eitaa logo
زندگی شهیدانه
230 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
721 ویدیو
71 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند». ادمین: @Ashahidaneh110 #زندگی_شهیدانه
مشاهده در ایتا
دانلود
نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با نشان دادن این کتاب، آن را حاوی نقشه‌ی راه نابودی اسرائیل توسط مسئولان ایرانی دانست.  
این جملات حضرت امام خمینی ره واقعا فوق العاده هست 👇👇👇 ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین الملل اسلامی‌مان بارها اعلام نموده‌ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران امریکا نام این سیاست را توسعه طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند، از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشه‌های فاسد صهیونیزم، سرمایه داری و کمونیزم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته‌ایم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیده‌اند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - را در جهان استکبار ترویج نماییم. و دیر یا زود ملتهای دربند شاهد آن خواهند بود.  صحیفه امام ج۲۱، ص ۸۱
در فضای تربیتی همیشه روی اثر گذاری محبت صحبت شده اما ضلع دیگر تربیت بغض و کفر به طاغوت هست. اینکه بچه بفهمه دشمنی داریم که باید باهاش دشمنی کنیم. یه جا صحبت بود مطرح کردم یکی از عللی که باعث شد پای خیلی از نوجوون ها تو فتنه ی اخیر سر بخوره این بود که اینا دشمنی دشمن رو باور نکردن. بدتر اینکه شرایط شناختی براش جوری تعریف میشه که دوست رو دشمن میبینه. لذا در تربیت باید هر دو بال حب و بغض رو با هم رشد داد تا إن شاء الله ثمره ی مطلوب حاصل شه...
خدایا امسال رو آخرین سال عمر این رژیم منحوس قرار بده... پست تر از پست
یک بیمارستان رو با خاک یکسان کردن، نه یک آمبولانس رو خدایا مسخ شده ایم که احساس درد نمی کنیم😭
هم اکنون تجمع خودجوش مردم قم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضور حاج مهدی رسولی عزیز در اجتماع امشب مردم قم در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
إن شاء الله فردا صبح خبرهای خوبی از جبهه مقاومت دریافت کنیم صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اسرائیل قطعا دیگه تمام شده ولی لزوما نه اون شکلی که ما تصور بکنیم
11599-fa-felesten.pdf
3.73M
غده سرطانی اسرائیل تنها با همین مبارزات نابود خواهد شد ! 📍کتاب از منظر آیت الله خامنه ای گردآورنده « سعید صلح میرزایی دانلود کتاب رایگان 🔻 https://eitaa.com/book_article
در جریان شهادت حاج قاسم و انتقام سخت، یک احساس انفعال رو برخی کانال های انقلابی دائم تبلیغ کردند. پارسال تو جریان اغتشاشات هم دقیقا همین سیر وجود داشت. البته مطالبه گری قطعا لازم هست ولی وقتی همراه با اعتماد باشه آدم رو ناامید نمی کنه. الان این طرف میز جبهه مقاومت هست که داره توده ی مردم دنیا رو به سمت خودش می‌کشه اون طرف میز استکبار و ایادی استکبار هستند که دارن دولت ها رو به سمت خودشون می کشند. تجربه تاریخ نشون داده قدرت توده ی مردم همیشه بر قدرت دولت ها فائق اومده... البته قطعا در این میدان، تبیین نوع عملکرد از جانب اهل دقت برای جلوگیری از سوء برداشت ها بسیار مهم است. خلاصه کلام اسرائیل قطعا داره نفس های آخر خودش رو می کشه و نابود میشه، ولی لزوما نه اون طوری که ما فکر می کنیم. پی نوشت: اسرائیل قبل از این جنگ، در حدود یک سال چهار بار تغییر کابینه داده است. https://eitaa.com/shahidaneh110
