🌷مدافع حرم شهـღـید علے شاهسنایے 🌷
#داســتــانــ_شــهدایــے ❤️ دومدافع 🔰 #قسمــــــت_سی_ویکم _مصطفی دو هفتہ بعد از عقدش دوباره رفت.
#داســتــانــ_شــهدایــے
❤️ دومدافع
🔰 #قسمــــــت_سی_ودوم
_بعد هم آهے کشید و گفت ان شاءاللہ اربعیـݧ باهم میریم کربلا...
_تاحالا کربلا نرفتہ بودم....
_چیزے نمونده بود تا اربعیـݧ تقریبا یک ماه...
با خوشحالے نگاهش کردم و گفتم:واقعا راست میگے❓
_لبخندے زد و سرشو بہ نشونہ ے تایید تکوݧ داد
_دوستم یہ کاروانے داره اسم دوتامونو بهش دادم البتہ اگه
برات سخت نباشه پیاده اسما خانم❓
پریدم وسط حرفشو گفتم:مـݧ از خدامہ اولیـݧ دفعہ پیاده اونم با شما برم زیارتِ آقا😊
_آهے کشیدو گفت:ان شاءاللہ ما کہ لیاقت خدمت بہ خواهر آقا رو نداریم حداقل بریم زیارت خودشوݧ
_از جاش بلند شد و دو سہ قدم رفت جلو،دستش و گذاشت تو جیبشو وهمونطور کہ با چشماش تموم شهر رو بر انداز میکرد دوباره آهے کشید
_هوا سرد شده بود و نفسهاموݧ تو هوا بہ بخار تبدیل میشد
کت علے دستم بود.
_احساس کردم سردش شده گوشاش و صورتش از سرما قرمز شده بودݧ
_کت رو دادم بهش و پوشیدش
#و
#گفتم
#بریم،_هواسرده..
_سوار ماشیـ شدیم.ایندفعہ خودش نشست پشت ماشیـݧ
حالش بهتر شده بود اما هنوز هم تو خودش بود..
#علے❓
#بله
_بہ خوانواده ے مصطفے سر زدے❓
_آره صب خونشوݧ بودم
خوب چطوره اوضاعشو❓
_پدر مصطفے خودش زماݧ جنگ رزمنده بوده.امروز میگفت خیلے خوشحالہ کہ مصطفے بالاخره بہ آرزوش رسیده اصلا یہ قطره اشک هم نریخت بس کہ ایـݧ مرد صبوره مثل بابارضا دوسش دارم
_اما مادرش خیلے بہ مصطفے وابستہ بود.خیلے گریہ میکرد با حرفاش اشک هممونو درآورد
#میگفت
علے تو برادر مصطفے بودے دیدے #داداشت_رفت❓
دیدے جنازشو نیوردن❓
حالا مـݧ چیکار کنم❓
_آرزو داشتم نوه هامو بزرگ کنم❓بعدشم آنقدر گریہ کرد از حال رفت...
_علے طورے تعریف میکرد کہ انگار داشت درمورد پدر مادر خودش حرف میزد
_آهے کشیدم و گفتم؛زنش چے علے
زنش مثل خودش بود از بچگے میشناسمش خیلے آرومہ
_آروم بے سروصدا اشک میریخت
اسماء ،مصطفے عاشق زنش بود
_ فکر میکردم بعد ازدواجش دیگہ نمیره اما رفت خودش میگفت خانومش مخالفتے نداره
_اخمهام رفت تو هم و گفتم:خدا صبرشون بده
_سرمو بہ شیشہ ماشیـݧ تکیہ دادم و رفتم تو فکر
_اگہ علے هم بخواد بره مـݧ چیکار کنم❓
_مـݧ مثل زهرا قوے نیستم
نمیتونم شوهرمو با لبخند راهے کنم.مـن اصلا نمیتونم...
_ قطره هاے اشک رو صورتم جارے شد و سعے میکردم از علے پنهانشو کنم
عجب شبے بود ...
_بہ علے نگاه کردم احساس کردم داره میلرزه دستم گذاشتم رو پیشونیش خیلے داغ بود...
