eitaa logo
⏌̈̇ࡄܣܢߺ࡙ࡅ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ⎾🇮🇷
673 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
47 فایل
|بِسمِ‌رَبِّ‌الشُّهَداءِوالصِدّیقین| "اَللّهُـمَّ‌عَجـِّل‌لِوَلیِّـکَ‌الفَــرَج" -پایان‌ماموریت‌بسیجی‌شهادت‌است- ولادت:جمعه۲۸رجب۱۴۴۲ شنوای حرف هاتون: @labayka_ya_zahraa
مشاهده در ایتا
دانلود
نام و نام خانوادگی: محمد هادی ذوالفقاری نام پدر : رجبعلی محل تولد : تهران تاریخ ولادت: ۱۳۶۷/۱۱/۱۳ تاریخ شهادت : ۱۳۹۳/۱۱/۲۶ محل شهادت: سامراء مدت عمر: ۲۶ سال محل مزار : وادی السلام شهر نجف اشرف/یادبودشهید درگلزار شهدای بهشت زهراتهران قطعه و ردیف و شماره : ۲۶و۱و۲۵ محمد هادی ذوالقاری در ۱۳ بهمن سال ۱۳۶۷ به دنیا آمد،او در شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد. وقتی به تقویم نگاه می ادازیم او درست مصادف با شهادت امام هادی (علیه السلام ) به دنیا آمد و بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند؛ عجیب است که او عاشق و دلداده امام هادی (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر امام هادی (علیه السلام) یعنی سامراء به شهادت رسید. ↰شہیدانہ🕊↳
⏌̈̇ࡄܣܢߺ࡙ࡅ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ⎾🇮🇷
نام و نام خانوادگی : غلامحسین افشردی ملقب حسن باقری محل تولد : تهران تاریخ تولد : ۲۰ اسفند ۱۳۳۴ محل شهادت : فکه تاریخ شهادت : ۹ بهمن ۱۳۶۱ شهید غلامحسین افشردی، مشهور به حسن باقری، جزو نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و  همچنین روزنامه‌ نگار ایرانی بود که در جنگ ایران و عراق به عنوان جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران فعالیت داشت. حسن باقری در دو دوران تحصیلی خود و در دوره دبیرستان، فعالیت های دینی و سیاسی میکرد و حس عشق به امام حسین علیه السلام و انقلاب در وی، هر روز شعله ور تر میشد. این فعالیت ها در مدرسه باعث آزار و اذیت وی توسط معلمین و مسئولین مدرسه میشد. حسن با شور حسینی بصورت مداوم فعالیت های خود را حفظ کرده و پس از اتمام دبیرستان، در رشته دامپروری دانشگاه ارومیه قبول شد. این برهه از زندگی وی شکل و روحی تازه به فعالیت های وی داد و در دوران تحصیلش در کلاس های درس و مسجد دانشگاه با دانشجویان صحبت میکرد. این فعالیت ها تا جایی پیش رفت که منجر به اخراجش از دانشگاه، پس از یک  نیم سال تحصیل گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تحصیل در رشته علوم انسانی مشغول گردید و در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران قبول شد. همزمان با تحصیل به کار خبرنگاری در روزنامه جمهوری اسلامی پرداخت در دی ماه سال ۱۳۵۹ مسئولیت یکی از معاونت های ستاد عملیاتی جنوب بر عهده وی بود. او در دوران جنگ و بخصوص در عملیات های امام مهدی علیه السلام، فتح، الله اکبر و دهلاویه نقش بسزایی ایفا نمود. علاوه بر این در عملیات ثامن الائمه هدایت محورهای دارخوین و جاده ماهشهر را به عهده داشت. فرماندهی لشکر نصر در عملیات طریق القدس سپاه و فرماندهی قرارگاه مشترک عملیاتی به هنگام آزادسازی خرمشهر را عهده دار بود. علاوه بر این در تصرف دو شهر کلیدی شلمچه و خرمشهر نیز سخت ترین و سنگین ترین وظایف را به دوش میکشید. آخرین مسئولیت وی در سپاه، جانشینی فرماندهی یگان زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. در نهایت وی در چهارم بهمن ماه سال ۱۳۶۱ به هنگام عملیات شناسایی در محور عملیاتی والفجر با برخورد خمپاره به سنگر دیده بانی به دیدار حق شتافت.
