eitaa logo
شَھـــیدانہ‌تٰا‌شَھــ🖤ـــٰادَتْ
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
262 ویدیو
26 فایل
#تابع‌قوانین‌جمھورۍ‌اسلٰامے💚⛓ ڪپی‌رمان‌حرام❌ چنل‌هاۍ‌دیگرمون‌درایتا🌱 @morabaye_shirin @istgahkhoda @DelSheKastE31 @banooye_IdeaLL شرایط @Sh_shahidane
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇 چندین ماه بعد با صدای مامان غلتی زدم و بهش خیره شدم _عه تو بیداری؟ خب پس چرا بلند نمیشی ؟ از کی تاحالا بیداری؟ +اول اینکه سلام مادر من صبحتون بخیر . دوم اینکه بله بیدارم . سوم اینکه از دیشب تاحالا از استرس نخوابیدم _استرس؟ وا . استرس واسه چی ؟ +واسه امروز دیگه _ بلند شو بلند شو فکر و خیال بیخود نکن بدو بدو حاضر شو بیا صبحانه تا سینا برسونتت با کلافگی از جام بلند شدم و بعد از اینکه دست و صورتمو شستم به پایین رفتم بابا و سینا داشتن صبحانه میخوردن و سحر درحالیکه داشت لقمه رو میزاشت توی دهنش یه قلپ چای خورد و باهمون دهن پر گفت _مامان بابا من رفتم دیر شده . پرهامم دم دره +سلام صبح تو هم بخیر ممنون منم خوبم تو خوبی؟ _عه سلام توهم اینجایی؟ +من صحبتی ندارم باخنده دست تکون داد و رفت سمت در برگشتم سمت بابا و سینا +سلام بر پدر و برادر عزیزم صبحتون بخیر سینا همونجور که مربا میریخت روی لقمش گفت _خب خب دیگه بیا چاپلوسیتو کردی بسه دیگه نگران نباش دانشگاه میرسونمت باباهم پول میریزه به کارتت اینقد چاپلوسی نکن با یه لبخند دندون نمایی زدم پس کلشو گفتم +خوب منو شناختیا _بیا بچه بیا صبحونتو بخور دیرم شد دو سه تا لقمه با استرس خوردم و سریع رفتم که آماده بشم گـࢪوه فـڕھنـگے شھـێد مـحـمد حسـێن مـحـمدخآنـے🦋 ڪپے رماݧ حراـم❌ جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️ نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿 🍒 🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