قسمت سیزدهم: "سفر دقیقهنودیها، هویزه و علمالهدی: روایتی ناتمام از بزرگیها" 🌟🏞️
روز سوم هویزه 🌅
یکی از چالشهای این سفر برای من، دقیقهنودی بودن همه چیز بود! 🕒 از این که کجا و چه زمانی و چقدر باید روایتگری کنم تا این که چقدر در هر یادمان بمانیم، همهچیز تا آخرین لحظه نامشخص بود. 😅
هویزه و علمالهدی آنقدر حرف برای گفتن داشتند که هرچقدر هم میگفتم، باز هم بخشهایی باقی میماند. 📖✨ علمالهدی شخصیتی آنقدر بزرگ و چندبعدی بود که میشد از هر بعدش صحبت کرد و مخاطب را با انقلاب و دفاع مقدس آشنا کرد. 🌟
درباره نقش زنان در انقلاب و دفاع مقدس، با توجه به فعالیتهای مادر شهید علمالهدی، حرفهایی داشتم که متأسفانه فرصت نشد بگویم. 💬🙏 ولی وسط روایت، یکهو بهم علامت دادند که وقت تمام است! ⏳ از طرفی، بعد از ناهار کلی زمان توی همون یادمان تلف شد. 🍚😑 کاروان باید هم نظم و هم هماهنگی داشته باشد
بعد از کلی بیخبری، تازه فهمیدم که یکربع به سه، زمان حرکت اعلام شده! 🕒🏃♂️ خب، دیگه چه کاری از دستم برمیاومد؟
با یکی از عزیزان تامین رفتیم زیارت، از یکی از مجهولون فی الارض و معروفون فی السماء برایش گفتم.
"سید مصطفی" اسمت رو بردم، از ملکوت یادم کن به عادت خودت😭 کارت دارم.
#راهیان_نور
#هویزه
#علم_الهدی
#سفرنامه
https://eitaa.com/shahidaneh110
قسمت چهاردهم: حواشی روایت: مقدمه ای برای... سید مصطفی ... 🌟
رزمایش میقات بود و من بعد از چند روز به کادر دوره اضافه شدم تا در بهشت زهرا روایتگری کنم. 🕊️✨ بعد از نماز، کنار یکی از طلبهها نشستم و با هم حال و احوال کردیم. انگار سالها بود که همدیگه رو میشناختیم! 😊 (شاید هم تو عالم ذر با هم رفیق بودیم... 🤔)
صحبتهامون کمکم گل کرد و حسین آقا یهو گفت: «حاجی، منو اینطوری نبین ها! من اصلاً تو وادی مذهب نبودم.» 🚶♂️ منم با تعجب و خنده گفتم: «حالا چه شکلی بودی مگه؟» 😄 اون هم عکسهای دوران جهالتش رو نشونم داد؛ یه جوان اهل مد با لباسهای برند، موهای بلند روی شونهها، ریش پروفسوری و... 📸👀
پرسیدم: «چی شد که عوض شدی؟» 🤔
اونجا بود که داستان عجیب تحولش رو تعریف کرد؛ تحولی که یه شهید توی زندگیش ایجاد کرده بود. تحولی که تو هویزه اتفاق افتاده بود... 🕊️
#هویزه
#سفرنامه
#راهیان_نور
#دفاع_مقدس
#شهدا_زنده_اند
#داستان_تحول ✨
#سید_مصطفی_مختاری
https://eitaa.com/shahidaneh110
1_1228019670.mp3
زمان:
حجم:
5.78M
قسمت پانزدهم:
و اما سید مصطفای هویزه ...
که معمولا فرصتش نیست برای غالب کاروانها ازش بگم.
البته برای بعضی دوستان معمولا روایتش رو میگم.
اونروز روایتش را برای تامین عزیزمون آقای خمسه تعریف کردم.
این ماجراها واقعیست
🎧 من! حسین یک دانشجوی بی اعتقاد‼️
💐هدیه دوست عزیزم آقای باقری به اعضای کانال
👈این صوت ویژه تقدیم به شما
⬅️حیف نیست نفرستی برای اونها که شک دارند...