نام: محمد ابراهیم نام خانوادگی : همت تاریخ تولد : ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ تاریخ شهادت : ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ محل دفن : امامزاده شاهرضا کتاب : نیمه پنهان ماه/ یک اسطوره/ خورشید خیبر و... محمد ابراهیم همت متولد۱۲ فروردین ۱۳۳۴ شهرضا است که در تاریخ  ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ جزیره مجنون به شهادت رسید. در سال۱۳۵۶ در کنکور شرکت کرد و رشته پزشکی قبول شد ولی پس از ۴ماه ترکت تحصیل کرد به علت مبارزه علیه حکومت پهلوی وی معلم و نظامی ایرانی بود، که از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بشمار می‌آمد.همت پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۱ مدت کوتاهی را در جبهه جنگ لبنان و اسرائیل گذراند،سپس به ایران بازگشت و در جبهه‌های جنگ ایران و عراق در عملیات‌هایی، چون فتح‌المبین،  بیت‌المقدس رمضان و خیبر مسئولیت‌هایی را عهده‌دار بود. او در اسفند ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر شهید شد. در جریان عملیات خیبر، همچنان که نیرو‌های ایرانی در برابر ارتش عراق مقاومت می‌کردند هنگامی که همت برای بررسی وضعیت جبهه جلو رفته بود بر اثر اصابت گلولهٔ توپ در نزدیکی‌اش همراه با سید حمید میرافضلی، در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در محل تقاطع جاده‌های جزایر مجنون شمالی و جنوبی سر از بدنشان جدا شد و به درجه رفیع شهادت نائل شدند. شهید ابراهیم همت در جریان عملیات خیبر به همرزمانش گفته بود: «باید مقاومت کرده و مانع از بازپس‍گیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه این‍جا شهید می‌شویم یا جزیره مجنون را نگه می‌داریم». محسن رضایی در مصاحبه‌ای گفته‌است: «اولین باری که در جنگ به کسی عنوان «سید الشهدا» دادند، در همین خیبر و برای حاج همت بود.» ↰شہیدانہ🕊↳
نام: ابراهیم نام خانوادگی : هادی تاریخ تولد : اردیبهشت ۱۳۳۶ تاریخ شهادت : ۲۲ بهمن سال ۱۳۶۱ محل دفن :قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا یادبود این شهید گمنام است کتاب : سلام بر ابراهیم ۱ و۲ شهید ابراهیم هادی دراول اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان به دنیا آمد. وی فرزند چهارم از ۶ فرزند خانواده بود. با این حال پدرش مشهدی محمد حسین علاقه خاصی به او داشت. وی نیز منزلت پدر خویش را به درستی شناخته بود. پدری که توانسته بود با شغل بقالی به بهترین نحو فرزندانش را تربیت نماید. هنگامی که ابراهیم نوجوان بود، پدرش فوت کرد و از آن جا بود که زندگی را مانند مردان بزرگ، به پیش برد. شهید ابراهیم هادی از بنیانگذاران گروه چریکی شهید اندرزگو در جبهه گیلان غرب است یکی از نیروهای مردمی داوطلب حاضر در جنگ عراق و ایران شهید ابراهیم هادی بود که در جنگ ایران و عراق و در عملیات والفجر مقدماتی به شهادت رسید. در سال ۱۳۸۸ انتشار کتابی با موضوع زندگی او در ایران، موجب شهرتش شد. ↰شہیدانہ🕊