نگاهی بدون تکرار 🍃🍃🍃🍃 🪴پارت اول🪴 🌼 دست محمد رضا رو گرفتم و وارد آزمایشگاه شدم. چند روزی است که محمد رضا رنگ به صورت ندارد، سفیدی چشمانش آبی رنگ شده، بد جوری نگران شدم. ترجیح دادم به پزشک مراجعه کنم. دکتر گفت به نظر میرسد محمدرضا دچار کمبود آهن شده و موضوع نگران کننده ای نیست. اما محمد رضا بد جوری بهانه گیر شده آرام و قرار ندارد هیچ چیزی خوشحالش نمی کند. انگار از درون از چیزی رنج می برد. 🥀دستان کوچکش را محکم در دستانم گرفتم و از خیابان رد شدم وارد آزمایشگاه شدیم کارهای پذیرش رو کردم و منتظر شدیم. محمد رضا با ماشینی که در دستانش بود شروع کرد به بازی. 💐 پارت دوم💐 🍁🍁 با عجله لباسهایم رو پوشیدم ساعت از ۵ گذشته بود کیف چرم دوشی قهوه ای را برداشتم کیفی که رضا در دوران نامزدی به عنوان اولین کادو بهم هدیه داده بود. چک کردم کارت اتوبوس رو فراموش نکرده باشم. به سرعت به طرف ایستگاه رفتم. تا ایستگاه مسیر طولانی بود اما راه رفتن روی برگهای زد پاییزی که با صدای خش خش همراه بود، حال دلم رو خوب میکرد من و یاد روزهایی می انداخت که با رضا تو کوچه پس کوچه های شهر قدم میزدیم. گاهی قدم زنان دست در دست هم تا حرم پیاده میرفتیم اون قدر لحظات شیرینی بود که متوجه طولانی بودن راه نمی شدیم .🍂🍂🍂 ✨ وارد آزمایشگاه شدم جواب آزمایش رو گرفتم نمیدونم عکس العمل رضا از پدر شدن چه خواهد بود. اما هر چه که باشد حتما با چاشنی خنده همراه خواهد بود. رضا همیشه استعداد زیادی در خنداندن دیگران داشت.🍃🍃 🍀 یک بار بهم گفت مریم میدونی تو جبهه منو ابو سه نقطه صدا میزنند. بلند خندیدم گفتم: چطور ؟؟ گفت : چون اونجا روال اینه هر فردی رو به جای اسم خودش با اسم فرزندش صدا میزنند؛ مثل ابو حیدر، ابو حسن، یا ابو فاطمه اما من چون از جنسیت فرزندم بی اطلاع بودم اسمم رو گذاشتم ابو سه نقطه .... 🌴پارت سوم🌴 💫انگیزه ای برای بلند شدن نداشتم دلم نمیخواست از رضا خداحافظی کنم اما وقت رفتن رسیده بود. رضا گفت: عزیزم! بدرقه ام نمیکنی! با گوشه آستینم بدون اینکه رضا متوجه شود اشک چشمم رو پاک کردم کاسه ای رو پر از آب کردم و به سمت در رفتم رضا دستانم را که گرفت گرمای دستانش با همیشه متفاوت بود نگاهش پر از مهربانی و عشق بود؛ نگاهی کرد نگاهی بی تکرار🌜 🥀‌آن نگاه هیچ وقت تکرار نشد. وقتی رضا رو آوردند با تمام وجود دوست داشتم برای آخرین بار رضای زیبای خودم را ببینم اما آن قدر جمعیت زیاد بود که نتونستم رضا رو ببینم هر چند که بعدها به من گفتند: رضای خندان تو سر در بدن نداشته است. اولین شهید نوزده ساله لشکر فاطمیون که با تنی بی سر برگشت.🍂🍂 ⚡️شنیدم رضا در یک عملیاتی در پی دوستی میرود که ساعتی بوده مفقود شده اما خودش به علت جراحات توان برگشت نداشته و اسیر می شود و بریدن سر رضای نوزده ساله من رو ۴۵ دقیقه طول دادند چون شنیدن حاج قاسم در منطقه است و برای تضعیف روحیه حاج قاسم بی سیم رو کنار دهان رضا گذاشتند تا رضا با زجر کشیدن تسلیم شود اما کل آن ۴۵ دقیقه رضا گفته است آمده ام تا مدافع زینب کبری(ع) باشم.🕊 ☀️بغض گلوم و گرفته بود با دستم اشک های جاری شده رو پاک کردم اما از اینکه چند صباحی رو با مردی همچون رضا زندگی کردم بر خود میبالم.🥇 🔆 از آزمایشگاه که بیرون رفتم قدمهایم رو با صلابت بیشتری برداشتم. میخواهم محکم تر از همیشه ادامه دهم برای تربیت رضایی دیگر🎖 رضا_اسماعیلی ✍ سیده راضیه حسینی نژاد