#هویزه
#سفرنامه
#راهیان_نور
#دفاع_مقدس
#شهدا_زنده_اند
#سید_مصطفی_مختاری
https://eitaa.com/shahidaneh110
قسمت شانزدهم: شلمچه
روز سوم:
غلبه گرمای عشق ❤️ بر سرمای زمستان
زائر راهیان وقتی خارجی باشه، شهید وطن براش معنایی نداره
همیشه یه پای نگرانی مسئولان کاروان اینه که اینها چه نصیبی از راهیان با خودشون می برن و چقدر راهیان رو جذب می کنن 🤔.
شلمچه همونطور که ادون روزوی فرانسوی را زمینگیر کرد ، دل بچه های بین الملل رو آسمونی کرد ✨.
ملکوت شلمچه به زمینش نزدیکه، خیلی...
هیچ چیز مثل زمین شلمچه دلهای بچه ها رو به ملکوت پیوند نداد....
از امروز به بعد
بخشی از دلنوشته هاشونو میفرستم.
#شلمچه
#سفرنامه
#راهیان_نور
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/shahidaneh110
دل نوشته ریحانه سادات، یکی از خواهران افغانستانی:
مگر میشود تشنه تا لب دریا رفت و بدون آب نخوردن برگشت؟؟
همه چیز بوی عشق و وفا میدهد بوی بی اندازه نزدیک به خدا بوی زیبایی ها، بوی غریبی و بوی کربلا
سفری که قبل از رفتن علاقه هایم بر میگشت به بودن کنار دوستانم و بگو و بخند کردن با آنان.
در مسیر راه چیزهای زیادی دیدم و خوشحال بودم .
تا رسیدیم به سرزمینی زیبای جنوب
ب محض پیاده شدن ب طور نامرئی حالمان دگرگون میشود و میتوانم بگویم سست و بی حال شده بودم
یک حس خیلی عجیب که تا حالا کم دچار آن شده بودم
گویا فاصله چندانی با بهشت نداریم
همه چیز عاشقانه بود و من کربلا را آنجا دیدم
ب چشمان گنهکارم دیدم چطور در راه اسلام خون دادیم
من از شهداء وفاداری،رفاقت، عشق ، صبوری ، متانت، عهد و خیلی چیزها را یاد گرفتم.
....
شنیده بودم شبهای شلمچه زیباست ولی نمیدانستم اینقدر زیباست😭
شلمچه تکه ای از خود عشق است،تا حالا شبی به این مقبولی نداشتم، من آنجا شهیدان را ب چشم دل دیدم
اما می خواهید صحنه ای را بگویم که خیلی غم داشت؟
مگر می شود تا چند کیلومتری کربلا رفت و کربلا نرفت؟؟
#شلمچه
#سفرنامه
#راهیان_نور
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/shahidaneh110
راهیان نور ندای بازگشت به خویشتن در جهانی غفلتزده
🕊️
ممنون از شهدا و مجاهدان، چرا که آنها نهتنها امنیت وطن را حفظ کردند، بلکه همچنان ایمان جوانان اسلام را نیز پاس میدارند، نه فقط جوانان ایران را.
ممنون از تلاشهایشان که در مرزهای جغرافیایی یا در میان قوم و مذهب خاصی محدود نشد.
ممنون از همسران شهدا که عزیزترین دارایی خود را فدا کردند و تا پایان عمر، با شوق و درد زندگی کردند و مسئولیت خانه، فرزندان و زندگی را به تنهایی بر دوش کشیدند.
سپاس از آن سید (امام خامنهای) که ما را به یاد شهدا، مجاهدان و همسرانشان انداخت و همچنان این حقیقت را به ما یادآوری میکند.
سپاس از آن سید که همچنان ما را در مسیر امام هدایت میکند.
شاید بسیاری از ما اهداف واقعی واقعه کربلا و وقایعی که پس از آن در ایران، لبنان، بحرین و سایر نقاط رخ داد را به درستی نشناسیم.
هدف، فقط جنگ برای حکومت، حفظ مرزهای یک کشور از دشمن ظالم یا مطالبه حقوق شهروندی نبود.
