شـھیـــــــدانــــــہ
#فرمانده_محبوب_دلها❤️ #سردارشهیدمهدی_زین_الدین در کلام #سردارحاج_علےفضلی🔹 👈(شماره۳)👆🔺🔺🔺👆 🍃🌸↬ @shah
#فرمانده_محبوب_دلها❤️
#سردارشهیدمهدی_زین_الدین
🔶در کلام سردارمحسن_رضایی🔹
👈(شماره۴)👆🔺🔺🔺👆
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️
1_5183884174603321425.mp3
4.09M
#پیشنهاددانلود👆
چه میجویی؟
عشـــــــــــــق؟❤️
اینجاســـت ...
چه میجویی؟
انســــــــــــان؟
اینجاســـت ...
شاید آن #یــار ،
او هم اینجا باشد ...
#شهید_سید_مرتضی_آوینی💔
#صدای_شهـدا🌹🍃
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️
شـھیـــــــدانــــــہ
#رمــــانــ_مدافــع_عــــشقــــ❤️🍃 #قسمتـــــ_دوازدهـــم۱۲🔻 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#رمــــانـ_مــدافــــــع_عــــشقــ💟
#قسمتـــــ_سیـــزدهــم۱۳👇
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔶دستم را روی سینه ام می گذارم. هنوز به شدت می تپد😢. فاطمه کنارم روی پله نشسته و زهرا خانوم برای آرام شدن من، #صلوات می فرستد. اما هیچ کدام مثل من نگران نیستند!
به خودم که آمدم فهمیدم هنگام دویدن و بالا آمدن از پله ها شالم افتاده و تو مرا با این وضع دیده ای. همین آتش شرم به جانم می زند.😞
علی اصغر شالم را از جلوی در حیاط می آورد و به دستم می دهد.
شالم را سرم می کنم و همان لحظه تو با مردی میان سال، از پله های پشت بام، پایین می آیی.
علی اصغرهمین که او را می بیند، با لحن شیرینی می گوید: حاچ بابا!😳
انگار سطل آب یخ روی سرم خالی می کنند. مرد با چهره ای شکسته و لبخندی که لا به لای تارهای نقره ای ریشش گم شده، جلو می آید.😊
– سلام دخترم! خوش اومدی.🌷
بهت زده نگاهش می کنم. باز هم گند زده بودم. “آبروم رفت!”☹️
بلند می شوم. سرم را پایین می اندازم.
– سلام. ببخشید من… من نمی دونستم که…
زهرا خانوم دستم را می گیرد.😥
– عیبی نداره عزیزم. ما باید بهت می گفتیم که اینجوری نترسی. حاج حسین گاهی نزدیک #اذان صبح می ره روی پشت بوم برای #نماز. وقتی دلش می گیره و یاد همرزماش میفته. دیشب هم مهمون یکی ازهمین دوستاش بوده. فکر کنم زود برگشته و یک راست رفته اون بالا.
با خجالت عرق پیشانی ام را پاک می کنم.😔 به زور تنها یک کلمه می گویم: #شرمنده!
فاطمه به پشتم می زند😟.
– نه بابا. منم بودم می ترسیدم.🤗
حاج حسین با لبخندی که حفظش کرده می گوید: خیلی بد مهمون نوازی کردم. مگه نه دخترم؟😜
و چشم های خسته اش را بمن می دوزد.☺️
*
نزدیک ظهراست. گوشه ی چادرم را با یک دست بالا می گیرم و با دست دیگرساکم 🛍را بر می دارم. زهرا خانوم صورتم را می بوسد.
– خوشحال می شدیم بمونی همین جا. اما خُب قابل ندونستی دیگه.😅
– نه این حرف ها چیه؟ دیشب هم کلی شرمنده تون شدم.
فاطمه دستم را محکم می فشارد.
– ریحانه جون؛ رسیدی حتماً زنگ بزن.☎️
علی اصغر هم با چشم های معصومش می گوید: خدافس آله.👶
خم می شوم و صورت لطیفش را می بوسم.
– اودافظ عزیزِ خاله.😘
خداحافظی می کنم. حیاط را پشت سر می گذارم و وارد خیابان می شوم.🔷
تو جلوی در ایستاده ای. کنارت که می ایستم همان طور که به ساکم نگاه می کنی می گویی: خوش اومدید… #التماس_دعا.
قرار بود تو مرا برسانی خانه ی عمه جانم. اما کسی که پشت فرمان نشسته، پدرت است.
