شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒
🍒
🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
#فصل_دوم
#پارت_261
#عـشقبہشـڔطعاشــــقے
بی حواس از اطرافم میخوام جیغی ازسرحرص بزنم که سریع میگه
_جیغ نزنیا
زشته
بزا رفتیم خونه قشنگ جیغ جیغ کن
به حالت قهررومو اون طرف میکنم و میخندم
میخنده و دستشو توی دستم قفل میکنه
با پرس و جوی فراوان تونستیم به ساحل برسیم
سرظهره و هیچ کسی این اطراف نیست
برمیگردم سمتش
+محمدحسین
_جانم
+بشینیم رو شنا؟
جلوترمیریم
_با اینکه کثیف میشیم ولی خب
مکثی میکنه و دستمو میکشه و سریع میشینه
_چون تومیگی میشینیم
کناردستش میافتم و باهم میخندیم
خنده هایی که شیرینش تا عمق وجودمون رسوخ میکرد
سرمو روی شونش میزارم و سعی میکنم ذهنمو خالی ازهرچیزی کنم
_سارا
+جانم
برمیگرده سمتم
به ناچار سر از رو شونش برمیدارم
_یادته روز اول عقدمون
گفتم ترمزم نشو؟
همیشه باعث سرعتم شو؟
اروم سرتکون میدم
+اوهوم یادمه
سرکج میکنه
_سرعتم میشی؟!
دل نگرون میگم
+بازمیخوای چیکارکنی؟
_هنوز که کاری نکردم
ولی خب میخوام یه کارایی کنم
+چیکارمثلا؟
میخنده و سمتم برمیگرده
_توچرا اینقدر دل نگرونی بابا؟!
مگه گفتم میخوام برم سوریه؟
دل اشوبم بیشترمیشه و با بغضی که نمیدونم چرا بی اجازه و ازکجا به گلوم نشسته میگم
+نگو که میری؟!
ڪپے رماݧ حراـم❌
جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️
نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿
🍒
🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
#قشنگیجات🌱
زندگـےشبیہاوننوارِضربانقلبیہڪہ
اگہپَستـےوبلندۍنداشتہباشہ،،
یہنوارصافہڪہنشونمیدهتومُردۍ
قدرپَستـےبلندۍهایِزندگیتونرو
بدونید:)
🌱|•@shahidane_ta_shahadat
#خداجانم🌸
دل ها برایِ خواستههایشان دعا
میکنند و خدا با آنچه برایِ آنها
نـیـکوتـر اسـت، بـه آنـهـا پـاسخ
میدهد˘˘!
🌸|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
#خداجانم🌸 دل ها برایِ خواستههایشان دعا میکنند و خدا با آنچه برایِ آنها نـیـکوتـر اسـت، بـه آنـه
+ مـنـو بـبخـش کـه یـادم میـره
معبـودی دارم مهربـانتر از حد
تصورم🙇🏻♀💜. .
💜|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒
🍒
🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
#فصل_دوم
#پارت_262
#عـشقبہشـڔطعاشــــقے
میخنده
دست میندازه پشت گردنمو سرمو جلو میبره و بوسه ای به پیشونیم میزنه
_نه قربونت برم
اخه من کجا و سوریه کجا
حالا برفرض محالم که برم
اخه به نظرت من لیاقت شهید شدن دارم؟
شهادت لیاقت میخواد
ولی من ندارم
پس خیالت تخت خانومم
حالا حالاها نمیخوام تنهات بزارم خانوووم
میخنده و من با بغض و لبخند فقط صداشو میشنوم و گوش جان میسپارم
باصداش به خودم میام
_سارا
دستی به صورتم میکشم
+جونم
_اینجوری نگام میکنی حس میکنم چندلحظه دیگه میخوام بمیرم
شوکه نگاهش میکنم و عصبی مشتی به بازوش میزنم
+خجالت بکش از این چرت و پرتا نگو
میخنده و دستشو دورم حلقه میکنه
_بیخیال این حرفا
بیا خوش بگذرونیم و ازفضا لذت ببریم
لبخند ژکوندی میزنم
+بریم بازار؟
پوفی میکنه و دستی به موهاش میکشه و بلندمیشه
منم همراهش بلندمیشم و همقدم میشیم و یواش یواش سمت اب میریم
_خداوکیلی چرا وقتی اسم خوش گذرونی میاد شما خانوما اسم بازار تو سرتون اکو میشه؟
بابا من میگم از فضا لذت ببر
رایگان رایگان
بخوایم بریم خوش گذرونی که تو میگی
باید کلی ازجیب مبارک خرج کنیم
کمی جلوتر می ایسته
_بیا کفشامونو دربیاریم اینجا
کفشامونو روی شن ها درمیاریم و دوباره حرکت میکنیم
میخندم و ابرو بالا میندازم
+خب وظیفته عشقم
حالا دیگه کامل به اب رسیدیم
آب نسبتا سردی که به پاهام برخورد میکنه حس خوبی بهم میده
برمیگرده سمتم و یه تای ابروش بالا میره
_عه
که حالا وظیفمه؟
دست به سینه میشم
و سرتکون میدم
+اوهوم دقیقا وظیفته اقاااا
خبیث میخنده و به سمتم میاد
_میخوای نشونت بدم چه وظیفه ای دارم؟!
