#مسابقه 📣
شش روز مانده
پیمان میبندیم
مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَ سَلِّمُوا عَلى عَلِىٍّ بِاِمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ وَ قُولُوا: سَمِعْنا وَ اَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ اِلَیْكَ الْمَصیرُ
مردم با خداوند بیعت کنید و با من پیمان ببندید و با علی امیر مومنان و حسن و حسین و با امامان از نسل آنان که بعد از ایشان خواهند بود امامانی که فرمانی پایدار در دنیا آخرت اند.
#غدیر
#غدیری_ام
@shahidaghaabdoullahi
#مهدےجان_مولاےمن❤️
گفتم که بیقرار تو باشم ولی نشد
تنهادر انتظار تو باشم ولی نشد
گفتم به دل که جلب رضایت کندنکرد
گفتم که جان نثارتو باشم ولی نشد
گفتم دعا کنم که بیایی ببینمت
مانند مهزیار تو باشم ولی نشد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨سلام صبح بخیر عزیز قلبم ✨
@shahidaghaabdoullahi
نبودن تو
فقط نبودن تو نیست
نبودن خیلی چیزهاست
کلاه روی سرمان نمیایستد
شعر نمیچسبد.
پول در جیبمان دوام
نمیآورد
نمک از نان رفته
خنکی از آب..
"ما بی تو فقیر شدهایم
#شهید_علی_آقاعبداللهی
#ابوامیر
#شیرخانطومان
@shahidaghaabdoullahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گدایقدیمیامامهادیام....🌱
#استوری
ولادت #امام_هادی
─┅═༅𖣔🦋𖣔༅═┅─
@Besooye_zohor313
─┅═༅𖣔🦋𖣔༅═┅─
🌸✨ولادت #امام_هادی سلام الله علیه را خدمت همه عزیزان تبریک عرض می کنیم✨🌸
#عید_غدیر
@shahidaghaabdoullahi
*⚘﷽⚘
💚 🌱
چقدر حضرت امام زمان (عج)
#مهربان است 💚
به کسانی که اسمش را میبرند
و صدایش میزنند
و از او استغاثه میکنند...
از پدر و مادر هم به آنها مهربانتر است.
💠آیتاللهبهجت (ره)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🍃
کاش به جای دلبستن به دنیا و زمان،
به "صاحبزمان" ، دل میبستیم...
#الغوث_یامولایی 🌹
@shahidaghaabdoullahi
یک نفر هست که خود نیست !
ولی خاطره اش ، صبحِ هر روز مرا سخت بغل می گیرد …
#شهید_علی_آقاعبداللهی
#ابوامیر
#شیرخانطومان
@shahidaghaabdoullahi
#مسابقه 📣
چهار روز مانده
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
این علی علیه السلام برادر و جانشین من و خلیفه بعد از من بر شما است گوش به فرمان او باشید و از وی اطلاعت نمایید.
#غدیر
#غدیری_ام
@shahidaghaabdoullahi
ما سامرا نرفته گدای تو می شویم ❤️
آقا صدای طبل دل از دور دیدنی است
#امام_هادی
#غدیری_ام
#غدیر
@shahidaghaabdoullahi
هدایت شده از شهـید عـلی آقـا عبـداللهـی
حاج علی آقا عبداللهی در تاریخ ۶۹/۷/۱۰ در تهران به دنیا آمد و در سال ۷۶ در دبستان رسالت منطقه ۱۱ ثبت نام و کلاس اول رو سپری نمود و سال ۷۷ به دبستان امید امام منتقل و تا کلاس پنجم دبستان را در آنجا گذراند دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ابن سینا منطقه ۱۱ سپری نمود کلاس اول دبیرستان را در دبیرستان شهید مفتح گذراند و دوم و سوم دبیرستان را در هنرستان فنی شهدا در منطقه ۱۲ در رشته برق و الکترونیک گذراند.
کاردانی رشته الکترونیک خود را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری سپری نمود.
بلافاصله پس از اتمام درس در سال ۱۳۹۰ به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از گذراندن یک دوره یکساله در دانشگاه امام حسین(ع) در سپاه انصار مشغول خدمت شد.
در سال ۹۱ ازدواج نمود و در سال ۹۳ صاحب فرزند پسری به نام امیرحسین شد.
