eitaa logo
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
5.8هزار دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
10.5هزار ویدیو
49 فایل
○•|﷽|•○ ❁کانال‌رسمی‌مصطفی‌بابک‌قلبها❁ بزرگترین‌کانال‌رسمی‌شهیدان!):-❤️ 🔹💌شهید مصطفی صدر زاده! 🔹💌شهید بابک نوری هریس! 🌸ڪانال‌ٺحٺ‌مدیریٺ‌مسٺقیم #خانواده‌شہیدان فعاݪیٺ‌دارد🌸 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋 تبادل @khadem_87 تبلیغات هم پذیرفته میشه 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
دَر دِلَم شوُرئ نَهآدئ و شُدئ جآن‌ و تَنَم . . . بآ تو جآنآ‌ اَز هَمهِ اَز این جَهآن هَم بُگذَرَم .
دوست‌شهید‌نوری‌.. بهش‌گفتم: بابک‌من‌به‌خاطر‌خانوادم‌نمیتونم‌بیام دفاع‌از گفت: توی‌کربلاهم‌دقیقا‌همین‌بحث‌بود💔 یکی‌گفت‌خانوادم.. یکی‌گفت‌کارم.. یکی‌گفت‌زندگیم.. اینطوری‌شد‌که‌امام حسین(ع)‌تنها‌موند😞 و‌من‌واقعاجوابی‌نداشتم‌برای‌حرفش🥀 @shahidanbabak_mostafa🕊
🎞 شهید♥️‌اهل‌بیرون‌رفتن‌نبودن🚶🏻‍♂ بیشتر‌توی‌خونه‌خودشونو‌با‌کامپیوترو گوشی‌سرگرم‌میکرد📱 مثل‌پسرای‌هم‌سن‌خودشون‌شیطنت‌نداشت🖐🏻 آروم‌و‌حرف‌گوش‌کن‌بود🙂 خصوصیتش‌که‌شهادتوبراش‌رقم‌زد🌱 عشق‌به‌امام‌حسین‌و‌دخترش‌و🌸 اخلاصش‌توی‌این‌راه‌بود🕊 @shahidanbabak_mostafa🕊
12.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 |پدر‌شہید| «نماز وبیشتر روزها همواره روزه میگرفت واگر از بیماری کسی مطلع میشد با نیت شفاعت بیمار براش روزه میگرفت ۰ ونماز شب حتما مقید بود در مسجد رودبارتان محله رودبارتان میخواند وبنابر شب زنده داران همان مسجد به  دعای ندبه علاقه ویژه ای داشت» ❤️
📜 🌸منظور از کارهای ، کمک و سرکشی به نیازمندایی بود که خودش می‌شناخت و گاهی به آنها سر می‌زد و می‌کرد و اگر خانواده‌ای نمی‌توانست برای فرزندش لباس تهیه کند با هم دست آن بچه را می‌گرفتیم و 🌸برایش خرید می‌کردیم، گاهی تهیه می‌کرد و سعی می‌کرد همه این کارها را کسی متوجه نشود و به صورت انجام می‌داد، حتی در انجمنهای خیریه زیادی عضو بود. @shahidanbabak_mostafa🕊
برادرشهید : خاطره ای که از بابک همیشه تو ذهن خانوادمون نشسته ، متعصب بودنش بود، تعصب به خانواده اش ،تعصب به کشورش . نسبت به اتفاقاتی که درپیرامونش در کشورش رخ میداد بی نظر و بی توجه نبود ،دوست داشت دراون اتفاقات نقش داشته باشه.دوست داشت کمک کنه به مملکتش. یه روز صحبت شهدای مدافعان حرم که شد ، بابک گفت : "وظیفه ی ماست که بریم دراین مسیر قدم برداریم ، اگر من نرم ، تو نری، کی باید جلوی داعش رو بگیره؟؟ اگر مسیر داعش به این مملکت کج بشه ، اونموقع ما باید چیکارکنیم؟؟وظیفمونه دشمن رو تو نطفه خفه کنیم.نزاریم دشمن مسیرش به این سمت کج بشه ." بچه خیلی متعصبی بود ! ♥️ @shahidanbabak_mostafa🕊
🎞 پدر‌شہید: «از ناجا براش امریہ اومدہ بود ڪہ خودش رو بہ نیروے انتظامے تبریز معرفے ڪنہ. اومدـبهم گفت:" بابا اگہ تو بخواے میتونے منو توے رشت نگہ دارے ."گفتم: پسرم برات ابلاغیہ اومدہ، قطعے شدہ باید برے تبریز خودتو براے سربازے معرفے ڪنے بہ نیرو انتظامے. گفت :"نہ، بابا من رفتم تحقیق ڪردم گفتن ڪہ سہ تا از دوستان قدیمیت ڪہ باهم بودید تو سپاہ هستن و سرهنگ هستن ،اگر سہ سرهنگ سپاہ منو تایید و معرفے ڪنن من میتونم تو همین لشڪر قدس رشت خدمت ڪنم..." مادر: بابڪ رفت سربازے محل خدمتش رشت بود. در زمان سربازے هرازگاهے خونہ نمیومد میگفت:"جاے دوستانم ڪہ مرخصے رفتہ ان،موندم" بعدها فهمیدیم ڪہ بہ ڪردستان میرفتہ و اونجا لب مرز وداوطلبانہ خدمت میڪردہ.» ای ازشهیدبابک😍 @shahidanbabak_mostafa🕊
