فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يه كار جالب در پياده روى اربعين👌👌👌👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این روزهای گرم تابستان
به یاد شهدای تشنه لب عملیات رمضان
شادی روح تمامی شهدا بخصوص شهید بهرام سوری صلوات
74.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عیادت جانباز موسی سلامت و جهانگیر بنارش مستندساز دفاعمقدس
از مادر گرانقدر حاج احمد متوسلیان
و اهدای نقاشیای که جانباز موسی سلامت 15 سال پیش برای این خانواده والامقام کشیده بود
پنجشنبه 1403/05/18
✅ عبدا...گنجی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت:
ماه رمضان ۱۳۸۸- بعد از فتنه - در دیدار رمضانیه دانشجویان با رهبری، دانشجویی از وسط جمعیت بلند شد و با حرارت هرچه بیشتر گفت: آنچه در کهریزک اتفاق افتاد، خیانت بود.
رهبری بلافاصله پاسخ دادند که بالاتر از خیانت، آن یک جنایت بود و من شخصا موضوع را دنبال میکنم اما شمای جوان یادت نرود که مسئله کهریزک تابعی از مسئله اصلی است. مسئله اصلی را فراموش نکنید و پرسید میدانید مسئله اصلی چه بود؟ و خود پاسخ دادند مسئله اصلی این بود که از فردای انتخابات کاری کردند که بهرغم مشارکت ۸۵درصدی مردم، نظام جمهوری اسلامی نتوانست سرش را در مقابل چشم ملتهای اسلامی بالا بگیرد. یعنی برای فهم داستان کهریزک باید از این نقطه شروع کنی نه اینکه شما را در وسط داستان ایزوله کنند. در جنگ روانی، اصلی بهنام پله دوم وجود دارد؛ یعنی داستان / اتفاق از اول تعریف نمیشود. به تعبیر بهتر کنش سانسور میشود اما واکنش به نحو دلخواه روایت میشود. فرض کنید کسی بهصورت شما سیلی زد و شما هم او را هل دادید و به زمین خورد و دستش شکست. آنچه فردا منتشر میشود اینکه: فلانی دست فلانی را شکسته است و سیلی اول و اصل موضوع کلا پنهان میماند یا پنهان میشود.
روایتهای امروز دشمن و برخی دوستانی که نام آنان را باید «اصحاب تردید» گذاشت، همین است.
به این عبارت توجه کنید: «به دانشجویان دانشگاه شریف حمله شد!» گویی دانشجو خواب بود یا سر کلاس بوده یا یک تجمع آرام و منطقی داشته و عدهای دیوانه یا مشروبخور و مست به آنان حمله کردهاند و تمام. آیا روایت واقعی این است؟ در تیرماه۱۳۷۸ تیتر روزنامههای آتشبیار معرکه این بود: «کوی دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد»، «اعلام عزای عمومی مراجع تقلید برای شهدای کوی دانشگاه» و... حال آنکه در آن حوادث فقط یک افسر وظیفه نیروی انتظامی بهنام عزت ابراهیمنژاد کشته شد و تمام.
درباره حادثه زاهدان میشنوید: «نمازگزاران زاهدانی به رگبار بسته شدند» خب چرا جمعههای قبل به رگبار بسته نمیشدند؟ از مظلومیتهای نظام جمهوری اسلامی همین موضوع است که داستان را از کمر آن روایت میکنند. مثلا در سال۹۸ حجم عجیبی از خبر کشتهشدن جوانی بهنام پویا بختیاری در کرج منتشر شد اما کسی نشنید و فیلمهای اقدامات این جوان در روزهای قبل و انتشار پیام تسلیت ربعپهلوی توسط پدرش را ندید.
در ماجرای اعدام نوید افکاری گفتند جوان ورزشکار اعدام شد و گویی در خیابان قدم میزده است و بهقید قرعه تصادفا اعدام شده . اینجا قتل فردی صاحب زن و فرزند توسط او بهعنوان پله اول پنهان ماند.