اهداف بسیاری وجود دارد که برخی از آنها را میتوان درک کرد و برخی را نه.
مثلاً، طبیعت انسان همواره در معرض غفلت است و رابطه او با خدا نیز متغیر است، گاهی قوی و گاهی ضعیف. به همین دلیل محرم، ماه رمضان و حج مقرر شدهاند تا انسان را به سوی پروردگارش بازگردانند. شهادت نیز یکی از این راههاست، چرا که شهدا ما را به بازسازی خودمان دعوت میکنند.🕋
وقتی به اینجا آمدم، در حالتی از سردی روحی بودم. حتی نام خود ا را ثبت نکرده بودم و تا آخرین لحظه برای آمدن تردید داشتم. اما تماس تلفنیای که دریافت کردم، به من حس دعوت از سوی شهدا را القا کرد، زیرا قبل از آن تماس هیچ اقدامی نکرده بودم. آمدنم توفیقی از جانب خداوند بود، چرا که بخش بزرگی از خودم را که گم کرده بودم، بازیافتم.
زینبی که روزگاری عاشق شهدا بود، دوباره در من زنده شد.🌸
من همیشه چادر سر نمیکنم و تنها همین یک چادر را دارم که خوب هم بلد نیستم بپوشم، اما در شلمچه با خود عهد کردم که یک چادر بسته و کامل بخرم، همانطور که شهید آوینی به خاطر خجالت از امام زمان (عج)، سیگار را کنار گذاشت. من نیز میخواهم اگر روزی بهطور اتفاقی با امام (عج) روبهرو شدم، همچون مادرش حضرت زهرا (س) باشم، آنگونه که او دوست دارد و میپسندد، شاید بتوانم لبخندی بر لبهای او بیاورم، با وجود تمام رنجهایی که ما برایش ایجاد کردهایم.🤲
ما نسبت به راه شهدا جاهل نیستیم، بلکه غافلیم.
اگر آن شهید یک فرد عادی بود که در محلهای دور زندگی میکرد و من او را نمیشناختم، چگونه ممکن بود این جمله به من برسد که «کسی که نمازش را اول وقت نمیخواند، شایسته جنگیدن نیست»؟
سپاس از کسانی که یاد شهدا را زنده نگه میدارند، پیامهایشان را به ما میرسانند و جایگاهشان را حفظ میکنند.🙏
زیرا این تاریخ و میراثی است که از میراث معماری هم مهمتر است.
اگر دولت اسلامی وجود نداشت، شیعیان هیچ قدرتی برای تکیه کردن نداشتند و دین ما نیز همچون بسیاری دیگر در دنیا خراب میشد.
ای کاش این مکانها برای همیشه و برای همه در دسترس بودند، چرا که انسان در ایام محرم، ماه رمضان، سالروز اهل بیت (ع) و همچنین در یادبود شهدا، به خود بازمیگردد.
از عمق وجودم از برگزارکنندگان این برنامه تشکر میکنم. تصویری که از مذهبیهای ایرانی داشتیم، متفاوت بود، اما شما آن تصویر را به زیباترین شکل اصلاح کردید.
👏
**ممنون از این جهاد شما، چرا که شما هم مجاهدید، هرچند که درجات جهاد متفاوت است و شما در یکی از این درجات قرار دارید.**🤍
#سفرنامه
#راهیان_نور
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/shahidaneh110
زندگی شهیدانه
قسمت شانزدهم: شلمچه روز سوم: غلبه گرمای عشق ❤️ بر سرمای زمستان زائر راهیان وقتی خارجی باشه، شهید
پ ن:
💐ادون روزو رئیس موزه جنگ پاریس هست که در سفری به ایران به مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس رفته تا این قطعه های آسمانی زمین را از نزدیک مشاهده کند.
💐باری در این سفر گذری بر شلمچه داشت و در فضای ملکوتی آن نفس کشید...
💐احمد دهقان تعریف میکنه که وقتی با این شخصیت فرانسوی پا به شلمچه گذاشتیم،او مدام نفسی عمیق میکشید،
شگفتی خود از این این سرزمین مقدس رو بروز می داد و وای وای میکرد.
