eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
شـھیـــــــدانــــــہ
°•|🌿🌹 #شهید_محمدرضا_حقیقی #متولد : ۱۳۴۴/۹/۱۴ #محل_تولد : اهواز #شهادت : ۱۳۶۴/۱۱/۲۱ #محل_شهادت : عملی
🔻🔻🔻 🔴 💢 🔹روز مرگـم نفسی وعده‌ی دیدار بده 🔸وانگهم تا به لحد خــرم و دلشاد ببر ◽️چه كسی می‌دانست این دعا دو ماه دیگر مستجاب خواهد شد؟ اجابت این دعا همان و آن خنده‌ی دندان نما همان! محمدرضا! من مانده‌ام كه تو چه كردی كه خدا این گونه سخنت را شنید و دعایت را اجابت كرد؟ تو چه دیدی كه با لب خندان رفتی؟ آن چه جذبه‌ای بود كه دگر بار روح تو را به جسم تو بازگرداند؟ 🔴 ◽️وقتی صلوات مردمی که برای تشییع پیکر محمدرضا حقیقی آمده بودند تمام شد، پیکر شهید به آرامی از داخل تابوت درون قبر قرار داده شد. لحظاتی بعد محمد رضا آرام تر ازهمیشه درون قبر خوابیده بود. تا این لحظه همه چیز روال عادی خود را طی می کرد. ◽️اما هنوز فرازهای اول تلقین تمام نشده بود که عموی شهید فریاد زد: «الله اکبر! شهید می‌خندد!» ◽️او که خم شده بود تا برای آخرین بار چهره‌ی پاک، آرام و نورانی محمدرضا را ببیند، متوجه شده بود که لبهای محمدرضا در حال تکان خوردن است و دو لب او که به هم قفل و کاملاً بسته شده بود، درحال باز شدن و جدا شدن است و دندانهای محمدرضا یکی پس از دیگری در حال نمایان و ظاهرشدن است. ◽️عموی او میگفت: ابتدا خیال کردم لغزش حلقه‌های اشک در چشمان من است که باعث می‌شود لبهای شهید را در حال حرکت ببینم، با آستین، اشکهایم را پاک کردم و متوجه شدم که اشتباه نکردم. لب های او در حال باز شدن بود و گونه‌های او گل می‌انداخت. ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