در تاریخ ۹۴/۹/۲۲ پس از دو سال پیگیری موفق به اعزام به سوریه گردید و در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۳ درست ۳۱ روز پس از اعزام در منطقه خالدیه خان طومان به درجه رفیع شهادت نائل گردید و پیکر مطهر ایشان تاکنون بازنگشته است و همانطور که به حضرت زهرا«س» ارادت ویژه ای داشت همانند ایشان بی نشان ماند, مادر ایشان پس از گذشت ۴ سال از شهادت پسرش و جاویدالاثری وی باور دارد که پسرش زنده است و برمی گردد و شهادت تک پسرش را باور نکرده است 😢😭
#شهید_جاویدالاثر_علی_اقا_عبداللهی ❤️
#خانطومان
@shahidaghaabdoullahi
هدایت شده از شهـید عـلی آقـا عبـداللهـی
✅ماجرای شهادت علی آقا
🔴من گلوله خوردم
شهید علی آقا عبدالهی 19 آذرماه 94 به سوریه اعزام می شود و چون تخصص مخابرات داشت، قرار می شود در همین واحد خدمت کند. اما روح بی قرارش باعث می شود با اصرار از مسئولان تقاضای اعزام به مناطق عملیاتی را بکند. پدر شهید می گوید: گویا علی برای اعزام به منطقه عملیاتی موافقت سردار سلیمانی یا سردار اصلانی را جلب می کند. یکی از همرزمانش تعریف می کرد یک روز ما به محل صعب العبوری رسیده بودیم که دیدیم جوانی با لباس نظامی و اسلحه آنجا ایستاده است.
از دیدنش تعجب کردیم. آنجا منطقه ای صعب العبور بود و مشخص بود که ایشان مصافت زیادی را پیاده آمده است. هویتش را پرسیدیم که گفت علی آقا عبدالهی است و موافقت سردار را برای کار عملیاتی گرفته است.
اصرار داشت همراه ما بیاید و هرچقدر سعی کردیم مانعش شویم قبول نکرد و عاقبت با ما آمد. چند روز در منطقه عملیاتی بود که بعد قرار شد با شهید انصاری و یک رزمنده دیگر به نام آقای مجدم به خالدیه خان طومان بروند.
اما طی راه به کمین تروریست ها می افتند و انصاری به شهادت می رسد. بعد از نماز مغرب و عشاء هوا تاریک می شود و گویا نیروهای سوری همراه شان هم فرار می کنند. در این هنگام علی قصد می کند جلوتر برود. آقای مجدم می گوید ما که مهماتی نداریم. علی می گوید من دو نارنجک و پنج فشنگ دارم.
چون در تاریکی مشخص نبود چه کسانی مقابل شان هستند، می گویند "لبیک یا زینب" که تروریست ها هم فریب می زنند و می گویند لبیک یا زینب، این دو به خیال اینکه نیروهای خودی هستند جلوتر می روند که در محاصره آنها می افتند. مجدم می تواند از محاصره فرار کند. اما علی می ماند و بعد از آن کسی او را نمی بیند.
آخرین حرفی که از طریق بی سیم زده بود این جمله است: من گلوله خوردم.
از آن لحظه دیگر کسی از علی خبری ندارد. بچه های سپاه شهادتش را تایید کرده اند.
اما من هنوز چشم انتظار آمدنش هستم. گمگشته خالدیه عاقبت باز می گردد.
سلام عزیزان
دو پست بالا مخصوص عزیزانی ست که تازه به جمع ما پیوستن و درباره ی شهید سوال دارند
پست اول زندگی نامه شهید
پست دوم نحوه شهادت 🥀
*⚘﷽⚘
#سلام_امام_زمانم 💖
عالمبہعشق روی تو بیدار میشود
هـر روز عاشقان تـو بسیار میشود
وقتی سلام میدهمت در نگاہ مـن
تصویر مهربانی تو تڪرار میشود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
@shahidaghaabdoullahi
دنبال ِ
#گنج میگــــــــردد ...
به دنبال ِ #شهید ... !
برای این روزهای
#نداری ِ مآ !!!
لیکن خودش هم جا ماند!!!
آآآهههه....
#تفحص_شهدای_حلب
#شهید #علی_آقاعبداللهی
#ابوامیر
#شیرخانطومان
@shahidaghaabdoullahi