dardodel.mp3
4.67M
🍃🌹
#صوت_ماندگار
درد دلـــــ💔ـــــ
چقدر سخت است حال عاشقی...
🎙با نوای👇👇
#شهید_سید_مجتبی_علمدار🌺
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅
#کلام_نور
🌺 رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ
🍃 پروردگارا! آنچه که به وسیلۀ پیامبرانت به ما وعده داده ای عطایمان کن! و روز قیامت رسوایمان نساز؛ زیرا تو هرگز از وعده ات تخلّف نمی کنی
#سوره_آلعمران_آیه_۱۹۴
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🌸🍁🌾
#شــھیــــــــدانــــہ🍃
《 #سعادت را آنها بردهاند که آن چیزی را که خدا به آنها داده بود تقدیم کردند و ما عقب ماندهٔ آنها هستیمـ 》
⇦امامخمینــــے(ره)
ـ………………………………
🔻مــدافــــــعحــــــرم
#شــھیــــدجــواددوربیــــــن🌹🍃
♢ســالــــروزولادتــــــــــــ♡
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#سیره_شهیـــــد
🔹تو آموزشی تیراندازیش محشر بود،
هیچ کس نمیتوانست وسط سیبل بزنه ولی محمدحسین میزد تو خال...
🔸تو عمرم جوانی به پاکی و نجابتش ندیده بودم...
🔹به جای بچهها نگهبانی میداد
اگر کسی سیر نمیشد سهم غذاش رو میداد....
راوی 👈 همرزم شهید
▒ مدافـــــع حـــــرم ▒
#شهیـد_محمدحسین_مؤمنی🌹🍃
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
✨﷽✨
#بر_باݪ_اندیشـــــہها
🔰 #رهبر_معظم_انقلاب و فرمانده کل قوا در مورد این شهید بزرگوار می فرمایند:
💢 او سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود که با ذخیره ای از ایمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانه روزی برای خدا و نبرد بی امان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز کرد و بر آستان رحمت الهی فرود آمد و به لقاءالله پیوست.
▫️ابوالفضــل جبههها▫️
#شهیـد_حاجحسیـــن_خـــرازی🌷
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیستودو 👈این داستان⇦《 جاده کربلا 》 ـــــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوبیستوسه
👈این داستان⇦《 تشنه لبیک 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎بیدرنگ چشمهای خمار خوابم رو باز کردم و ... نگاهم افتاد به خیابان مستقیمی که واردش شدیم ... بغض راه نفسم رو بست ... چفیه رو انداختم روی سرم و کشیدم توی صورتم ... اشک امانم رو بریده بود ...😭😭
🍃آقا جون ... این همه ساله میخوام بیام ... حالا داری تشنه ... من بیلیاقت رو از کنار جاده کربلا کجا میبری؟... هر کی تشنه یه چیزیه ... شما تشنه لبیک بودی ... و من تشنه گفتنش ...😔😭
🔻وارد منطقه جنگی مهران شده بودیم ... اما حال و هوای دل من، کربلا بود ...
🔹از جمع جدا شدم ... چفیه توی صورت ... کفشم رو درآوردم و خودم رو بین خاکها گم کردم ... ضجه میزدم و حرف میزدم ...
🔸خوش به حالتون ... شما مهر سربازی امام زمان توی کارنامهتون خورده ... من بدبخت چی؟ ... من چی که سهم من از دنیا فقط جا موندنه؟ ... لبیک شما رو مهدی فاطمه قبول کرد ... یه کاری به حال دل من بینوا بکنید ... منی که چشمهام کوره ... منی که تشنه لبیکم ...😔
🔻به حدی غرق شده بودم که گذر زمان رو اصلا نفهمیدم ... توی حال خودم بودم ... سر به سجده و غرق خاک ... گریه میکردم که دست ابالفضل ... از پشت اومد روی شونهام...
💢چی کار میکنی پسر؟ ... همه جا رو دنبالت گشتم ...
کندن از خاک مهران ... کار راحتی نبود ... داشتم نزدیکترین جا به کربلا ... داغ دلم رو فریاد میزدم ...🗣
🔹بلند شدم ... در حالی که روحی در بدنم نبود ... جان و قلبم توی مهران جا مونده بود ...
🔸چشم ابالفضل که بهم افتاد ... بقیه حرفش رو خورد ... دیگه هیچی نگفت ... بقیه هم که به سمتم میاومدن ... با دیدنم ساکت میشدن ...
🍀از پلهها اومدم بالا ... سکوت فضا رو پر کرد ... همهمه جای خودش رو آرامش داد ...
🔻علی داداش ... پاشو برگشت رو من بشینم کنار پنجره ...
دوباره چفیه رو کشیدم روی سرم ... و محو وجب به وجب خاک مهران شدم ... حال، حال خودم نبود ... که علی زد روی شونهام ... صورت خیس از اشکم چرخید سمتش ... یه لحظه کپ کرد ...😭😳
🔹بچه ها ... میخواستن یه چیزی بخونی ... اگه حالشو داری ...
جملات بریده بریده علی تموم شد ... چند ثانیه به صورتش نگاه کردم ... و میکروفون رو گرفتم ... نگاهم دوباره چرخید سمت مهران ...
🎙بی سر و سامان توئم یا حسین ... تشنه فرمان توئم یا حسین ...
آخر از این حسرت تو جان دهم ... کاش که بر دامن تو جان دهم ...
کی شود این عشق به سامان شود؟ ... لحظه لبیک من و ، جان شود؟ ...😭😭
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1