خواص مورد اشاره سخنان دیروز رهبری که سراسیمه وارد میدان شدند و بیانیه و موضع اعلام کردند و مرگ خانم امینی را قتل خواندند نیز روی پله دوم نشانده شدند. عمده روایت دشمن اینگونه است و داستان از خط شروع گفته نمیشود و اینگونه چهرهای خشن، سرکوبگر و بیمنطق از نظام را معتبرسازی و ادراکسازی میکنند.
طبیعی است که نظامی که به روش انقلابی به حکومت برسد، دشمنان باانگیزهای دارد. اما دشمنی که به اخلاق پایبند باشد نیز بهنوبه خود ارزش و نعمتی است. فاسدالاخلاقها هیچ چیزی برایشان مهم نیست و از هیچ چیز فروگذار نمیکنند.
حالا میتوان فهمید چرا مقام معظم رهبری برای مرحوم یدالله سحابی و بازرگان – بهعنوان کسانی که جمهوری اسلامی را قبول نداشتند– پیام تسلیت فرستادند.
چون اپوزیسیونی بودند که اخلاق را فدای دشمنی نکردند. حالا از تجزیهطلب، منافق و قیشدگان ملت ایران در سال۱۳۵۷ تا صهیونیسم و غرب در یک جبهه آرایش گرفتند و اکنون که قیمتها تاحدودی تثبیت شده است و فسادگران نیز کمرنگ شدهاند عرصه دیگری را گشودهاند که تصاویر مخابرهای آن «دروغ» و «سرکوب» باشد.
این هم بگذرد، اما هم باید درس گرفت و هم عبرت. وظیفه نیروهای مومن به انقلاب اسلامی نشان دادن دائمی پله اول است و این شدنی است.
#@safirenghelab
روایت کردن هم جذاب هم و هم آموزنده
ولی دشوار است و ظریف
نیازمند به دقت در استخدام کلمات و زمان کافی برای نوشتن
روایت ها در تعامل با افراد شکل می گیرد و در بردارنده بیان تجربیات و تلخی ها و شیرینی های زندگی ست که البته معمولا درسی نهفته در دل خود دارد.
البته از این خرده روایت ها در ثبت تاریخ استفاده های زیادی میشود
که مستلزم روایتی منصفانه و دقیق است
سفر اربعین در پیش روی بسیاری از ماست.
راوی زیبایی های این سفر زیبا باشید.
البته روایت شفاهی برای دوستان و نزدیکان را کم و بیش همگان دارند.
مخصوصا در گرماگرم برگشت از سفر.
مهم روایت مکتوب و ماندگار است.
فرصت روایت مکتوب و گرم زیبای اربعین رو از دست ندید.
مطمئنا تجربیات زیبایی رقم می خورد که باید ثبت شود.
البته مستند نگاری تجربه ی اربعین می تونه یه آغاز خوب باشه برای روایت گری های دیگر
هدایت شده از یوسفعلی تبار
دیروز و امروز صبح شیخ محمد العیساوی میزبان ما بود،
خانه ای در حاشیه نجف، انتهای وادی السلام و نزدیک به مزار ابومهدی المهندس.
شیخ با وجودی که سنی نداشت اما ۲ تا نوه داشت. یکی تپل و بامزه به اسم امیر و یکی هم اسمش حیدر بود.
حیدر عشق مداحی عربی بود و با اینکه تقریبا ۳ سالش نشده بود با آن دشداشه فسقلی اش صدا و ریتم یک نوحه عراقی را زمزمه میکرد و مثل مداح ها شور میداد که محکم به سینه بزنیم.
البته ما خودمان هم دیشب روضه داشتیم و شیخ محمد که کمی فارسی بلد بود با روضه ها اشک می ریخت.
کمی قبلتر خون جوانان ایرانی و عراقی با هم در دفاع از حرم بر زمین می ریخت و این روزها، اشک هایمان در هم است و حب الحسین یجمعنا
خانه ای ساده با امکانات و جذابیت های بصری کم، کوچک، اما با مضیف بزرگ و دلهای بزرگتر میزبان و فرزندانی که با تمام وجود وقف ما زوار بودند. برای نماز شب که بیدار شدم دیدم پسر شیخ در گرما در حیاط دراز کشیده و یک بادبزن دستش هست. معلوم بود تا صبح نخوابیده.