فاخته پرنده‌ایست که در انگلستان بیش از بقیه نقاط جهان دیده می‌شود این پرنده زندگی عجیبی دارد هیچگاه لانه نمی‌سازد و هنگامی که می‌خواهد تخم بگذارد به سراغ لانه پرنده‌های دیگر می رود و زمانی که پرنده در لانه اش نیست تخمش را در کنار تخم های او می گذارد و از آنجا دور میشود. پرنده‌ای که صاحب لانه است روی تخم‌ها می‌خوابد و به همه آنها گرما می‌دهد پس از مدتی جوجه‌ها از تخم بیرون می‌آیند و جوجه فاخته در حالی که هنوز چشم‌هایش را باز نکرده و هیچ پری روی بدنش نیست به جان جوجه‌های صاحب لانه می افتند و یکی یکی آن ها را از لانه بیرون می‌اندازد. پرنده صاحب لانه برای غذا دادن به جوجه‌ها باز می‌گردد و فکر می‌کند از بین جوجه‌هایش همین یکی برایش مانده است و تمام غذاها را به او می‌دهد. زندگی فاخته شباهت عجیبی به تاریخ بعضی کشورهای اروپایی دارد که پس از اکتشافات دریایی وارد سرزمین‌های جدید شدند آنها در آغاز مهمان بومی ها بودند اما پس از آن بومی‌ها را از بین بردند و سرزمین آنها را تصاحب کردند. یک تاریخ نویس اروپایی به نام لوئیس مامفورد به جای آنکه از شباهت زندگی فاخته با تلاش کشورهای اروپایی در آفریقا آسیا و آمریکا شگفت زده شود فاخته‌ها را با سرمایه‌داران این کشورها مقایسه می‌کند او سرمایه‌داری را شبیه تخم فاخته می‌داند که هنگامی که در جایی قرار گرفت هیچ موجود دیگری را در کنار خود تحمل نمی‌کند ✍ سرگذشت استعمار.جلدششم .فاخته ها لانه ندارند https://eitaa.com/shahidaneh110
◾️منتظر ضربه بزرگ مقاومت به اسرائیل باشید !!! 📌به گزارش مشرق، مهدی محمدی، فعال رسانه نوشت: 📌از این بعد آنچه تعیین کننده است ‘ژئوپلتیک جنگ’ است. ماتریس پیچیده ای از محاسبات بازیگران ایجاد شده که اجزاء آن سخت به هم گره خورده است. در مدتی کوتاه حجم پیچیدگی محاسبات و تعاملات ژئوپلتیکی از انتظارات اولیه بسیار فراتر رفته است. 📌امریکا نگران تبدیل شدن ‘طوفان الاقصی’ به یک نبرد منطقه ای است و می داند که اگر اسراییل پای خود را به درون غزه بگذارد، ماشه کشیده خواهد شد. بایدن در ظاهر برای کمک، اما در واقع برای هشدار به تل آویو رفته بود. 📌از این مهم تر، امریکا از ۱۵ مهر به این سو، سخت نگران فروپاشی امنیتی-سیاسی رژیم است. امریکایی ها دیدند که پایه های رژیم چقدر سست، چشمان امنیتی آن کم سو، انسجام سیاسی اش نزدیک به صفر و چسبندگی مردم به سیستم در آن بسی ناپایدار است. 📌منابعی می گویند هدف اصلی امریکا از تجمیع نیرو در منطقه نگرانی از این است که تل آویو در یک درگیری چند جبهه ای، به سرعت هم زمین از دست بدهد و هم جمعیت؛و ناگهان فروبپاشد. یکی از رازهایی که امریکا پنهان نگه می دارد این است که در آن لحظه خاص، ناچار باید در تل آویو نیرو پیاده کند. 