💐 از من پرسید که اینجا کجاست؟!این زمین با آدم حرف میزند!ما اگر یک وجب از این زمین را در فرانسه داشتیم،نشانت میدادم که مردم چه زیارتگاهی درست میکردند.
💐بعد هم همین"ادون روزو"گفته بود: آرزوی من این است که بتوانم یک هفته با پای پیاده روی این خاک-شلمچه-قدم بزنم.
💐موقع رفتن به کشورش هم گفت:همه بیست سال مطالعه و تحقیقاتی که روی جنگ های دنیا داشته ام به یک طرف،این سه روزی که در ایرن بودم ودرباره جنگ شما شنیدم،یک طرف.
#راهیان_نور
https://eitaa.com/shahidaneh110
تا حالا راهیان با خودروی شخصی و خانوادگی رو تجربه نکرده بودم که الحمدلله امسال قسمت شد.
یه کاروان سنگین بیش از ۵۰۰ نفره که انصافا هماهنگی و برنامه ریزی برای اون سخت بود ولی انصافا دوستان خیلی زحمت کشیدند.
#راهیان_نور
#خودروی_شخصی
زندگی شهیدانه
تا حالا راهیان با خودروی شخصی و خانوادگی رو تجربه نکرده بودم که الحمدلله امسال قسمت شد. یه کاروان سن
خوبیش اینه که هم فال هست و هم تماشا و خیلی از جاها که کاروان نمیره رو شما خودت می تونی بری...
عمده بدیش خستگی ناشی از سفر و مخاطرات ناشی از اون هست که البته قابل مدیریت هست.
#راهیان_نور
#خودروی_شخصی
تو این سفر با خواهرام و دومادهامون بودیم که برای مدیریت بچه ها خیلی کمک مون کردن.
سعی کردم برخی جاها که کاروان نمی رفت رو خودم برنامه ریزی کنم.
یکی از اون جاها گلزار شهدای مظلوم و غریب آبادان بود که وقتی در مورد سفر نظر خواهی کردم بهم گفتن، جایی که بیش از جاهای دیگه بهمون حس و حال خوب داد، گلزار شهدای آبادان بود.
#راهیان_نور
#خودروی_شخصی
#گلزار_شهدای_آبادان
https://eitaa.com/shahidaneh110
گلزار شهدای آبادان به لحاظ جغرافیایی حدودا ۲۰ کیلومتر بیرون شهر هست، در مسیر آبادان به یادمان اروند کنار.
یعنی همه کاروان ها وقتی اروند کنار می رن، از کنار گلزار شهدای آبادان عبور می کنند.
دقیق ترش به شرط راهیان رفتن اینطوره که وقتی در مسیر اروند به یادمان دشت ذوالفقاری میرسی می پیچی سمت راست به طرف یادمان اروند
حدود یک کیلومتر که جلوتر بری سمت چپ تابلوی آرامستان امام رضا علیه السلام رو میبینی که در واقع گلزار شهدای آبادان کنار آرامستان هست.
اما چون روی تابلو آرامستان امام رضا علیه السلام حک شده است، صدی نود درصد اصلا متوجه نمیشن که اینجا کجاست که بخوان بروند و زیارت کنند و اساسا از همون مبدء حرکت، زیارت گلزاری شهدای آبادان تو برنامه کاروان ها نیست.
#راهیان_نور
#خودروی_شخصی
#گلزار_شهدای_آبادان
.
https://eitaa.com/shahidaneh110
زندگی شهیدانه
در فرازی دیگر امام جواد علیه السلام محبت خود نسبت به علی ابن مهزیار را این گونه وصف می نمایند که: 💐
در هنگامه ی راهیان نور، مرقد مطهر علی ابن مهزیار اهوازی، این صحابی جلیل القدر و مورد وثوق اهل بیت علیهم السلام فرصت مهیایی ست برای زیارت و شستن غبار از دل...
#اهواز
#راهیان_نور
#علی_ابن_مهزیار
http://eitaa.com/shahidaneh110