سوار شدن به چار چرخ حمل کتب و ادعیه حرم رضوی و دور زدن تو صحن پیامبر اعظم، یه خاطره ی شیرین دوران کودکی میشه، وقتی یه خادم مهربون و فهمیده ی امام رضا علیه السلام میگه:
اگه بچه ها دوست دارن بیان سوار شن تا دورشون بدم...😘😘
بچه ها هم که از خداشون بود تا این سواری مجانی رو تجربه کنند...😍😍
خدا این خادم عزیز رو عزت دنیا و آخرت بده با این حوصله ای که خرج می کرد...
https://eitaa.com/shahidaneh110
حضرت آقا خیال همه رو راحت کرد
«عقب نشینی غیر تاکتیکی باعث غضب الهی میشه»✌️✌️✌️
اربعین هوا گرمه ولی این رو بدون 👇
🔻امام صادق علیهالسلام:
أَنَّ زَائِرَهُ لَیَخْرُجُ مِنْ رَحْلِهِ فَمَا یَقَعُ فَیْئُهُ عَلَى شَیْءٍ إِلَّا دَعَا لَهُ، فَإِذَا وَقَعَتِ الشَّمْسُ عَلَیْهِ، أَکَلَتْ ذُنُوبَهُ کَمَا تَأْکُلُ النَّارُ الْحَطَب. وَ مَا تُبْقِی الشَّمْسُ عَلَیْهِ مِنْ ذُنُوبِهِ شَیْئاً، فَیَنْصَرِفُ وَ مَا عَلَیْهِ ذَنْب
🚩 زائرِ حسین(علیهالسّلام) وقتى به قصد زیارت از خانهاش خارج میشود، سایهاش بر چیزى نمیافتد، مگر اینکه آن چیز برایش دعا میکند و هنگامى که آفتاب بر او بتابد، گناهانش را از بین میبرد، همانطور که آتش هیزم را از بین میبرد.
📚 کامل الزیارات، صفحه ۲۷۹
هدایت شده از نوشتنی جات
داداشمون سر صبح رفته بود نون گرفته بود برا خونه و بعدش رفته بود سر موکب خودش چایی رو دم کنه
فقط نعلبکی ها رو ببینید چه قشنگ چیده
آفرین نوکر باید از صبح زود نوکری کنه
#روایت_اربعین
هدایت شده از نوشتنی جات
خدایی ما الکی حمایت می کنیم
حمایت به این میگن
حاج خانم پرچشم فلسطین رو رو چادرش چرخ کرده ....اونوقت شما به خاطر فلسطین حاضر نیستی خاک رو چادرت بشینه نمیشه که 😁
قتیل العبرات
یعنی
کسانی که صرفا گریه کردند و عبور کردند و یاری نکردند...
کسانی که صرفا گریه کردند و دعا کردند و نگاه کردند...
همان اهالی تپه ی ندبه
همان ها که در روز عاشورا تا لب گودال هم رفتند ولی وارد گودال نشدند
به جایش
فقط گریه کردند و دعا کردند...
چه بسا بعدها هم توبه کردند، نمی دانم
ولی هر چه هست، آن لحظه کاری نکردند جز گریه
صحتی سردرودی عاشوراپژوه، معتقد است این جمله را باید با تکیه بر شعر کمیت اسدی فهمید که در همان دوران میزیسته و بر اساس شعر او، منظور امام علیه السلام از قتیل العبرات آن است عامل اصلی شهادت امام حسین(ع) کسانی هستند که با وجود این که میتوانستند او را یاری کنند، فقط تماشا و دعا کردند و بر او گریستند.
صحتی سردرودی، منطق عاشوراپژوهی، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۴-۱۲۵.
پ ن: روایات و فضایل گریه ی بر سیدالشهدا علیه السلام بی شمار است، اما گریه ی همراهی با یاری در میدان
خاطره
قرآن در اسارت
جناب حجة الاسلام و المسلمین استاد شاکری فر نقل میفرمودند:
در زمان اسارت بر اثر فشار های زیاد بچه ها اعتصاب کردند، بعد مدتی فردی به نام سروان خزیّه آمد و از مطالبات بچه ها پرس و جو کرد.