مدافع امنیت بسیجی شهید حسن عشوری، از سربازان گمنام امام زمان (عج)، ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ در مبارزه با گروهک‌های تکفیری و تروریستی در چابهار استان سیستان و بلوچستان به شهادت رسید. این شهید والامقام اهل شهرستان رودسر، متولد ۱۳۶۹ مجرد و دانشجوی رشته حقوق جزا و جرم شناسی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد زاهدان بود. پیکر مطهر شهید عشوری، پس از تشییع و بدرقه باشکوه مردم در گلزار شهدای امامزادگان روستای ماچیان رودسر به خاک سپرده شد. در پی عملیاتی در خرداد سال ۹۶ وزارت اطلاعات یک گروه تروریستی که قصد انجام اقداماتی علیه امنیت مردم در ایام شب‌های قدر را داشت شناسایی و خنثی شد و تعدادی از عوامل آن دستگیر شدند که مقادیر زیادی سلاح و جلیقه انتحاری کشف شد. در جریان این عملیات موفق وزارت اطلاعات یکی از سربازان گمنام گیلانی امام زمان (عج) به شهادت رسید. در واقع وزارت اطلاعات اولین شهیدش را که اهل گیلان بود در درگیری با تروریست‌های داعشی در عملیات جنوب کشور تقدیم کرد. شهید حسن عشوری از سربازان گمنام امام زمان (عج) بود که در درگیری با تروریست‌ها به شهادت رسید. این عملیات در چابهار بوده که ۵ تروریست دستگیر شدند و دو نفر به هلاکت رسیدند. وزیر اطلاعات اعلام کرد سربازان گمنام امام زمان امروز در چابهار ۵ نفر را دستگیر کرد. ↰شہیدانہ🕊↳
شهید رضا رنجبران در 14 شهریور 1340 در همدان به دنیا آمد. از کودکی در خانواده ای مقید به آداب و رسوم اسلام بزرگ شد و پس از مدتی به تشویق پدر به یکی از جلسات هفتگی قرائت و تجوید قرآن رفت. قواعد تجوید را که بعدها در مجالس مختلف برای دانشجویان و دوستان خویش تدریس میکرد، در همین دوران آموخت. عضویت در کتابخانۀ مدارس محل تحصیل و مطالعۀ کتاب نشان دهندۀ علاقه او به فراگیری علم و دانش بود که تا زمان شهادت ایشان نیز ادامه داشت. از جمله فعالیتهای وی پیش از انقلاب پخش اعلاميه ضدرژیم ستمشاهی در دبیرستان،شرکت در تظاهرات و بنیانگذاری کتابخانۀ سیدجمال به عنوان اولین کتابخانۀ مذهبی پس از انقلاب در مسجد میرزا داوود بود. پس از پیروزی انقلاب نیز با همراهی چند تن از دوستان اقدام به بنیانگذاری انجمن اسلامی محصلین در همدان نمود. وی پس از دریافت دیپلم و همزمان با انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاهها عازم خدمت سربازی شد. به جز دورۀ آموزشی، تمام دورۀ سربازی را در جبهه و در مناطق عملیاتی به سر برد و حتی پس از خدمت سربازی نیز بارها رهسپار جبهه شد. او طی عملیات های جنگی به عنوان بیسیمچی عمل کرد. سپس بعد از اتمام خدمت سربازی به زادگاهش برگشت و باتوجه به نیاز ادارۀ امور تربیتی همدان موقتاً در واحد انتشارات آنجا به فعالیت پرداخت. چند سال بعد پس از شرکت در کنکور در رشتۀ مهندسی الکترونیک قبول شد و به دانشگاه رفت، اما همچنان ارتباط خود را با جبهه حفظ میکرد وبه دنبال اعزام به خط مقدم بود. سرانجام 11 تیر 1365 در جزیرۀ مجنون بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیۀ ران و پا وخونریزی شدید به شهادت رسید.
