شہید‌محمود‌رضا‌بیضایـےقبل‌از‌ازدواجش‌ همیشہ‌دوست‌داشت‌ڪہ‌در‌آینده دخترےداشتہ‌باشہ‌و‌اسمشو‌بذاره‌ڪوثر بعد‌ازدواجش‌هم‌خدا‌بهش‌دخترےداد و‌اسمشوڪوثر‌گذاشت. شب‌یڪےاز‌عملیات‌ها‌بهش‌گفتندڪہ امڪان‌تماس‌با‌خانواده‌هست نمےخواےصداے‌ڪوثرڪوچولوت‌روبشنوی؟؟ گفت: از‌ڪوثرم‌گـذشتم... شهید_محمود_رضا_بیضایی 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b

اگر خدا آرزویی در دلت انداخت.بدان که توانایی رسیدن به آن را در تو دیده. *اگر بعد از هر شادی و لبخندی خدا را شکر نمیکنی،حق نداری بعد از هر اشکی از او گله مند باشی... پس شاکر باش ... خدا هست غصه چرا ؟! 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b

به دختَرش گفته بود وَقتی گره‌هایِ بزرگ به کارتون افتاد از خانوم فاطِمه‌زَهرا(س) کمک بِخواید. گِره‌های کوچیک رو هَم از شُهدا بخواید براتون باز کُنند شهید_حسین‌همدانی 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b

‏عکس از شهید🕊 #شهید_حمید_سیاهکالی 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b

چهره ی شما گرافیکی ترین طرحِ خداست شهید_حاج_قاسم_سلیمانـے 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b

🎥 ببینید... 🖤 «با همه ارتباط برقرار کنید» 🎙شهیدحاج قاسم سلیمانی: با همه ارتباط خوب و مثبت برقرار کنید حتی با کسانی‌که ظاهرشان با شما متفاوت است. 🔆 اگر هدف داری نترس! برو و اثر بگذار! #حاج_قاسم 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b

⭕️ عکسی کمتر دیده شده شهید حاج قاسم سلیمانی در مکه... 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b

🌱صبح خود را با لبخند تو آغاز میکنیم ای سیدالشهدای مقاومت 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b

زندگی به سبک شهدا رضا بی­‌نهایت صبور بود، وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در، چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد، او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم، روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود. #شهید_رضا_حاجی‌_زاده ✍🏻 راوی همسر شهید 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b

⭕️ ماجرای جمع‌کردن گیت‌های حفاظتی توسط حاج‌قاسم در مراسم فوت مادرش 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b

خاطره لبخند مادر شهید بی بی سکینه از دار دنیا فقط یک پسر داشت.با پول کارگری علی را بزرگ کرد.علی شفیعی رفت جبهه و شهید شد‌‌. حاج قاسم هر جا بود،از سوریه،از عراق،از لبنان،زنگ می زد و احوال بی بی سکینه را می پرسید،کرمان که می آمد،حتما می رفت دیدنش،پیرزن کسی را نداشت.حاجی آستین بالا می زد و دستی به سر وگوش خانه می کشید.تشک و ملحفه ی تخت بی بی را مرتب می کرد،استکان ها را می شست؛خلاصه هر کاری از دستش برمی آمد انجام می داد.بعد هم دوتا چای قند پهلو می ریخت و می نشست کنار مادر شهید.لبخند پیرزن،خستگی را از جان حاج قاسم می شست و می برد. 📚 منبع: کتاب سلیمانی عزیز۲ ص ۱۲۶ 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b