شَھـــیدانہتٰاشَھــ🖤ـــٰادَتْ
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒🌸🍒 🌸🍒🌸🍒 🍒🌸🍒 🌸🍒 🍒 🍓بـسم
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒
🍒
🍓بـسم ڕب اݪعـشـــ😍ــق🍇
#پارت_87
#عـشقبہشـڔطعاشــــقے
از خجالت سرخ شدھ سرم رو زیر انداختم
با زنگ تلفنم حواسم رو بهش جمع کردم
سینا بود
+جونم داداش
_کجایی عجوزه؟؟
+بی ادب عجوزه چیه دیگه
_تویی دیگه
خب حالا ولش
کجایی؟
+شاهچراغ
_عهه؟ پس تنهایی رفتی بی معرفت؟؟
+بله بله
_خب من لباس هام مناسب نیست واسه حرم
بیا بیرون
فرداشب دوباره میایم حرم
+باشه اومدم داداش
تلفن رو قطع کردم و کنار گذاشتم
+با اجازتون اقای گنجویی
_بسلامت ساراخانم
به سمت خروجی رفتم و منتظر شدم سینا بیاد
∞∞∞∞∞∞∞∞
یک هفته بعد
توی این یه هفته خیلی فکر کردم
همش توی حرم بودم
با امید به خدا
میخواستم پارسا رو فراموش کنم و زندگی جدیدی بسازم
دیروز مامان به خانم و اقای گنجوئی جواب مثبت داد و امروز قرارشد امروز با محمدحسین بریم واسه ازمایش خون
محمدحسین اینقدرخوشحال بود که روی پاهاش بند نبود
منم ناخوداگاه با خوشحآلیش لبخند میزدم
بعد از ازمایشگاه منو برد و یه صبحونه مفصل داد
مثل پروانه دورم میچرخید و این محبت هاش عجیب به دهنم مزه کرده بود
قرار شد دو شب دیگه واسه مهریه و مشخص کردن مراسمات بیان تا زودتر کار ها رو راست و ریس کنیم
من تقریبا تونسته بودم پارسا رو از ذهنم ببرم
این چند مدته خیلی زیاد به زیارت عاشورا توسل کردم
چادرمو روی دستم انداختم و رفتم جلوی در اتاق سحر
در زدم و بعد از شنیدن بفرمایید وارد اتاق شدم
داشت موهاشو میبست
+سحر جانم زود باش دیر شد خواهر من
_اومدم اومدم بصبر
کلافه سری تکون دادم و پایین رفتم
بعد از ده دقیقه با اومدن سحر به دنبآل مهسا رفتیم و رفتیم سمت چهار راه... برای خرید
کت و دامن شیری رنگ زیبای دخترونه ای پسندیدم و به همراه شال طلایی رنگی گرفتم
چادر سفید هم گرفتم و بعد از مابقی خرید ها رفتیم خونه
{گلاب بانو}
کلافگی بچم پارسا رو میدیدم و نمیتونستم واسش کاری کنم
از طرفی خیلی دلم میخواست نوه خواهر عزیزم
یادگار علی و زهرای عزیزم که برام مثل محسن و محمدعلی بودن
رو برای پارسا
نوه ارشدم بگیرم
اما نمیدونم چرا همه چی درهم پیچیده
وقتی که تصویر سارا رو دیدم
خیلی به زهرا شباهت داشت
چشماش شبیه علی بود
و این بیشتر این داغ کهنه رو تازه تر میکرد
ڪپے رماݧ حراـم❌
جہت مشاهده پیگرد قانونے و اݪهے دارد⚖️
نـویسـنده=خـانم حـدێث حیـدرپـور🌿
🍒
🌸🍒
🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒
🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒🌸🍒