و شیطون ابرو بالا میندازه
من عقب عقب میرم و اون جلو میاد
با سرتقی تمام میگم
+نخیرم لازم نکرده
خودم وظایفتو میگم دونه دونه
اونم شبیه من دست به سینه میشه
میخنده و سرتکون میده
_خب بگو میشنوم
دستامو پشتم میبرم و بهم قفل میکنم و متفکر میگم
+اولین وظیفه
خوب گوش کن شوهرجان
عشق ابدی و وفاداری به همسرت اولین و مهم ترین وظیفته
میخنده و سرتکون میده
همونجور که سعی میکنم خندمو کنترل کنم درهمون حال عقب عقب میرم
ڪپے رماݧ حراـم❌
جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️
نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿
🍒
🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒
🍒
🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
#فصل_دوم
#پارت_263
#عـشقبہشـڔطعاشــــقے
+دومین وظیفه
پایه بودن با همسرت درهرشرایطی
سرتکون میده
+سومین وظیفه
خرید برای همسرت هر روز اونم همراهیش توی بازار های مختلف
میخنده و ابروش بالا میپره
_خب
دیگه چی؟!
چشم میبندم و میخندم و همونطور که عقب میرم میگم
+خوب گوش جان بسپر شوهرجان
چهارمین وظیفه
میخوام ادامه جملمو بدم
که با احساس نزدیکی چیزی بهم سریع چشم باز میکنم که محمدحسین رو دریک قدمی خودم میبینم
یهو جیغی میزنم و میدووم
میخنده و دنبالم میدووعه
_داشتی میگفتی
باقی وظایفم چیه؟
+اخبارو یه بارمیگن اقااا
میخنده
نفس نفس میزنم و می ایستم
دست به زانو میگیرم که یهو دستی مچ دستمو میگیره
سریع سربلندمیکنم که با چهره خبیث محمدحسین رو به رو میشم
ابرو بالا میندازه و میخنده
+محمدحسین ولم کن
ولم کن وگرنه من میدونم و تو
میکشتم سمت اب
صدام یکم بلندترمیشه
+محمدولم کن
به اب میرسیم و من درتلاشم دستمو ازاد کنم که صورتم خیس از اب یخ میشه
هینی میکشم و عقب میرم
نفس نفس میزنم و محمدحسین خندان نگاهم میکنه
دستامو گرفته و نمیتونم ازخودم دفاع کنم
دوباره اب میریزه روم که از سردی و حجم زیادش نفسم میره
با نفس نفس میگم
+جون من ولم کن محمدحسین
قهقهه ای میزنه و عقب میره
عصبی صورتمو خشک میکنم و ازفرصت استفاده میکنم و دستمو توی اب میزنم و با شتاب روش میریزم
بهت زده نگاهم میکنه و عقب ترمیره
میخندم و با نگاهش خط و نشون میکشه
ڪپے رماݧ حراـم❌
جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️
نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿
🍒
🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
#قشنگیجات🌱
کاش قابلیت اینو داشتم که به تک
تکتون بگم ‹ زیـبایید › مهم نیست
بقیه چیمیگن؛ مهماینهخدا واسه
خلقتِ تو، وقت گذاشته🙇🏻♀💜'!
+ خودتـونـو دوست داشته باشید
🌱|•@shahidane_ta_shahadat
#خداجانم🍒
"و نِفَختُ فیہ مِن روحے"
میدونی یعنی چی؟
یعنی اینکه تو جگر گوشهی خدایێ:)
🍒|•@shahidane_ta_shahadat
#عاشقانہهایشهدایے🌻
براۍ خرید عقد رفتـھ بودیم ،
موقع پرو لباس مجلسۍ یواشڪۍ
بھم گفت :
هنوز نامحرمیم !
