کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
بسمربالنور...✨ سلام رفیق!✋🏻حال و احوالت چطوره؟🌿 همین که اینجایی بدون انتخاب شده ی خدا و شهدا هستی
استقبال نمیکنید ها چون خیلی مهم نیست و حال و حوصله میخواد ..
اگه دنبال دنیا و آخرت هستین باید خودسازی کنید هم برای زندگی هم آخرت به آرامش الهی برسید ..
راه شهدا همین بود برای عاقبت بخیری ♥️
طرف میومد حرم امام رضا ولی حجاب نداشت از دره خروجی یه قدم میزد بیرون چادر رو جمع میکرد ..!
خب این یعنی ما عقلمون هنوز کامل نیست ..
کسی که محب امام رضا علیه السلام هست و خدا رو میپرسته موظف هست به حجاب یعنی بودن تو راه خدا به شکلی که دین اسلام و قرآن که کلام خداست گفته شده ..
نگید باطن مهمه درسته باطن خیلی مهمه ولی ظاهر وقتی درست نباشه باطن هم محال هست درست در بیاد مخصوصا در این زمانه پر از گناه !
شلوارهای ۹۰ نپوشید واقعا این مچ پا و ساق پا رو در دید نامحرم قرار دادن چه فایده ای داره چه کمکی به شما میکنه !؟
ما هنوز باید به چادری هامون بگیم که چادر سرته ولی پات تا ساق پیداست و همون اندازه ای که پیداست نشانه ای از تمام بدن شماست ..
وقتی این #گناه به این بزرگی برامون مهم نیست چجوری میشه با آرامش تو راه خدا باشیم !؟
«سید حمید سجادی» شهید مدافع حرم شهدای لشکر فاطمیون است که متولد سال ۱۳۷۲ و در سن ۲۳ سالگی در جبهه سوریه و در مقابله با تروریستهای تکفیری به شهادت رسید..
دست نوشته پیش رو مربوط به آخرین لحظات زندگی خاکی (نیم ساعت قبل از شهادت) شهید سید حمید سجادی معروف به سیف الله می باشد؛ دقایقی که او و همرزمانش در محاصره تروریست های تکفیری در شیخ عقیل سوریه بودند. طبق خاطره همرزم شهید وقتی برای ما ثابت می شود در این میدان شهید می شویم عهد بستیم هر کدام وصیت نامه کوچکی بنویسیم و در جیب دیگری قرار دهیم که هر کدام نجات یافتیم آخرین دست نوشته رفیق شهیدمان را به خانواده اش برسانیم. سیف الله هفت اسفند ماه ۱۳۹۴ بال در بال ملائک پر کشید و یادداشتش برگشت اما هنوز بعد از ۵ ماه هنوز پیکرش مفقود است. درست مثل آرزویی که خودش داشت و میخواست مثل مادرش حضرت زهرا (س) شهید شود
“خدا به شما اجر و سربازی آقا امام زمان را عنایت کند، تو رو خدا برای من دعا کنید فقط آرزوم این که یک قدم برای دلخوشی حضرت آقا (مقام معظم رهبری) و حضرت ولی عصر (عج) بردارم”.💔
#مادرشهید
سیدحمید ساعتی قبل از شهادت نوشته بود که برایم دعا کنید تا بتوانم قدمی برای دلخوشی امام زمانم.. هرچند شهادتش برای ما بسیار سخت بود، اما خداوند صبرش را به ما داد و احساس اینکه به گفته قرآن کریم حضور دارند ما را آرام کرد.
وی درباره حضور فرزندش در سوریه ادامه داد:
خیلی نسبت به دفاع از حرم احساس مسوولیت داشتند. از کاری که میکردند و راهی که رفتند مطمئن بودند. مدام کلیپهای مردم سوریه را میدیدند و به خصوص سید حمید بعد از رفتن برادرم بسیار برای رفتن بیتاب شده بود..