#شهیدابراهیمهادی♥️🌿
توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد!
#اللهاکبر...
ندای اذان ظهر بود
توپ را روی زمین گذاشت
رو به قبله ایستاد و بلند بلند #اذان گفت
در فضای دبیرستان صدایش پیچید...
بچه ها رفتند..
عده ای برای#وضو، عده ای هم برای خانه
او مشغول #نماز شد. همانجا داخل حیاط
بچه ها پشت سرش ایستادند
جماعتی شد داخل حیاط همه به او اقتدا کردیم..(:
#مُؤمِنیِوَقتنَمازِتاَزوَقتِشنَگذَرِهـ
@shahidanbabak_mostafa🕊
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطـــره
آخر آذرماه بود..
با ابراهیم برگشتیم تهران. در عین خستگی خیلی خوشحال بود. میگفت: هیچ شهیدی یا مجروحی در منطقهی دشمن نبود، هرچه بود آوردیم. بعد گفت: امشب چقدر چشمهای منتظر را خوشحال کردیم، مادر هرکدام از این شهدا سر قبر فرزندش برود، ثوابش برای ما هم هست. من بلافاصله از موقعیت استفاده کردم و گفتم: آقا ابرام پس چرا خودت دعا میکنی که گمنام باشی!؟ منتظر این سؤال نبود. لحظهای سکوت کرد و گفت: من مادرم رو آماده کردم، گفتم منتظر من نباشه، حتی گفتم دعا کنه که گمنام شهید بشم! ولی باز جوابی که میخواستم نگفت..
#شهیدابراهیمهادی❤️
#سالروزشهادت🌸
@shahidanbabak_mostafa🕊
توپ را در دستش گرفت. آمد بزند که صدائی آمد!
#اللهاکبر...
ندای اذان ظهر بود
توپ را روی زمین گذاشت
رو به قبله ایستاد و بلند بلند #اذان گفت
در فضای دبیرستان صدایش پیچید...
بچه ها رفتند..
عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه
او مشغول #نماز شد. همانجا داخل حیاط
بچه ها پشت سرش ایستادند
جماعتی شد داخل حیاط
همه به او اقتدا کردیم..
#شهیدابراهیمهادی..
#مُؤمِنیِوَقتنَمازِتاَزوَقتِشنَگذَرِهـ
@shahidanbabak_mostafa🕊
از خدا خواستہام
همیشہ جیبم پُر پول باشد
تا گره از مشڪلـاتِ مـردم
بگشایم!🥲🌿
#شهیدابراهیمهادی
@shahidanbabak_mostafa🕊
هرکس برای #دیده شدن ڪار نکند
خدا برای دیده شدنش کار میکند...
میزان،دیــده شدن نیست
میزان #مفیــد بودن است!✋🏻
#شهیدابراهیمهادی
#بࢪادرشهیدمـ♡
@shahidanbabak_mostafa🕊
ابراهیمدردوراندبیرستان
بههمراهدوستانش
هیئتجوانانوحدتاسلامۍرابرپاڪرد
اومنشاءخیربراےبسیاریازدوستانشد
بارهابهدوستانشتوصیهمێڪرد
ڪهبرایحفظروحیهدینےومذهبےاز
تشڪیلهیئتدرمحلههاغافلنشوید
آنهمهیئتےڪهسخنرانۍمحوراصلێآنباشد..!
#شهیدابراهیمهادی
#بࢪادرشهیدمـ♡
@shahidanbabak_mostafa🕊
وصیت شهید:
خدايا عشق به انقلاب اسلامي ورهبرانقلاب چنان دروجودم شعلهوراست كه اگرتكهتكهام كنندويازير سختترين شكنجههاقرارگيرم،اوراتنهانخواهم گذاشت.
#شهیدابراهیمهادی🌷
@shahidanbabak_mostafa🕊
4.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوشابحالتکههمهچیزترا#خدا خریداریکردبرادر..🥲❤️🩹
#شهیدابراهیمهادی
#شهیدگمنام
@shahidanbabak_mostafa🕊
بلافاصله نگاهم به سرِ ابراهیم افتاد
قسمتی از موهایِ بالایِ سر او سوخته بود..
مسیر یک گلوله را میشد بر روی موهایِ او دید
با تعجب گفتم:
داش ابرام سرت چی شده؟
دستی به سرش کشید
با دهانی که به سختی باز میشد گفت:
میدانی چرا گلوله جُرات نکرد وارد سرم بشود؟
گفتم چرا؟
ابراهیم لبخندی زد و گفت:
گلوله خجالت کشید وارد سرم بشود
چون پیشانی بند"یامهدی"به سرم بسته بودم..🥲🌿
#شهیدابراهیمهادی
@shahidanbabak_mostafa🕊
غروب #ماه_رمضان بود.ابراهیم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسی قابلمه ای از من گرفت . .
و بعد داخل کله پزی رفت، به دنبالش رفتم و گفتم :
ابرام جون کله پاچه برای #افطاری عجب حالی میده!!
گفت : راست میگی ولی برای من نیست. یک دست کامل کله پاچه و چند تا نان سنگک گرفت و وقتی بیرون آمد ، ایرج با موتور رسید ،ابراهیم هم سوارش شد و خداحافظی کرد.
با خودم گفتم حتما چند رفیق باهم جمع شده اند و افطاری میخورند. و از اینکه به من تعارف نکرده بود ناراحت شدم . .
فردای آن روز که ایرج را دیدم
پرسیدم : دیروز کجا رفتید؟
گفت : پشت پارک چهل تن انتهای کوچه منزل کوچکی بود که در زدیم و کله پاچه را به آنها دادیم . .
آنها ابراهیم را شناختند و خیلی تشکر کردند
خانواده ای بسیار مستحق بودند. بعد هم ابراهیم را رساندم به خانه شان ..
#شهیدابراهیمهادی🌸
@shahidanbabak_mostafa🕊
دفترچھای داشت که برنامه و کارهایش را داخل آن مینوشت✍🏻 .
روزۍ که خیلی کار برای خدا انجام میداد بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود . یادم هست یک بار گفت :
امروز بهترین روزِ من است! چون خدا توفیق داد توانستم گره از کار چندین بنده خدا باز کنم :)♡
#شهیدابراهیمهادی
@shahidanbabak_mostafa🕊
4.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی از رفقایم را میدیدم كِ بخاطر
دوستانشان از خدا دور شده بودند و
دستورات خدا رو زیر پا میگذاشتند .
تفاوت ابراهیم با بقیه این بود كِ براۍ
دوستانش خیلی دل میسوزاند و برای
هدایت آنها تلاش میکرد. چند نفر از
دوستانش شبها سرکوچهآتشروشن
میکردند و دورآن جمع میشدند و سر
وَ صدای آنها مردم را اذیت میکرد .
ابراهیم شب هاۍ متوالـے ڪنار آنــها
مینشست و آنها را راهنماییمیکرد،
و این کار کمکم باعث شد دیگر آنجـا
ننشینند و پایشان به مسجد باز شود!
#شهیدابراهیمهادی🌸
@shahidanbabak_mostafa🕊