⏌̈̇ࡄܣܢߺ࡙ࡅ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ⎾🇮🇷
نام و نام خانوادگی: علی آقا عبداللهی *نام پدر : محمد رضا *محل تولد : تهران *تاریخ ولادت: ۱۳۶۹/۰۷/۱۰ *تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۰/۲۳ *محل شهادت: منطقه خالدیه خانطومان – سوریه *نحوه شهادت: تروریست های تکفیری *مدت عمر: ۲۳سال *محل مزار : قطعه ۵۰ بهشت زهرا *کتاب مربوط به این شهید: همسایه آقا  شهید علی آقا عبداللهی متولد۶۹/۷/۱۰ در تهران به دنیا آمد. پدرش آقا محمد رضا و مادرش زهرا خانم غزالی نام دارند. وی در منطقه 11 تهران مقاطع ابتدایی و راهنمایی را سپری و در رشته برق و الکترونیک در هنرستان فنی شهدا در منطقه 12 تحصیلاتش را ادامه داد. تحصیلاتش را تا مقطع کاردانی رشته الکترونیک در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری گذراند. بلافاصله پس از اتمام درس در سال ۱۳۹۰ به استخدام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و پس از گذراندن یک دوره یکساله در دانشگاه امام حسین(ع) در سپاه انصار مشغول خدمت شد. در سال ۹۱ ازدواج نمود و در سال ۹۳ صاحب فرزند پسری به نام امیرحسین شد.در تاریخ ۹۴/۹/۲۲ پس از دو سال پیگیری موفق به اعزام به سوریه گردید و در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۳ درست ۳۱ روز پس از اعزام در منطقه خالدیه خان طومان به درجه رفیع شهادت نائل گردید خاطره : سال 83 ما به این محل آمدیم. خانه ای که شاید کوچک تر از خونه قبلی مون بود؛ اما یک دنیا حس و حال خوب داشت و دلیلش نزدیکی به بیت رهبری بوده و هست. مامان آن قدر از پیدا شدن و خریدن این خانه صحبت می کرد که دلم نمی آمد حرفی بزنم. برای همین، دست زیر چانه گذاشته بودم و به برقی که توی چشم هایش موج می زد نگاه می کردم. برای تک تک ما این حس، همین قدر شیرین و با افتخار بوده و هست که همسایه امام خامنه ای هستیم. علی همیشه این عشق و علاقه را به زبان می آورد و این خانه رو خیلی دوست داشت. همسایه آقا – ایامی که مراسمات مذهبی توی بیت رهبری برگزار می شد، تأکید می کرد که اول باید به این مراسم بریم و بعد اگر فرصت شد جای دیگر بریم. ↰شہیدانہ🕊
⏌̈̇ࡄܣܢߺ࡙ࡅ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ⎾🇮🇷
شهید سید مصطفی صادقی تاریخ تولد: 1359/10/18 محل تولد: اسلامشهر تاریخ شهادت: 1396/3/16 محل شهادت: حماء سوریه وضعیت تأهل: متاهل تعداد فرزندان: 2 تحصیلات: مدیریت تکنولوژی  سید مصطفی صادقی فرزند سیدمیرزا 18 دی‌ ماه سال 59 در اسلامشهر متولد شد و پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی، در هنرستان جنگ‌افزارسازی وابسته به صنایع دفاع تحصیل کرد. پس از اخذ دیپلم برق الکتروتکنیک ابتدا در صنایع مهمات‌سازی و پس از اخذ مدرک کارشناسی در سازمان انرژی اتمی ایران مشغول به خدمت شد. سید مصطفی پس از طی دوره‌های آموزشی متعدد نظامی و آمادگی کامل 20 اسفندماه سال 94 عازم جبهه مبارزه با داعش و دفاع از حرم اهل بیت(ع) شد. در دومین ماموریت خود 45 روز در سوریه بود. در 16 خردادماه سال 96 مصادف با 11 ماه مبارک رمضان در وقت افطار به شهادت