گاهیانقدرزیرفشارهایروحیکوفته
میشوم؛کهبرایفرار از اینخستگیهایروحی
دستبهدامان"شهدا"میشوم!💔
#شهیدمصطفیچمران
@shahidanbabak_mostafa🕊
باموتورمیرفتازکوچهخیابونها
لاتولوتهاراجمعمیکرد
دوروزباهاشونحرفمیزد
خودشونباپایخودمیرفتنجبهه!
چرا؟چونامامگفتهبودجنگ
ماالانچقدربرایآقامونچمرانیم؟!🙃🌱
#شهیدمصطفیچمران
@shahidanbabak_mostafa🕊
سال دوم یک استاد داشتیم
ڪہ گیر داده بود همہ باید ڪراوات بزنند
سر امتحان چمران ڪراوات نزد
استاد دو نمره ازش ڪم کرد
شد هجده،بالاترین نمره...🕊🙃
#شهیدمصطفیچمران
@shahidanbabak_mostafa🕊
#لحظہاےباشهدا🕊
آنان کہ بہ من بدی کردند مرا هشیار کردند؛
آنان کہ بہ من بیاعتنایی کردند
بہ من صبر و تحمل آموختند؛
آنان کہ بہ من خوبی کردند
بہ من مہر و وفا و دوستی آموختند؛
پس خدایا بہ همہی آنانی کہ باعث تعالی
دنیوی و اخروی من شدند،
خیر و نیکی دنیا و آخرت عطا بفرما!✨
#شهیدمصطفیچمران
@shahidanbabak_mostafa🕊
همه جا مصطفی سعی میکرد خودش کمتر از دیگران داشته باشد، چه لبنان، چه کردستان، چه اهواز. لبنان که بودیم جز وسایل شخصی خودم چیزی نداشتیم. در لبنان رسم نیست کفششان را دربیاورند و بنشینند روی زمین.
وقتی خارجیها میآمدند یا فامیل، رویم نمیشد بگویم کفش دربیاورید. به مصطفی میگفتم «من نمیگویم خانه مجلل باشد، ولی یک مبل داشته باشد که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند مسلمانها چیزی ندارند، بدبختاند». مصطفی به شدت مخالف بود، میگفت «چرا ما این همه عقده داریم؟ چرا میخواهیم با انجام چیزی که دیگران میخواهند یا میپسندند نشان بدهیم خوبیم؟ این آداب و رسوم ما است، نگاه کنید این زمین چه قدر تمیز است، مرتب و قشنگ! اینطوری زحمت شما هم کم میشود، گرد و خاک کفش نمیآید روی فرش». از خانهٔ ما در لبنان که خیلی مجلل بود همیشه اکراه داشت. ما مجسمههای خیلی زیبا داشتیم از جنس عاج که بابا از افریقا آورده بود. مصطفی خیلی ناراحت بود و خودمان دو تا همهٔ آنها را شکستیم. میگفت «اینها برای چی؟ زینت خانه باید قرآن باشد. به رسم اسلام. به همین سادگی». در ایران هم چیزی نداشتیم هرچه بود مال دولت بود. زیرزمین دفتر نخستوزیری را هم که مال مستخدمها بود به اصرار من گرفت. قبل از این که من بیایم ایران، در دفترش میخوابید. مصطفی حتی حقوقش را میداد به بچهها. میگفت «دوست دارم از دنیا بروم و هیچ نداشته باشم جز چند متر قبر و اگر این را هم یک جور نداشته باشم، بهتر است».
#شهیدمصطفیچمران
@shahidanbabak_mostafa🕊
#شهیدمصطفیچمران
حتےاگرخستہاۍیاحوصلہندارۍ؛
نمازهایتراعاشقانہبخوان♥️!'
تکرارهیچچیزجزنماز
درایندنیاقشنگنیست . . !🌿"
#مُؤمِنیِوَقتنَمازِتاَزوَقتِشنَگذَرِهـ
@shahidanbabak_mostafa🕊
«راستی عبادت چیست؟!
احساسی که در آن تمام ذرات،
وجودبه ارتعاش در آید ،
جسم میسوزدقلب میجوشد،
اشک فرو می ریزد،
روح به پرواز در می آید،
و جز خدا نمی بیند و جز
خدا نمیخواهد»
#شهیدمصطفیچمران⚘
@shahidanbabak_mostafa🕊
برای نماز که میایستاد
شانههایش را باز می کرد و سینهاش را میداد جلو
یک بار به شهید گفتم: چرا سر نماز این طوری میکنی؟
گفت: وقتی نماز می خوانی مقابل ارشد ترین ذات ایستادهای
پس باید خبردار بایستی و سینهات صاف باشد♥🙃
#شهیدمصطفیچمران
@shahidanbabak_mostafa🕊
با هم می رفتیم اردوگاه های#لبنان را می گشتیم،هر بچه ای را در خاک و خل می دید که گریه میکند،از ماشین پیاده میشد و می رفت طرف بچه.بلندش میکرد بغلــ🫂ــش میکرد،سر و صورت و اشک هایش را پاک می کرد و می بوسیدش حتی گاهی با ما هم حرف نمیزد.
اشک های آنان را می دید اشک خودش هم در می آمد🥲.اوایل فکر میکردم بچه را می شناسد.
گفت:«نه نمی شناسمش».گفت:«همین که می دانم#شیعه است کافی ست.چون می دانم هزار و سیصد و چند سال است که ظلم را بر دوش می کشد».✋🏻
#شهیدمصطفیچمران
#شهیدانهـ
@shahidanbabak_mostafa🕊
میگفت: بچهکہبودم پیرمردےدرکوچہ
روےزمینسردخوابیدهبود ونمیتوانستمکمکشڪنم!
آنشبرختخوابآزارمداد
ازفڪرپیرمردوروےزمین سردخوابیدمتاشریڪ رنجشباشم . . .
سرمایہبدنمنفوذڪردو مریضشدماما
روحمشفاپیداڪرد،
چه مریضےلذتبخشے...
#شهیدمصطفیچمران 🌿
@shahidanbabak_mostafa🕊
در دنیا، آدمهایی هســتند
که به ظاهر زندهاند،
نفس میکِشند،
زندگــی میکنند؛
اما در حقیقت اســیرِ دنیا،
بردهی زندگی و ذلیل
حوادث هستند!
#شهیدمصطفـیچمـران🌸
@shahidanbabak_mostafa🕊
#شهیدمصطفیچمران:
من در#آمریکا زندگی خوشی داشتم، از همه نوع امکانات برخوردار بودم ولی همه لذّات را سهطلاقه کردم و به جنوب#لبنان رفتم تا در میان محرومین و مستضعفین زندگی کنم، با فقر و محرومیت آنها آغشته شوم، قلـ♥️ـب خود را برای دردها و غمهای این دلشکستگان باز کنم. دائماً در خطر مرگ، زیر بمبارانهای#اسرائیل به سر آورم، لذّت خود را در آب دیده قرار دهم، تنها آسمان را در سکوت و ظلمت شب، پناهگاه آههای سوزان خود کنم. به طور مختصر اگر نمیتوانم این#مظلومین داغدیده را کمکی کنم، لااقل در میان آنها باشم، مثل آنها زندگی کنم و دردها و غمهای آنها را به قلب خود بپذیرم. میخواستم که در این دنیا با سرمایهداران و ستمگران محشور نباشم. در جوار آنها نفس نکشم از تمتعات حیات آنها محظوظ نشوم و علم و دانش خود را در قبال پول و لذّت زندگی خوش به آنها نفروشم.🌸
@shahidanbabak_mostafa🕊