eitaa logo
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
5.8هزار دنبال‌کننده
25.4هزار عکس
10.5هزار ویدیو
49 فایل
○•|﷽|•○ ❁کانال‌رسمی‌مصطفی‌بابک‌قلبها❁ بزرگترین‌کانال‌رسمی‌شهیدان!):-❤️ 🔹💌شهید مصطفی صدر زاده! 🔹💌شهید بابک نوری هریس! 🌸ڪانال‌ٺحٺ‌مدیریٺ‌مسٺقیم #خانواده‌شہیدان فعاݪیٺ‌دارد🌸 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋 تبادل @khadem_87 تبلیغات هم پذیرفته میشه 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
: امام‌زمان‌ارواحنافداه‌ منتظرشماست؛ قلب‌خودراپاک‌کنیدوهمچنان‌محکم‌و استواربرعقیده‌وایمان‌خودباشیدو زمان‌رابرا؎ظهورحضرتش‌آماده‌ومهیا سازید..! مگرنمیبینۍکہ‌ظلم‌سراسرگیتۍرا فراگرفتہ‌ومهد؎فاطمہ‌ ارواحنافداه‌سربازمۍطلبد:) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahidanbabak_mostafa🕊
مرتضی دل‌بسته بود، ناله‌های شبانه‌اش دردی جانکاه در دل داشت، که با هق‌هق گریه می‌آمیخت! سید بارها و بارها بر ایمان از گفت: از رفتن به سوی نـ✨ـــور، پرواز کردن، بی‌دل شدن، سجده‌گاه خویش را با خون، سرخ نمودن، و راهی بی‌پایان تا اوج هستی انسان گشودن. به یاد دارم که در مورد زندگی و مرگ گفت:« زندگی کردن با مردن معنی می‌یابد، کلیــ🗝ــد ماجرا در مردن است، نه زندگی کردن». چگونه مردن برایش مهم بود؛ و خداوند آرزویش را به سر منزل مقصود رساند♥️! @shahidanbabak_mostafa🕊
تا آینہ رفتم ڪہ بگیرم خبر از خویش دیدم ڪہ در آن آینہ هم جز تو ڪسے نیست..(:🍃♥️ @shahidanbabak_mostafa🕊
نگاه به را کنترل کن؛ تا نگاه خدا روزیت بشه..!♥️✋🏻 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahidanbabak_mostafa🕊
با هم می رفتیم اردوگاه های را می گشتیم،هر بچه ای را در خاک و خل می دید که گریه میکند،از ماشین پیاده میشد و می رفت طرف بچه.بلندش میکرد بغلــ🫂ــش میکرد،سر و صورت و اشک هایش را پاک می کرد و می بوسیدش حتی گاهی با ما هم حرف نمیزد. اشک های آنان را می دید اشک خودش هم در می آمد🥲.اوایل فکر میکردم بچه را می شناسد. گفت:«نه نمی شناسمش».گفت:«همین که می دانم است کافی ست.چون می دانم هزار و سیصد و چند سال است که ظلم را بر دوش می کشد».✋🏻 @shahidanbabak_mostafa🕊
10.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•چقدر دلمون تنگه برای شلمچه..! _یعنی‌شهداهم دلشون برای ماتنگ شده..؟!💔🥺 @shahidanbabak_mostafa🕊
می‌گفت در دوره آموزشی، یک شب رسول، من را کنار کشید. حالا آن موقع سیزده ساله بود. گفت آقا مرتضی شما آدم خوبی هستید و من به شما اعتماد دارم. یک چیزی می‌خواهم بگویم، فقط از شما می‌خواهم که به هیچ کس نگویید. تاکید کرد که به پدرم نگویید، به مادرم نگویید، به برادرم روح الله نگویید. من اول فکر می‌کردم یک کار خطایی کرده یا تقصیری از او سر زده. گفتم خوب بگو. گفت آقا مرتضی شما آدم پاک و مومنی هستید، دعایتان هم مستجاب می‌شود. دعا کنید ما بشویم!🥲❤️‍🩹 آقا مرتضی ‌گفت؛ من همانجا چشمم پر اشک شد، رفتم پشت چادرها و شروع کردم به گریه که این بچه در این سن و سال چقدر از امثال ما سبقت گرفته! @shahidanbabak_mostafa🕊
6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفیق ↓ براۍ شدن،هنر‌لازم‌استـــ هُنَر‌رد شدن‌از‌سیــم‌خاردار‌نَفس‌‌‌‌‌.. هُنَر‌بِه‌خُدا‌رسیدن.. هُنَرِ‌تَهذیبـــ تا‌هُنَرمَند‌نشۍ، نِمیشۍ!! @shahidanbabak_mostafa🕊
گفت : اگر قرار باشد اين به من نيـاز داشـته باشـد و مـن بـه شما ، من ميروم نياز انقلاب و كشورم را ادا كنم ، بعد احساس خـودم را ولي به شما يك تعلق خاطر دارم. گفت: « من مانع درس خواندن و كار كردن و فعاليت هايتان نميشوم ، به شرطي كه شما هم مانع نباشيد. حرفش كه تمام شد گفتم : اول بگذاريد من تأييدتان بكنم ، بعد شـما شرط بگذاريد.😅😂 تا گوشهاش قرمز شد. چشم هاش هم پر از اشك بود..🥲! @shahidanbabak_mostafa🕊
بار ها شده بود که احمد آقا درمسجد برای ما صحبت می کرد و بچه ها یکی یکی به جمع ما وارد می شدند ایشان با تواضع جلوی پای همه ی این بچه ها بلند میشد وبه آن ها احترام می کرد خدامی داند که احترام وادبی که ایشان برای بچه ها قائل بود چقدر در روحیه ی انها تاثیر داشت @shahidanbabak_mostafa🕊
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_وقتی شهید بشی همه از خداشونه‌ یه شب کنارت باشن :) اما اگه بمیری همه میترسن حتی یه دقیقه بیشتر کنارت بمونن.. _ فلذا مفت زندگیتونو تموم نکنید!❤️ @shahidanbabak_mostafa🕊
عشق او به شهدا تمامی نداشت، به گونه‌ای که هر سال کل ایام تعطیلات عید نوروز در مناطق جنگی و به عنوان خادم الشهدا حضور داشت. وی از آن جایی که عاشق مجاهدت در راه خدا بود، هنگامی که خبر دار شد که برای اعزام به سوریه ثبت نام می‌کنند از اولین افرادی بود که از طریق تیپ تکاور امام سجاد(ع) کازرون اقدام نموده و با اینکه بیش از چهار ماه از مراسم عقد ازدواجش نگذشته بود از همه چیز دل کند و عازم میدان جنگ در سوریه شد. @shahidanbabak_mostafa🕊