12.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکی از خصوصیت‌های بارز شهید صدرزاده تاکید بر نماز اول وقت بود، یک روز نماز صبح را با صدای سید بیدار شدم، توی مقر قدم می‏زد و لابه لای هر  بند از اذانش فریاد می‏زد و می‌‏گفت:برادرها وقت نماز شده برپا،دلاورا بلند شوید وقت نماز است.ما هم از آن به بعد سر به سرش می‏‌گذاشتیم و با اینکه صدای خوبی هم نداشت (با خنده) می‏‌گفتیم بعد از این با صدای خوش خودت اذان بگو! @shahidanbabak_mostafa🕊
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
يک‌سينه‌پراز قصهٔ‌هِجراست... ازتنگ‌دلی طاقتِ‌گفتارندارم... #شهیدبابڪ‌نورے #التماس‌دعاغزال‌امام‌ر
برادر شهید: یبار به نیابت از بابک رفتیم مشهد. موقع برگشت به خودم میگفتم یادش بخیر بابک هروقت میرفت زیارت یه چیزی با خودش برام میاورد😔 رسیدیم خونه، شب خواب دیدم بابک با یه ساک بزرگ داره میاد. وقتی رسید یه کتاب بهم داد و گفت اینو برای تو آوردم.. تشکر کردم و گذاشتمش رو میز کنار دستم. صبح که بیدار شدم دیدم همون کتاب روی همون میزه!! با تعجب کتاب رو برداشتم دیدم روش نوشته ارتباط باخدا، به مادرم گفتم این کتاب از کجا اومده؟ گفت مال بابکمه گذاشتمش دم دست..💔 @shahidanbabak_mostafa🕊
🌸منظور از کارهای ، کمک و سرکشی به نیازمندایی بود که خودش می‌شناخت و گاهی به آنها سر می‌زد و می‌کرد و اگر خانواده‌ای نمی‌توانست برای فرزندش لباس تهیه کند با هم دست آن بچه را می‌گرفتیم و برایش خرید می‌کردیم، گاهی تهیه می‌کرد و سعی می‌کرد همه این کارها را کسی متوجه نشود و به صورت انجام می‌داد، حتی در انجمنهای خیریه زیادی عضو بود. @shahidanbabak_mostafa🕊
🎞 دوست‌شھید : معمولا‌ًدردورهمےهایـےڪه‌مےنشستیم، درموردحجاب‌و‌دخترای‌این‌ دوروزمونه‌صحبت‌میکردیم.. گاهےمیشدبابڪ‌میگفت : "خود‌ِدخترهاڪه‌‌خواهرای‌ماباشند ، خودشون‌باید‌هوای‌خودشونو‌داشته‌باشند وباعث‌نشن‌دیگران‌بهشون‌تعرض‌ڪنند" @shahidanbabak_mostafa🕊
20.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پدر‌شہید: «از ناجا براش امریہ اومدہ بود ڪہ خودش رو بہ نیروے انتظامے تبریز معرفے ڪنہ. اومدـبهم گفت:" بابا اگہ تو بخواے میتونے منو توے رشت نگہ دارے ."گفتم: پسرم برات ابلاغیہ اومدہ، قطعے شدہ باید برے تبریز خودتو براے سربازے معرفے ڪنے بہ نیرو انتظامے. گفت :"نہ، بابا من رفتم تحقیق ڪردم گفتن ڪہ سہ تا از دوستان قدیمیت ڪہ باهم بودید تو سپاہ هستن و سرهنگ هستن ،اگر سہ سرهنگ سپاہ منو تایید و معرفے ڪنن من میتونم تو همین لشڪر قدس رشت خدمت ڪنم..." مادر: بابڪ رفت سربازے محل خدمتش رشت بود. در زمان سربازے هرازگاهے خونہ نمیومد میگفت:"جاے دوستانم ڪہ مرخصے رفتہ ان،موندم" بعدها فهمیدیم ڪہ بہ ڪردستان میرفتہ و اونجا لب مرز وداوطلبانہ خدمت میڪردہ.» ای ازشهیدبابک😍 @shahidanbabak_mostafa🕊