گفتیم دو تا درخواست داریم، یکی اینکه به ما قرآن بدید، دوم اینکه اجازه بدید نماز رو آزادانه بخونیم. گفتند باشه
به دو تا زندان یک قرآن کوچک دادند که ۲۴ ساعت در زندان ما و ۲۴ ساعت بعدی در زندان بعدی بود.
با توجه به تعداد اسرا در هر ۴۸ ساعت به هر نفر بیست دقیقه نوبت قرآن خواندن میرسید.
و ممکن بود این بیست دقیقه در ساعت دو یا سه صبح نوبتمان شود.
در همین بیست دقیقه ها از ۴۸ ساعت خیلی ها قرآن خوان و قرآن فهم و حافظ قرآن شدند.
برای نماز هم اجازه دادند که ولی به این صورت که وقتی نماز یک نفر تمام شد نفر بعدی بلند شود و نماز را شروع کند ولی نماز به صورت دسته جمعی و جماعت ممنوع بود.
پ ن:
🔸سعید اوحدی معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران:
وجود بیش از ۲ هزار آزاده حافظ قرآن کریم در دوران اسارت نشان از این بود که اسارت برای رزمندگان اسلام بهشتی از معنویت بود
#خاطرات_شفاهی
#استاد_شاکری فر
#قرآن_در_اسارت
eitaa.com/shahidaneh110
شاید از ذبح کردن رزمندگان اسلام برای پاگشای عروس و داماد کومله چیزی شنیده باشید،
اینجا این سبعیت را مستند می خوانید.
صدور حکم اعدام فوری و اعدام قسطی
نعل زدن به پای رزمندگان برای جلوگیری از فرار
سوراخ کردن پاشنه ی پا و...
گوشه ای از اقدامات کثیف کومله ای است که برای ما شعار زن، زندگی، آزادی می دهد ...
کتاب جنگ اسارت مذاکره ص ۲۰۰
@shahidaneh110
یازده: خاطرات پروفسور احمد چلداوی
از اردوگاه شماره یازده تکریت
اسارت؛ و ما ادراک ما الاسارت؟
ما که آنقدر با کابل سه فاز به کف پاهایمان نزده اند، تا از حال برویم؛ ما که مجبور نبوده ایم نماز صبحمان را با دستان بسته و به حالت خوابیده، روی زمین سرد، بخوانیم؛ ما که درگیر مصائبی نبوده ایم، که حتی شنیدن خاطرات آن، برای اطرافیانمان، غیر قابل تحمل باشد؛ ما را که به خاطر عزاداری در شب عاشورا کتک نزده اند؛ ما که آنقدر شکنجه نشده ایم تا درد برایمان بی معنی شود، زمان برایمان بی اعتبار شود و مرگ برایمان آرزو.
به راستی ما "سبکباران ساحل"، کجا حال "کسی را که در دریایی مخوف در تاریکی مطلق شب در گردابی مخوف گرفتار شده است و هیچ کس، به معنای واقعی هیچ کس، جز خدا را ندارد" را، خواهیم دانست؟
کتاب یازده، زندگی نامه دکتر احمد چلداوی، با محوریت دوران دفاع مقدس، و علی الخصوص دوران اسارتشان است؛ که سندی دیگر از جنایات ددمنشانه رژیم بعث عراق را آشکار میکند. کتاب، خاطرات کسی است، که پنج ماه رمضان، در زندان های مخفی صدام، دعای "فک کل اسیر" را به امید اجابت خوانده است. تسلط دکتر چلداوی به زبان عربی، باعث شده بود که افسران عراقی، لقب "احمد عربستانی" را به وی بدهند و جدای به کار گیری او به عنوان مترجم، شکنجههای ویژهتری را نیز برایش تدارک ببینند! اتفاقات بدیع و غیر قابل پیش بینی ایشان و دیگر اسرا، در قالب بیانی غیر متکلف، با حجمی متوسط، خواننده را تا آخر ماجرا با خود همراه می کند
https://eitaa.com/shahidaneh110