رسید. سید مصطفی 37 سال داشت که در منطقه حماء آسمانی شد. پیکر مطهر او بعد از شهادت در منطقه ماند و مفقود الأثر شد. به سید‌مصطفی در منطقه، سید اتمی می‌گفتند. مصطفی مسئول پشتیبانی و لجستیک بوده و مهمات به دست بچه‌ها می‌رسانده است، روز شهادت مصطفی مهمات‌ها را می‌رساند و همکارش از او می‌خواهد سریع از محل دور شود گویا گروه تروریستی النصره به بچه‌ها مسلط بودند. سید‌مصطفی سمت ماشین می‌رود، اما نمی‌تواند بچه‌ها را در آن شرایط تنها بگذارد. برمی‌گردد و به دوستش می‌گوید، نمی‌توانم بروم علی سیفی که شهید شد، جواد محمدی هم که به شدت زخمی شده و از ما کمک می‌خواهد. من می‌روم تا جواد را به عقب بیاورم. وارد منطقه می‌شود و با دقت و درایتی که داشت به جواد محمدی رسید. او را شش متری به عقب کشید، تقریباً به 15 متری نیرو‌های خودی رسیده بودند. بیسیم سید می‌افتد، تا خم می‌شود که بیسیم را بردارد، دو ترکش به ایشان اصابت می‌کند. سید هم همانجا می‌افتد. تروریست‌ها منطقه را گرفتند و نیروها نتوانستند پیکر‌ها را به عقب بیاورند. دو سه هفته بعد که منطقه به دست نیرو‌های خودی افتاد، برای بازگرداندن پیکر‌ها رفتند، اما پیکر سید مصطفی را پیدا نکردند. یادبودش در قطعه 50 ردیف 115 شماره 20 قرار دارد. حالا بعد از گذشت 6 سال از شهادت سید مصطفی صادقی، پیکرش طی عملیات تفحص شهدا در سوریه پیدا و هویتش شناسایی شده است. سیدمصطفی دو دختر دارد؛ صدیقه‌سادات که متولد 11 مرداد سال 1389 و مطهره‌سادات متولد 28 شهریورماه 1392 هستند. او وقتی 37 ساله بود و دخترهایش 7 ساله و 4 ساله بودند به شهادت رسید. سید مصطفی در سال 1394 عزم جهاد و از پدر کسب اجازه کرد اما پدر راضی نمی شد، اما دختر شش ساله شهید پیش پدر بزرگ وساطت کرد. او به پدربزرگ گفت که بابا مصطفی برای رفتن به سوریه نذر کرده و از خانه در اسلامشهر تا قم پیاده رفته است و به من گفته که به جز او دیگر پسری ندارید و همین حساسیت باعث شده رضایت ندهید. بابا از من خواست بیایم و واسطه شوم. پدر شهید هم که اصرار‌ها و صحبت‌های نوه را می‌شنود، قبول کرده و رضایت می‌دهد که سیدمصطفی مدافع حرم حضرت زینب (س) شود. ↰شہیدانہ🕊↳
⏌̈̇ࡄܣܢߺ࡙ࡅ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ⎾🇮🇷
نام و نام خانوادگی: عباس دانشگر نام پدر : مومن محل تولد : سمنان تاریخ ولادت: ۱۳۷۲/۲/۱۸ تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۳/۲۰ محل شهادت: حومه جنوبی حلب - سوریه مدت عمر: ۲۳سال محل مزار : امامزاده علی اشرف سمنان کتاب مربوط به این شهید: آخرین نماز در حلب _ لبخندی به رنگ شهادت • شهید عباس دانشگر ۱۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲ در خانواده ای مذهبی ومومن در سمنان چشم به جهان گشود. یعنی سیزدهم رجب ۱۳۴۳. او با تربیت مذهبی پدر و مادر، از همان دوران کودکی با احکام و قرآن و تعالیم دینی آشنا شد؛پدرش او را مرتب به همراه خود به مسجد محل می بردو همین باعث شده بود او از بچگی با این فضا انس بگیرد. • تقریبا از سن هشت سالگی به بعد مرتب در نماز جماعت مسجد محل حضور داشت و با دوستانش هر سال در اعتکاف