تا بپسندۍ برمیگردم😅🌱'
رفت و با سینـے آب هویج بستنۍ برگشت☺️🥤
براۍ همـھ خریده بود جز خودش😕
گفت : خـودم میل ندارم🤦🏿♂
وقتـے خیلـے اصرار ڪردیم مادرش لو
داد ڪھ روزه گرفتـھ🙂
ازش پرسیدم : حـٰالا چرآ امروز؟!
گفت : مۍخواستم گرهـے تو ڪارمون
نیوفتـھ و راحت بھت برسم((:♥️
+شهیدمحسنحججی
🌻|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
#قشنگیجات❄️
زمستان، آدم برفۍ، یک فنجان چای گرم، قصههاے شیرین، برف بازی، شال گردنهای رنگارنگ
و تو
دیگر زندگی چه چیزی کم دارد؟!
❄️|•@shahidane_ta_shahadat
#چهارشنبہهایامامرضایی🌿
یه کنج از حَرم بهم جا بده
دلم تنگِته خدا شاهده .. (:
🌿|•@shahidane_ta_shahadat
سلام عزیزانم شبتون بخیر🌸🌱
نویسنده رمان عشق به شرط عاشقی هستم
من حالم نامساعده و مشکوک به کرونا
اصلا توان اماده سازی پارت و پارت گذاری ندارم
ازنصفی از کارهامم عقب موندم متاسفانه
تا یه چندروزی پارت نداریم وشرمنده واقعا
به محض اینکه کمی بهبود پیداکردم حتما پارت میزارم گرچه کم باشه
التماس دعای ویژه🙏🏻🌼
#خداۍمهربانےهـا🍭
همیشهمیونسختیها🌱
اونیکههمهچیوبراتآسونمیکنهخداست
درستموقعیکهفکرمیکنی
چطورمیشهحلشکرد
اصلامگهمیشهدرستشه!✨
همونجاخدایهدریبهروتبازمیکنه
کهبخندیبهتموموقتاییکهفکرکردی
دیگههیچوقتدرستنمیشه
اماشد : )″
بهخودشتوکلکن💕
درستمیشه. . . . !
🍭|•@shahidane_ta_shahadat
#عشقولانہ😍
به قولِ جنابِ سعدی:
اگر از کمندِ عشقت، بروم
کجا گریزم؟
که خلاص بی تو بند است
و حیاتِ بی تو زندان˘˘🔐💜..!
💍|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
#خداۍمهربانےهـا🍭 همیشهمیونسختیها🌱 اونیکههمهچیوبراتآسونمیکنهخداست درستموقعیکهفکرمیکنی
#قشنگیجات🌱
‹ آرامشاست،عاقبتِاضطرابها ›
خلاصهکهاینقدرغصهنخوریدبالاخره خوبمیشه،قشنگمیشه،
میرسـیم،میبینیم، میخندیم !
+خدایابرسانمرابهآنچهصلاحِ
مناست🌿'!
🌱|•@shahidane_ta_shahadat
#حضرتمادر🌱
بـچھ سید نشدم دست خودم نیست ؛
ولی !
وسـط ِ روضـھ دلـم خواست بـگویم، مادر ..!
🌱|•@shahidane_ta_shahadat
شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
#حضرتمادر🌱 بـچھ سید نشدم دست خودم نیست ؛ ولی ! وسـط ِ روضـھ دلـم خواست بـگویم، مادر ..! 🌱|•@s
#حضرتمادر🖤
حآجحسنخلجیھروضھدآرھ
میگفیھنفراومدپیشمگفت:
شمآفآرسیدمیدونید
یآرآلیینیچی؟!
گفتمآرهینیایمجروح،ایزخمی...
گفتنھ،معنیشایننیست..
یآرآلیینی:
"ایمجروحتوهینشده"
🖤|•@shahidane_ta_shahadat
#شهیدانہ🌻
مـٰادَر گُفت : نَرو ، بِمـٰان!!😔
دِلَم میخواهَد پِسَرَم
عَصـٰای دَستَم باشَد...!
گُفت : چَشـم هَر چه تـو بِگویے!🙂
⏳فَقَط یِك سُوال...؟
میخواهی پِـسَرَت عَصـٰای
ایـݧ دُنیـٰایَت بـٰاشَـد یـٰا آݧ دُنیـ🌎ــٰا
مـٰادرش چیـزی نگفت
و بـٰا اشـك بدرقه اش كرد...🕊
+شهیدجوادرحمانینیکونژاد
🌻|•@shahidane_ta_shahadat