eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 ﷽ 🌸 ❤️ پسرخاله زن عموی باجناق 🔹یک روز سیدحسن حسینی از بچه‌های گردان رفته بود ته دره‌ای برای ما یخ بیاورد. موقع برگشتن، عراقی‌‌ها پیش پای او را با خمپاره هدف گرفتن، همه سراسیمه از سنگر آمدیم بیرون، خبری از سید نبود، بغض گلوی ما را گرفت بدون شک شهید شده بود.🌹😭 🔻آماده می‌شدیم برویم پائین که حسن بلند شد و لباسهایش را تکاند، پرسیدیم: «حسن چه شد⁉️» 🔸گفت: «با حضرت عزرائیل آشنا درآمدیم،👥 پسرخاله زن عموی باجناق خواهرزاده نانوای محلمان بود.😬 🔷خیلی شرمنده شد، فکر نمی‌کرد من باشم والا امکان نداشت بگذارد بیایم. هرطور بود مرا نگه میداشت!»😂😂😂 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃 #طنـــــز_جبھـــــہ 🔹شاید برای اولین بار بود که می‌خواست بین رزمندگان سخنرانی کند. چهره رسمی بخود گرفته بود و راست راست خود را به تریبون رساند و با جملات ادبی شروع به تمجید از رزمندگان کرد و می‌گفت: 🔺《درود بر شما رزمندگان، شما بسیجی‌ها مرغان آغشته به عشقی هستید که جایتان در این دنیای خاکی تنگ است و روح پروازتان…. ‌》🕊 🔸حوصله همه سر رفته بود ولی به رسم ادب تحمل می‌کردیم تا سخنرانی تمام شد. 🔻مجری باید کسالت را از مراسم برمی‌داشت و چه خوب این کار را کرد. او پشت تریبون رفت و گفت: ✅《آری، بسیجیان مرغان آغشته به عشقی هستند… که البته هیچگاه تخم نمی‌گذارند..》😍🕊 و همین کافی بود تا مجلس از خنده منفجر شود و حالت عادی بخود بگیرد.😂😂 #لبخندهای_خاکی #شوخ_طبعی‌ها #طنز ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸 ﷽ 🌸 🍀 🔴 يكبار در جبهه آقای «فخرالدين حجازی» آمده بود برای سخنرانی و روحيه دادن به رزمندگان. 🔹وسطهای حرفاش به يكباره با صدای بلند گفت: «آی بسيجی‌ها !» همه گوشها تيز شد كه چی می‌خواهد بگويد. ادامه داد: «الهی دستتان بشكند»😳 🔸عصبانی شديم‌! می‌دانستيم منظور ديگری دارد اما آخه چرا اين حرف رو زد؟ يك ليوان آب خورد و گفت: « »😁 ⬅️ اينجا بود كه همه زدند زير خنده! 😂 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ #لبخندهای_خاکی 💢 شوخی سرباز نوجوان ایرانی با اسیر عراقی! #سیزده_ساله‌هاے #لشڪر_روح‌الله ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #لبخندهای_خاکی 💢 شوخی سرباز نوجوان ایرانی با اسیر عراقی! #سیزده_ساله‌هاے #لشڪر_روح‌الله ___
🌸 ﷽ 🌸 💢 🔶اگر كسی نمی‌دانست قضيه چيه با خود می‌گفت: خدا شفاش بده، احتمالاً کم و کسر داره، مثلاً يکی از کارهايش که خوب يادم هست از آن روزهايی که هنوز او را نمی‌شناختم اين است که وقتی می‌ديد بچه‌ها زياد‌ی سرشان به کار خودشان گرم است، می‌آمد و در حالی که به ظاهر اعتنايی هم به ديگران نداشت۰ به نقطه‌ای خيره می‌شد و می‌گفت: ببين....ببين😂 🔸طبيعی بود که هرکس چون تصور می‌کرد او را صدا می‌کند برمی‌گشت و او در ادامه در حالی که يک دستش را به سينه‌اش می‌زد می‌گفت: «ببين حال پريشانم، حسين جانم، حسين جانم😂 يعنی مثلاً دارم نوحه می‌خوانم و کسی را صدا نکرده‌ام 😁😂 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸 ﷽ 🌸 💢 چفیـــــہ 🔷 چفیه یه بسیجی رو از دستش قاپیدن.. داد میزد: آهای 🗣🗣 سفره، حوله، لحاف، زيرانداز، روانداز، دستمال، ماسك، ڪلاه، ڪمربند، جانماز، سايه‌ بون، باند زخم، تور ماهیگیریم... همه رو بردند!!!😱😂😄😂 💠 شادی روحشون ڪه دار و ندارشون همان يک چفيه بود صلوات! ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸 ﷽ 🌸 ☢ پتـــــو 🔷 هوا خیلی سرد بود. از بلندگو اعلام کردند جمع شوید جلوی تدارکات و پتو بگیرید.❄️🌬☃ 🔸فرمانده گردان با صدای بلند گفت: «کی سردشه؟»❄️☃ 🔻همه جواب دادند: «دشمن»💪 🔹فرمانده گفت: «احسنت، احسنت. معلوم می‌شود هیچکدام سردتان نیست. بفرمایید بروید دنبال کارهایتان. پتویی نداریم که به شما بدهیم»😱😳 🔻داد همه رفت به آسمان.