یک لحظه از #قلبم❤️ این جمله می گذرد. “ #دلم_برات…”😢
و فقط این کلمات به زبانم می آید: #محتاجیم… #خدا_نگهدار.👋.....
#ادامــــــــــــہ_دارد....🍃
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️
شـھیـــــــدانــــــہ
#رمــــانـ_مــدافــــــع_عــــشقــ💟 #قسمتـــــ_سیـــزدهــم۱۳👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️
قسمتـــــــــ۱۳ـــــ🔺
ir.ans.hadi-1.apk
13.58M
📚🔺 #نرم افــزارڪتـــابــ🔺📚
نــــــامـ ڪتــاب ← #سلام_برابراهیم🌹
📘 #جلـــــــد_اول👌...
حتمادانلودکنید😍وبخوانید👌
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️
ir.ans.hadi-1.apk
13.58M
📚🔺 #نرم_افــزارڪتـــابــ🔺📚
نامـ ڪتاب ← #سلام_برابراهیم🌹
📘 #جلـــــــد_اول👌...
حتمادانلودکنید😍وبخوانید👌
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️
🔶🍃🌹
🍃🌹
🌹
اول و آخر سفر باختن است
در بازی عشق برد در باختن است
از پیکر بی سرم تعجب نکنید
سرباز شدن برای سر باختن است
#شهدای_مرزبان🌹🍃
🔶یادشون گرامی و شادے روحشان
#صـــــــــلوات...🌷
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️
🌷| #ڪلام_شهید↓ |🌷
🔷برادران و خواهران عزیزم شما را به #تقـــواےالهی و ایستادن در خط #ولایتفقیه سفارش میکنم و علاوه بر شما به مردم عزیز کشورم سفارش مینمایم که فریب جوسازیهای دشمنان این خاک و ا#سلام_ناب_محمدی (ص) را نخورید و در خط ولایت باشید و از امام عزیزم، #امام_خامنهای مدظلهالعالی حمایت کامل و جامع نمایید.......
مدافـــــــ🔻حـــرمـ🔻ـــــــــع
#شهیدمحمـــداحمـــدی💔🍃
👈 #سالروزشهــــــادتـــــ🌷
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️
شـھیـــــــدانــــــہ
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده💔🍃 فرمانده گردان یا زهرا (سلام الله علیها) ولادت : ۱۳۴۳/۴/۲۱ - اصفهان شها
🔺🔹🔺
#خصوصیات_اخلاقی👇
شهید به حضرت زهرا (سلام الله علیها) علاقه ی وافری داشتند و در غالب مداحی هایشان از مصائب ایشان می خواندند .
همچنین ایشان وصیت نمودند که بروی سنگ قبر ایشان بنویسند : #یا_زهرا
ایشان به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می دادند . و قرآن کریم را بسیار تلاوت می نمودند.
همیشه دو ساعت قبل از نماز صبح به راز و نیاز می پرداختند . صدای گریه های ایشان بعضا موجب بیدار شدن دیگران می شد.
این عبادت و راز و نیاز با معبود تا طلوع آفتاب ادامه داشت .
ایشان در جبهه بارها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده معروف شدند . و هر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت کردند .
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️
💟 #رفیق _بهشتی💟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹نکند رفته باشد #یڪــی،
🔸و #جامانده باشد #دیگری!
🔹که #دق میکند آنکه #جامانده.😭
ـــــــــــ...🌹🔶🌹...ـــــــــــــ
#شهــــــــداگـاهــــےنگـاهـــــے🌷😔
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️
#طنـــــــز_جـبـعــــــــــه😍
👈 #محاسن_بغل_دستی😉🔻
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ایام رجب المرجب بود و هر روز دعای «یا من ارجوه لکل خیر» را می خواندیم.👌
حاج آقا قبل از مراسم برای آن دسته از دوستان که مثل ما توجیه نبودند، توضیح می داد که وقتی به عبارت “ #یاذوالجلال_و_الاکرام “رسیدید، که در ادامه آن جمله “ #حرّم_شیبتی_علی_النار ” می آید، با دست چپ محاسن خود را بگیرید و انگشت سبابه دست دیگر را به چپ و راست تکان دهید.☺️
هنوز حرف حاجی تمام نشده ، یکی از #بچه های_شوخ بسیجی از انتهای مجلس برخاست و گفت: اگر کسی محاسن نداشت ،چه کار کند؟😁
برادر روحانی هم که اصولا در جواب نمی ماند گفت: محاسن بغل دستی اش را بگیرد 😂
.چاره ای نیست، فعلا دوتایی استفاده کنند تا بعد!😜😄
🍃🌸↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖️