنیر و گردو و کره و مربا. سفره را انداختم. نگاهم به عقربه های ساعت بود. میترسیدم به جای آوردن حاج حسین بااو بروی سوریه، ولی دوساعت بعد آمدی.با حاج حسین بادپا و کسی که میگفتی اسمش سید علی است و اهل افغانستان آمدید و صبحانه خوردید و سر سفره ماجرایی را که برای سید علی اتفاق افتاده بود تعریف کردی:(سیدعلی توی افغانستان به قاچاقچیا پول میده تا بیارنش ایران. درحال آمدن، توی مسجد با دست باز نماز میخونه و همین باعث میشه کتک بیشتری بخوره، بعد فرار میکنه و خودش رو به ایران میرسونه.) سوریه که بودید، با تو آشنا شده بود.حالا هم بی پول شده و میخواستی هرطور شده کمکش کنی. بعد صبحانه نگاه حاج حسین رفت سراغ عکسی که روی دیوار بود،بلندشد و رفت طرفش:((ابو حامده؟)) برایم گفته بودی لحظه شهادت ابو حامد، حاج حسین کنارش بوده وتکه تکه شدنش را دیده، اما قسمت بوده خود حاج حسین سالم بماند. حاج حسین با گوشه چفیه اشک هایش را پاک کرد. بلند شدم رفتم آشپزخانه. دستم را گرفتم به میز که آمدی آنجا و آهسته گفتی:((باید با حاج حسین برم قم خدمت پدر شهید صابری. بعدش هم برمیگردیم و میرسونمش فرودگاه.)) _منم میام! @shahidaghaabdoullahi
• بیخیالِ همه‌ی دردامون ؛ خوشبختی یعنی که یه شهید تو زندگیت باشه♥.