😂😂😂 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸 ﷽ 🌸 ♨️ 🔷استاد سرکار گذاشتن بچه‌‌ها بود. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با دشمن روبه‌رو می‌شوید برای آنکه کشته نشوید و توپ و تانک آنها در شما اثر نکند چه می‌گویید؟» 🔹آن برادر خیلی جدی جواب داد: البته بیشتر به اخلاص برمی‌گردد والا خود عبادت به تنهایی دردی را دوا نمی‌کند. اولاً باید وضو داشته باشی، ثانیاً رو به قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: 《اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدستنا یا پاینا و لا جای حساسنا برحمتک یا ارحم‌الراحمین》😁 🔻طوری این کلمات را به عربی ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً حدیث است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:«اخوی غریب گیر آورده‌ای؟»😳😂😂 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸 ﷽ 🌸 ♨️ آفتابه مهاجم 🔹بین تانکر آب تا دستشویی فاصله بود. آفتابه را پر کرده بود و داشت می‌دوید؛ صدای سوتی شنید و دراز کشید، آب ریخت روی زمین ولی از خمپاره خبری نبود.😳 🔹برگشت دوباره پرش کرد و باز صدای سوت و همان ماجرا. باز هم داشت تکرار می‌کرد که یکی فهمید ماجرا از چه قرار است. 🔻موقع دویدن باد می‌پیچید تو لوله آفتابه سوت می‌کشید. 😂 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸 ﷽ 🌸 🔰تکبیر 🔶سال ۶۱ پادگان ۲۱ حضرت حمزه؛ آقای «فخرالدین حجازی» آمده بود منطقه برای دیدار دوستان.🍃💐 🔹طی سخنانی خطاب به بسیجیان و از روی ارادت و اخلاصی که داشتند، گفتند: «من بند کفش👞 شما بسیجیان هستم.»😳 🔸یکی از برادران نفهمیدم خواب بود یا عبارت را درست متوجه نشد، از آن ته مجلس با صدای بلند و رسا در تأیید و پشتیبانی از این جمله تکبیر گفت.🙃🤔 جمعیت هم با تمام توان الله‌اکبر گفتند و بند کفش بودن او را تایید کردند!👌😂😂 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸 ﷽ 🌸 🔰 نماز تن‌هایی ✨نه اینکه اهل نماز جماعت و مسجد نباشد، بلکه گاهی همینطوری به قول خودش برای خنده،😂 بعضی از بچه‌های ناآشنا را دست به سر می‌کرد، ظاهراً یک بار همین کار را با یکی از دوستان طلبه کرد. ✨وقتی صدای اذان بلند شد آن طلبه به او گفت: «نمی‌آیی برویم نماز؟»🍃✨ ✨پاسخ می‌دهد: «نه، همینجا می‌خوانم» ✨آن بنده خدا هم کمی از فضایل نماز جماعت و مسجد برایش گفت. اما او هم جواب داد: «خود خدا هم در قرآن گفته:«ان‌الصلوه تنهاء...» تنها، حتی نگفته دوتایی، سه‌تایی.😳😳 ✨و او که فکر نمی‌کرد قضیه شوخی باشد یک مکثی کرد به جای اینکه ترجمه صحیح را به او بگوید، گفت:«گفته، تن‌ها» یعنی چند نفری، نه تنها و یک نفری ... 😳😳😊 ✨و بعد هردو با خنده برای اقامه نماز به حسینیه رفتند😁😁 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸 ﷽ 🌸 🔰 نماز تنهایی ✨نه اینکه اهل نماز جماعت و مسجد نباشد، بلکه گاهی همینطوری به قول خودش برای خنده،😂 بعضی از بچه‌های ناآشنا را دست به سر می‌کرد، ظاهراً یک بار همین کار را با یکی از دوستان طلبه کرد. ✨وقتی صدای اذان بلند شد آن طلبه به او گفت: «نمی‌آیی برویم نماز؟»🍃✨ ✨پاسخ می‌دهد: «نه، همینجا می‌خوانم» ✨آن بنده خدا هم کمی از فضایل نماز جماعت و مسجد برایش گفت. اما او هم جواب داد: «خود خدا هم در قرآن گفته:«ان‌الصلوه تنهاء...» تنها، حتی نگفته دوتایی، سه‌تایی.😳😳 ✨و او که فکر نمی‌کرد قضیه شوخی باشد یک مکثی کرد به جای اینکه ترجمه صحیح را به او بگوید، گفت:«گفته، تن‌ها» یعنی چند نفری، نه تنها و یک نفری ... 😳😳😊 ✨و بعد هردو با خنده برای اقامه نماز به حسینیه رفتند😁😁 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1