#علے❓خوبے❓بزن کنار
#خوبم
میگم بزن کنار
دارے میسوزے از تب
_ با اصرار هاے مـن زد کنار سریع جامونو عوض کردیم و سریع حرکت کردم
_لرزش علے بیشتر شده بود و اسم مصطفے رو زیر لب تکرار میکردو هزیوݧ میگفت
_ ترسیده بودم.اولیـن بیمارستاݧ نگہ داشتم
هر چقدر علے رو صدا میکردم جواب نمیداد
_سریع رفتم داخل وگفتم یہ تخت بیارݧ
علے و گذاشتـݧ رو تخت و بردند داخل
_حالم خیلے بد بود دست و پام میلرزید و گریہ میکردم نمیدونستم باید چیکار کنم.علے خوب بود چرا یکدفعہ اینطورے شد❓
_براے دکتر وضعیت علے و توضیح دادم
_دکتر گفت:سرما خوردگے شدید همراه با شوک عصبے خفیفہ
_ فشار علے رو گرفتـݧ خیلے پائیـݧ بود براے همیـݧ از حال رفتہ بود
بهش سرم وصل کردݧ
_ساعت ۱۱ بود.گوشے علے زنگ خورد فاطمہ بود جواب دادم
#الوداداش❓
_سلام فاطمہ جاݧ
إ زنداداش شمایے❓داداش خوبہ❓
#آره_عزیرم
واسه شام نمیاید❓
_بہ مامان اینا بگو بیرون بودیم.علے هم شب میاد خونہ نگراݧ نباشـݧ
نمیخواستم نگرانشون کنم و چیزے بهشون نگفتم
_سرم علے تموم شد
_بادرآوردݧ سوزݧ چشماشو باز کرد
میخواست بلند شہ کہ مانعش شدم
لباش خشک شده بود و آب میخواست
_براش یکمے آب ریختم و دادم بهش
تبش اومده پائیـݧ
#بهش_گفتم
خوبے❓بازور از جاش بلند شدو گفت:خوبم
_مـݧ اینجا چیکار میکنم اسماء ساعت چنده❓
_هیچے سرما خوردے آوردمت بیمارستاݧ
_خوب چرا بیمارستاݧ میبردیم درمانگاه
_ترسیده_بودم
_خوب باشہ مـݧ خوبم بریم
کجا❓
#خونہ_دیگہ
ساعت ۳ نصف شبہ استراحت کـݧ _صبح میریم
_خوبم بریم
هر چقدر اصرار کردم قبول نکرد کہ بمونہ و رفتیم خونہ ما..
◀️ ادامــــہ دارد....
💙❣💙
👈 برای نشرکانال فقط #فوروارد و ذکر لینک 👇
🇮🇷 کانال رسمــے
#شهیدعلےشاهسنایے🇮🇷
http://eitaa.com/shahidalishahsanaei
بی تو کماکان در من؛
نفسی هست...
دلی هست...
ولی جانی نیست:))💔🍃✨
شهید مدافع وطن
#علی شاهسنایی🌹🕊
داداشی برامون دعاکن."دعوتین به کانال ایتاشهیدعلی شاهسنایی
@shahidalishahsanaei
دست ز تو نمی کشم ،
تا که وصال من دهی ...
هر چه کنی بکن به من ،
راضی ام از رضای تو ...
🌷شهید #علی شاهسنایی 🌷
یادشهداباصلوات🌷
#ما_ملت_امام_حسینیم
@shahidalishahsanaei
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
#دلتنگی
نفسم را به چشمان مشکین فامت گره زده بودم
باهر پلک زدنت دلم ❤️زیر و رو می شد
تا به خود آمدم دیدم تو مسافری…
و دریچه های قلبم آتشفشان شد
گدازه هایش تمام تنم را هنوز می سوزاند
آنکه درمان غم دل بود، #علی بود
علی بود و علی بود و علی بود🌺
#شهیدعلی_شاهسنایی
@shahidalishahsanaei
یادمان باشه حکم شهادت شهدای مدافعان حرم در شبهای قدر سالهای گذشته تقدیر شد.
#شهیدعلی_شاهسنایی
خدایا برای ما جاماندگان هم تقدیر کن🙏
الهی بحق #علی
الهی بحق #فاطمه
الهی بحق #حسین
الهی بحق #شهیدان
#الهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
#التماس_دعا
@shahidalishahsanaei
مطلب تبدیل شدن شراب به سرکه داخل حرم مطهر
یکی از #معجزات امیرالمومنین هست.
نشان می دهد آلوده وارد بارگاه مطهر امیرالمومنین شوی #پاک خارج می شوی.
زیارت حرم امیرالمومنین #علی علیه السلام روزی همتون🌹
@shahidalishahsanaei
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
خط #خون پایان کار #علی نیست🌷
٣٠ آذرماه سالروز شهادت مدافع حرم #شهید_علی_شاهسنایی گرامی باد.
#علی_جان_نگاهی😔
کـانـالرسمےشھیـدعلی شاهسنایی 🥀
@shahidalishahsanaei
4.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
🌹شب جمعه به نیابت از شهدا و علی آقا سلام دهیم به اربابمان
🤚اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
🔹شهید مهدی زین الدین: هرکس درشب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می کنند.
🥀شهدای گرانقدر شب جمعه در محضر ارباب به یاد ما باشید.
#علی جان نزد ارباب یاد ما هم باش.
کـانـالرسمےشھیـدعلی شاهسنایی 🥀
@shahidalishahsanaei
🌹
#علی_جان کجایی؟
خانطومان درگیره.
قطره قطره خون تو و صدها مثل تو بر خاک خانطومان چکید تا آزاد شد.
به یک #حاج_قاسم و صد ها #علی نیازمندیم.
برگرد... ای یک تنه لشکر... 🥀
کـانـالرسمےشھیـدعلی شاهسنایی 🥀
@shahidalishahsanaei
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
خط #خون پایان کار #علی نیست🌷
٣٠ آذرماه سالروز شهادت مدافع حرم #شهید_علی_شاهسنایی گرامی باد.
#علی_جان_نگاهی😔
کـانـالرسمےشھیـدعلی شاهسنایی 🥀
@shahidalishahsanaei