ماه رجب شرکت می کرد. • این شهید بزرگوار تا قبل از اعزام اکثر کتاب های شهید مطهری را خوانده بود و از مرکز بینش مطهر گواهی سطح یک را گرفته بود. مطالعه زیاد در عمق دید و وسعت نظر عباس تأثیر بسیار مثبتی گذاشت و کم کم او را به مرحله شعور و خودشناسی رساند . •در دانشگاه با دو نفر از هم دوره ای هایش توانسته بود حلقه های معرفتی تشکیل دهد که بعدها پایه گذار یکی از کانون های فعال تربیتی و مذهبی دانشگاه شده بود تا جایی که حتی طرح مطالعاتی و تشکیل چنین کانونی را به مسئولین دانشگاه ارائه داده بودند و قرار بود آن طرح اجرایی شود. ۱- یکی از خصیصه های بارز شهید دانشگر ؛ شجاع و نترس بودن او در دوران کودکی و نوجوانی اش بوده است. ۲- او همیشه خنده ای بر لب خود داشت و در ارتباط با دیگران روابط عمومی بالایی داشت .او در اولین برخورد انقدر گرم و صمیمی می شد که رابطه ای صمیمی و عاطفی با اطرافیان برقرار می‌کرد. ۳-شهید عباس دانشگر هیچ‌وقت از کارها و کلاس‌هایش چیزی به خانواده اش نمی‌گفت. بعد از شهادتشان خانواده ی او گفتند:« که ایشان دوره‌های بینش مطهر را گذرانده و مدتی بود در دانشگاه، سطح ۱ بینش مطهر را تدریس می‌کرده است. یا اینکه مدرک کارشناسی ادوات نظامی را هم گرفته بود. از دوستانشان شنیدیم که مرتب در کلاس‌های استاد پناهیان و دکتر عباسی شرکت می‌کرده است.»
شهید حسین یوسف الهی در سال ۱۳۴۰ در کرمان متولد شد و در ۲۷ بهمن ماه سال ۱۳۶۴ به دلیل مصدومیت حاصل از بمب‌های شیمیایی در عملیات والفجر ۸، در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران به شهادت رسید. شهید محمد حسین یوسف الهی همان شهیدی است که سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی وصیت کرده بود که پیکرش در کنار وی در گلزار شهدای کرمان دفن شود. همرزمان این شهید بزرگوار می‌گویند؛ حسین از عرفای جبهه بود و زیبا‌ترین نماز شب را می‌خواند، ولی کسی او را نمی‌دید، رفیق خدا بود و مشکلات را با الهام‌هایی که به او می‌شد، حل می‌کرد به مرحله یقین رسیده بود و پرده‌های حجاب را کنار زده بود. شهید محمد حسین یوسف الهی را عارفی می‌دانند که مراتب کمال الی الله را طی کرده است و کمتر رزمنده‌ای است که روزگاری چند با محمدحسین زیسته باشد، اما خاطره‌ای از سلوک معنوی و کرامات او نداشته باشد. وی مصداق سالکان و عارفانی است که به فرموده امام خمینی (ره)، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت‌زده قطره‌ای از دریای بی‌انت‌های خود کردند
⏌̈̇ࡄܣܢߺ࡙ࡅ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ⎾🇮🇷
شهید رضا پناهی سال ۱۳۴۹ بود که در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد ؛ اما بیشتر از ۱۲ سال نتوانست سنگینی تن کوچکش را بر روح بزرگش تحمل کند و به اصرار، پدر و مادر خود را راضی کرد تا سرانجام در دوازدهمین سال زندگی‌اش ابدی شود. مادر شهید پناهی می گوید: رضا در راهپیمایی ها شرکت داشت و خیلی از کارهایی که آن زمان احتیاج بود همگام با بزرگتر ها انجام می داد. زمانیکه جنگ هشت سال دفاع مقدس شروع شد، دیگر رضا آرام و قرار نداشت و دائم می گفت من قصد رفتن به منطقه دارم و می خواهم بجنگم به ویژه زمانی که حضرت امام (ره) دستور جهاد داده بود و رضا گفت دیگر امامم دستور جهاد داده است و درنگ جایز نیست. می دانستم رضا عاشق است دیگر نتوانستم طاقت بیاورم و مثل ابر بهار اشک ریختم، رضا را در آغوش گرفتم و گفتم مامان ما همه بنده خدا هستیم، عاشق رسول خداییم، شیعه امیر المومنین (ع ) هستیم، مگر می شود عاشق امام زمان(عج ) نبود؟ بخدا به خاطر سن کم تو پافشاری می کنم، درکم کن، اگر بزرگتر بودی برای جبهه رفتنت رضایت داشتم، رضا باز هم می‌گفت «شاید از نظر جثه و سنی کوچک باشم اما متفکرم.» هیچ مادری نمی تواند تحمل کند که فرزنش را که از شیره جانش را به او داده خاری در پایش فرو رود، ولی رضا عاشق بود و کسی که عاشق امام زمان (عج) باشد چطور می تواند به جبهه نرود، مگر فرزند من از حضرت علی اصغر (ع)، امام حسین (ع) بالاتر است، حضرت رباب (س ) چطور طاقت آورد بچه شش ماهه اش، جلوی تیر حرمله برود. مادر ادامه داد: رضا و دیگر شهدای دفاع مقدس را به راستی نمی توان با بچه های این زمان مقایسه کرد، ولی با وجود کمیاب بودن، نایاب هم نیستند و امکان دارد که با کمی تفاوت از آن رزمندگان مانند همان ها باشند، من با رضا درد و دل می کردم و رضا راهنمای من بود. سرانجام شهید رضا پناهی در 27 بهمن سال 1361 در جبهه قصر شیرین به فیض شهادت نائل آمد. گفتنی است آرامگاه این شهید بزرگوار در امام زاده محمد و آستان مقدس بی بی سکینه (س) کرج قرار دارد.
امیر سرافراز ارتش اسلامی سرتیپ خلبان شهید علی اکبر شیرودی در دی ماه ۱۳۳۴ در شیرود تنکابن به دنیا آمد. وی دوران ابتدایی و دبیرستان را در تنکابن پشت سر گذاشت. سپس به تهران رفت و پس از طی مراحل جذب در هوانیروز و آموزش خلبانی به اصفهان اعزام شد. شهید شیرودی در طول دوران قبل از انقلاب در زمینه‌های مذهبی فعالیت می‌‌کرد و علیه رژیم شاه فعالیت‌هایی را انجام می‌داد. شهید شیرودی با اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۵۱ وارد ارتش شد و دوره مقدماتی خلبانی را در تهران به پایان رساند. سپس دوره هلی کوپتری کبرا را در پادگان اصفهان دید و با درجه ستوانیاری فارغ التحصیل شد. شهید شیرودی پس از جریانات پیروزی انقلاب و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به سپاه غرب کشور پیوست. زمانی که جنگ کردستان آغاز شد شیرودی ساعتی ازجنگ فاصله نگرفت. شهید تیمسار فلاحی او را ناجی غرب و فاتح گردنه ها و ارتفاعات آربابا، بازی دراز، میمک و دشت ذهاب و پایگاه ابوذر معرفی می کرد. شهید شیرودی بالاترین ساعت پرواز در جنگ را در جهان دارد و با بیش از ۴۰ بار سانحه و بیش از ۳۰۰ مورد اصابت گلوله به هلی‌کوپترش ولی باز سرسختانه می جنگید و همیشه عاشق به تمام معنی بود. شهید علی اکبر شیرودی در نهایت به خلوصی که خواهانش بود رسید و مورد دعوت حق قرار گرفت و در هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۰ در حالیکه تانک های عراقی به طرف قره بلاغ دشت ذهاب در حرکت بودند با هلی کوپتر به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به شهادت رسید. ↰شہیدانہ🕊