eitaa logo
شهیدانه
3.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
با شهیدان و شهیدانه زیستن هنر است. ارتباط با ادمین: @khabar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
‏در آشپزخانه کار میکرد؛ یک روز در آشپزخانه دستش سوخت. سوختگی اش هم خیلی عمیق بود. بچه ها بهش گفتند: "امید! دیگه از فردا نمی خواد بیای آشپز خونه اذیت میشی آب میریزه رو زخمت بدتر میشه" یکی از رفقاش تعریف میکرد می گفت: تا این را بهش گفتم خنده ای کرد و گفت:«فدا سر حضرت رقیه!» خیلی به حضرت رقیه سلام الله علیها ارادت داشت... در روضه ها آتش گرفت و امید اکبری سوخت.. عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شبه یلدا شده ورد زبونش تو ذاکری و مداحی بود... 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
بعد از ظهر‌ عاشورا‌ پشت ترڪ‌ِ‌ موتورش‌ بودم‌ تو‌ اصفهان رسیدیم‌ به‌ یه‌ چهار راهِ‌ خلوت.. پشت‌ چراغ‌ قرمز ایستاد.. بهش‌ گفتم: امید چرا‌ نمیرۍ؟! ماشینۍ‌ ڪه‌ اطرافت‌ نیست! بهم‌ گفت: رد ڪردن‌ چراغ‌ خلاف‌ قانونه‌ و‌ امام‌ گفته رعایت‌ نڪردن‌ قوانین‌ راهنمایۍ‌ رانندگۍخلاف‌ شرعه پس‌ اگه‌ رد‌ بشم‌ گناهه‌ داداش.. من‌ شب‌ تو‌ هیئت‌ اشڪ‌ چشمم‌ ڪم‌ میشه.. :) ‎‌‌‎ 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b