📌امریکا حاضر نیست نه به نیابت از اسراییل و نه در کنار آن بجنگد. ترس از غافلگیری جهانی از سوی روسیه و چین، نگرانی شدید از تبدیل شدن امریکا به هدف نظامی مقاومت در منطقه و تنفر از نتانیاهو، عوامل اصلی است که به راهبرد امریکا شکل می دهد. 📌با این حال امریکا خود کارگردان اصلی تبدیل اسراییل به ماشین کشتار در غزه، فشار به فلسطینیان برای کوچ اجباری، ‌وادارسازی دولت ها به سکوت و طراحی عملیات ویژه اطلاعاتی برای ترور رهبران مقاومت است. امریکایی ها کارفرما هستند و این فراتر از شراکت است. 📌دیگر بازیگران، بویژه اعراب متوجه شده اند اسراییل اگر جان به در ببرد در ابعاد وسیعی دست به جنایت و ترور خواهد زد. مصر، اردن و سعودی به دنبال یک اسراییل ضعیف هستند ولی امریکا در پی آن است که تیم نتانیاهو را تسویه کند و در بلند مدت دوستان خود مانند گانتز را بر سر کار بیاورد. 📌اروپایی ها از همه هراسان ترند. سوال اصلی برای آنها این است که اگر دیوانه های اسراییلی پای امریکا را به یک جنگ منطقه ای باز کنند، روسیه با اوکراین و اروپا چه خواهد کرد؟! از دید اروپایی ها این نزاع منطقه ای می تواند ظرف چند روز جهانی شود. 📌مقاومت برخلاف برخی تحلیل‌های احساساتی، بسیار سنجیده و قوی عمل کرده است. ایجاد یک ‘تهدید معتبر نظامی’ شعار همیشگی نتانیاهو بوده اما مقاومت آن را محقق کرده است. جبهه های دیگر عملا گشوده شده اما شدت درگیری مدیریت می شود.مقاومت اجازه نخواهد داد اسراییل برای آن راهبرد تعیین کند. 📌حمله به بیمارستان المعمدانی پایان کار نتانیاهو از حیث سیاسی و پایان کار گالانت از لحاظ نظامی بود. ارتش اسراییل نشان داد به بن بست رسیده و این را همه فهمیدند. هدف اسراییل بیش از ده روز است این است که بگوید هیچ جای امنی در غزه نیست و فلسطینیان باید بروند. هیچ کس اما نرفته! حالا اسراییل باید به دنبال یک راه خروج بگردد.  📌برای مقاومت بهترین سناریو تکمیل ضربه ۱۵ مهر با ضربه ای بسیار بزرگ تر پس از ورود اسراییل به غزه است. صهیونیست ها اما ظاهرا هیچ سناریوی خوبی ندارند. 📌 در نبردی چنین پیچیده باید صبور بود. خون دل خوردن بخشی از این جنگ مهیب است اما خاطرهامان آسوده خواهد بود اگر توجه کنیم آنها که در این جنگ تصمیم می گیرند، از همه ما شجاع تر و به نابودی اسراییل مشتاق ترند
زندگی شهیدانه
◾️منتظر ضربه بزرگ مقاومت به اسرائیل باشید !!! 📌به گزارش مشرق، مهدی محمدی، فعال رسانه نوشت: 📌از این
با تأکید بیشتر👇👇 📌 در نبردی چنین پیچیده باید صبور بود. خون دل خوردن بخشی از این جنگ مهیب است اما خاطرهامان آسوده خواهد بود اگر توجه کنیم آنها که در این جنگ تصمیم می گیرند، از همه ما شجاع تر و به نابودی اسراییل مشتاق ترند
💐حلقه در حلقه که جز عشق ندیدند همه جنس آیینه و نورند، شهیدند همه 💐کودکانی که در آغوش خدا خوابیدند کودکانی که در آیینه، خدا را دیدند 💐غنچه‌هایی که شکوفا نشده، پژمردند کودکانی که به دنیا نرسیده، مردند 💐این‌همه آینه در غزه، عجب منشوری کهکشان آمده بر خاک، چه  نور النوری https://eitaa.com/shahidaneh110
یادت باشه ! یادم‌هست ! 🌷 بخش اول 🌟 سینی چایی رو که جلو حمید گرفتم سرش را به آرامی بالا آورد. لبخند ملیحی بر لبانش نقش بست این اولین بار بود که من حمید را از نزدیک میدیدم، اما تعریفش را همیشه از همه فامیل شنیده بودم ادب و متانت و هوش سرشارش زبانزد همه فامیل بود. 🔹بخش دوم ⚡️یک ربع به پایان کلاس مانده، اما نمیدانم چرا امروز بی قرارم. این یک ربع آخر دیگر صدای استاد را نمیشنیدم. چشمانم خیره بر تخته، اما روحم جای دیگری است. بد جوری دلتنگ حمیدم. از استاد اجازه گرفتم زودتر کلاس را ترک کنم. امشب تولد حمید است. دلم میخواد این بار غافلگیرش کنم. لیست کارهایم را در ذهنم مرور میکنم و به راهم ادامه میدهم. اول از همه به شیرینی فروشی رفتم، کیکی که سفارش داده بودم را تحویل گرفتم. عکس حمید از روی همان کیک هم دلبری میکرد چقدر دلم برای دلبری هایش تنگ شده. وارد گل فروشی شدم. چند شاخه گل نرگس خریدم گل مورد علاقه حمید. بعدهم به پدر و مادرم و پدر و مادر حمید زنگ زدم و برای جشن دعوتشان کردم. 🔹بخش سوم 🌟حمید کنار آینه ایستاد همین طور که خودش را در آینه نگاه میکرد ! کلاه را از روی سرش برداشت و گفت: فرزانه جانم! ببین بدون کلاه بهترم یا با کلاه ؟ به قد و بالای زیبای حمید نگاهی انداختم یک لحظه حس کردم این آخرین باری است که حمید را میبینم، بغضم گرفت، به سختی بغضم رو قورت دادم و صدامو صاف کردم گفتم حمید من چه با کلاه و چه بی کلاه زیباست، اما به نظرم در این لباس زیباتر شدی! خم شد ساکشو برداشت و گفت این لباس مقدس است و زیبایی خاصی دارد که حمید تو را زیبا کرده ! دلم نمیخواست نگاهم را از صورتش بردارم. کاش کاش فرصت بیشتری داشتم برای نگاه کردنش! گفت: راستی فرزانه جانم! اگر از آنجا زنگ زدم جلو دوستانم نمیتوانم‌ بهت بگم دوستت دارم چه کنم؟ گفتم حمیدجان! بیا یه رمز بزاریم. سرشو به نشونه تایید تکون داد و گفت فکر خوبی است!گفتم پس به جای دوستت دارم بگو یادت باشه من هم میگم یادم هست. حمید باز به نشانه تایید سری تکان داد و لبخندی زد و خداحافظی کرد. از پله ها که پایین میرفت بلند میگفت: یادت باشه یادت باشه یادت باشه. منم میگفتم یادم میمونه یادم میمونه! انگار بند دلم پاره شد و همه هستی و وجودم به یکباره از کالبد بدنم بیرون رفت. بغضم ترکید و اشکهایم سرازیر شد صدای هق هق گریه را که شنید، ایستاد. مکثی کرد سرش را برگرداند اشک در چشمانش حلقه زده بود ، برگشت و گفت: فرزانه ی من! با گریه هایت دلم را لرزاندی! اما ایمانم را نه! گفتم مانع رفتنت نمیشوم چون نمیخوام فردا در قیامت شرمنده حضرت زهرا ( سلام الله علیها) باشم. 🔹بخش چهارم ✨وارد سالن معراج الشهدا شدم. به سختی قدم بر میداشتم. تا پیکر حمید چند قدم فاصله ای بیش نبود، اما چندین بار نشستم و برخاستم. در وجودم دنبال سر سوزن نیرویی می گشتم تا خودم را هر طور شده به بالای سر حمید برسانم . رسیدم بالای سر حمید. دیگر یارای ایستادن نداشتم. پاهایم سست شد بی اختیار بر روی زمین افتادم. چشمان زیبای حمیدم بسته بود. چه آرام و با طمانینه به نظر میرسید. با دستانم صورتش را لمس کردم. صورت بهاری حمیدم زمستان شده بود. سرد سرد سرد بود. باورم نمیشد حمیدی که سه روز پیش با او صحبت کردم این قدر سرد شده باشد. کلی حرف آماده کرده بودم برایش بگویم اما لبخند زیبای حمید نشان از حال خوبش میداد. نخواستم با غصه هام حال خوبش را خراب کنم. سرم را آرام بردم کنار صورت حمید و صورتم را بر صورتش گذاشتم شاید کمی آرام شوم. شهادتت مبارک پرستوی مهاجرم!🍂 🔹بخش پنجم 🪴وارد گلزار شهدا شدم انس عجیبی با گلزار دارم جزئی از وجودم در گلزار نهفته است تقریبا هر روز به دیدن حمید می آیم. زمستان، پاییز، بهار، تابستان همه چهار فصل را در گلزار دیده ام. به کنار آرامگاه حمید میرسم پدر و مادر حمید و پدر و مادرم زودتر از من رسیده اند من هم کنارشان نشستم فاتحه ای هدیه کردم، شاخه گل های نرگس و کیک را روی آرامگاه گذاشتم و شمع ها رو روشن کردم. حمید من امسال ۳۴ ساله شده است. عطر گل نرگس همه فضا رو پر کرد؛ همان عطری که حمید عاشقش بود ولی از همه عاشقانه هایش در راه دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها گذشت. بوی حمید را حس میکنم صدای حمید را میشنوم و جمله ای که در آخرین لحظات با عشق تکرار میکرد یادت باشه یادت باشه. حس میکنم حمید من در همه جا حضور دارد فقط این چشمان خاکی من است که صورت زیبا و آسمانی حمید را نمیبیند. 💫 🍃با صدای مادرم سرم را از روی سنگ مزار بر میدارم روی مزار پر شده از گل های نرگس! گویا حمیدم مهمان دارد. سرم را میچرخانم دورمان پر شده از مهمان هایی که مزار حمید را گلباران کردند. 🔹لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.( ۱۶۹ آل عمران) ✍️ تدوین: سیده راضیه حسینی نژاد
هدایت شده از الحرکة
شیخ یوسف ناصری روحانی روشنفکر و اروپا رفته و انقلابی بغداد که از شخصیت‌های مرکزی این حرکت بود عنوان طوفان بلاحدود را هم او پیشنهاد داد پشت سر ایشان منفذ الحدود طریبیل دیده می‌شود الاتجاه دارد با ایشان مصاحبه می‌گیرد
هدایت شده از الحرکة
با جوان‌های انقلابی کنار آتش خداحافظی می‌کنم قبل از من پیرمردی که این آخری‌ها بهم‌مان اضافه شد بلند شد و رخصت و طلبید من هم دیگر ‌شرم کردم بیشتر بمانم. پیرمرد عجیبی بود صدای خش‌دار و نافذی داشت محکم حرف می‌زد و یاد قاسم سلیمانی که می‌کرد چشم‌‌اش تر می‌شد من را که دید همه‌اش سرم در گوشی است، خطاب قرار داد که از کجای جمهوری (ایران)؟ گفتم تهران. گفت سید قائد هم ساکن تهران است گفتم بله مرد جانباز پرسید سلیمانی تهران بود یا کرمان گفتم کرمان متولد شده بود اما این آخر ها تهران بود مرد جوان دیگری گفت قاسم که اهل اهواز از تمیمیان است گفتم نه! اهل جایی است در کرمان به نام قنات ملک، از طایفه سلیمانی‌ها، طایفه‌ای رزم‌جو که در عصر نادرشاه، به خاطر خدمات‌شان، این منطقه را هبه می‌گیرند. کلی هم دست و پا زدم که بگویم این قنات شبکه نیست و چاه آب است. پیرمرد، که انگار خودش از مجاهدان است، گفت من خیلی سلیمانی را دوست دارم. اسم پسرم را گذاشته ام سلیمانی. گفتم واقعا؟! گفت بله! یک بار بردمش دکتر، اسمش را به اشتباه نوشت سلمان، به دکتر گفتم بابا این سلمان نیست سلیمانی است، تعجبش گرفته بود... راستی قاسم سلیمانی با این دهاتی‌های عراقی چه کار دارد؟ این علاقه از کجا آمده؟ از پیش‌شان می‌روم. مردمی که رزم و جنگ در خون‌شان غلیان دارد و جنگی ندارند! مردمی که غیرت دارند اما اجازه جنگ نه هنوز!
Palestine-1402-07-25.pdf
751.1K
👆این متن توسط نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها برای اساتید در خصوص تهیه شده و جمع بندی خوبی دارد. 🇵🇸 | ✾🌟 🌟✾