هدایت شده از تنها مسیری های استان کرمان
🌸جمعه باشه و دلت تنگ و در صف زیارت سردارشهید...😭
الهی بحق شهدای عاشق زهرا سلام الله و مطیع ولایت همه مورد شفاعت قرار بگیریم🙏🌹
مروربر زندگینامه شهدای بهمن ماه محله زینبیه مسجد حضرت زینب علیها السلام که قبلا توسط گروه تکریم ستاد یادواره امام زادگان عشق خدمت خانواده محترم شهید رسیده ایم ؛
🌷روحانی شهید علی اکبر زنجانی🌷
سال ۱۳۴۳ در شهر همدان دیده به جهان گشود .دوران کودکی تا سه سالگی در همدان و بعد از آن همراه خانواده به قم مهاجرت می کنند . بخاطر علاقه زیادش به دروس حوزه در حوزه علمیه قم مشغول به تحصیل علوم دینی می شود ، تحصیلاتش را تا سال چهارم حوزه ادامه می دهد و بعد در همسایگیشان با یک خانواده متدین و مذهبی و انقلابی وصلت می کند . در طول یکسال زندگی مشترک دوبار عازم جبهه های حق علیه باطل میشود . بخاطر عشق به ولایت مطلقه فقیه و پیروی از فرامین ایشان بعنوان روحانی بسیجی برای خدمت به مناطق محروم راهی شهر بوکان از توابع استان آذربایجان غربی میشود و در سپاه آنجا فعالیت خودش را شروع می کند .
در آن مقطع ضد انقلاب در کردستان بسیاری از نیروهای انقلابی بومی و غیر بومی را ترور و یا تهدید به مرگ می کرد که شهید هم از این مسئله مستثنی نبود و بارها توسط ضد انقلاب نامه های تهدید آمیز دریافت کرده بود . اما او بی توجه به تهدیدات به فعالیت خود ادامه می داد ، چون دست خط زیبایی داشت و خطاط ماهری بود، پلاکاردهای زیادی به دست ایشان نوشته شده بود . ایشان حتی پلاکاردی با متن "شهادت علی اکبر زنجانی را به امام امت و ملت شهید پرور ایران تسلیت عرض می کنم" آماده کرده بود و آن را به مادر خانمش نشان و با اطمینان گفته بود که من شهید میشوم . در دیدار با خانواده اش به همسرش می گوید؛ اگر خداوند فرزند پسری به ما عطا کرد
دوست دارم نامش را علیرضا و اگر دختر بود نامش را زینب بگذارم .
و خداوند علیرضا را به این خانواده عطا می کند در حالیکه پدر را ندید .
سال ۱۳۶۳ شهید در حین انجام ماموریت با کمین ضد انقلاب مواجه میشود ، دو کمین اولیه را رد می کند ولی در کمین سوم با شلیک گلوله به راننده و محافظ و به شهادت رساندن آن دو موفق به اسیر کردن شهید میشوند که بعدها توسط یکی از آنان که به اسارت رزمندگان در آمده بود از چگونگی شهادت شهید اعتراف میگیرند و او چنین تعریف می کند ؛ بعد از اسیرکردن شهید زنجانی او را شکنجه می کنند تا شاید بتوانند اعتراف بگیرند اما شهید سکوت می کند و سکوت او خشم منافقین را بر می انگیزد . این بار ده تا ده تا موهای او را می شمارند و می کنند باز هم شهید سکوت می کند . این دفعه با شلیک گلوله به پای ایشان سعی می کنند حرفی از ایشان بشنوند که شهید برای جلوگیری از افتادن بر زمین می نشیند و می گوید سبحان الله . با شنیدن این جمله یکی از اعضای ضد انقلاب می گوید فکر میکردیم که لال هستی !
میدانی صدام برای سر شما آخوندها جایزه گذاشته . شما حُکم ( خمینی ره ) را دارید و اینبار کشان کشان تا کیلومترها شهید را روی زمین می کشند تا به بعثیون عراقی تحویل دهند که خبر اسارت شهید به پایگاه مرزی میرسد و رزمندگان جهت رهایی شهید اقدام به تعقیب منافقین می کنند ، ضد انقلاب که عرصه را بر خود تنگ می بیند با شلیک گلوله به گلوی شهید او را به شهادت میرسانند و پس از غارت محتویات جیب شهید و ساعتش پیکر را رها کرده و پا به فرار می گذارند و بدین ترتیب پیکر غرق به خون شهید در تاریخ ۱۳۶۳/۱۱/۱۷بدست رزمندگان میرسد .
پس از انتقال پیکر مطهر به شهر مقدس قم در تاریخ ۱۳۶۳/۱۱/۲۴ توسط مردم تشیع باشکوهی صورت می گیرد و شهید در گلزار شهدای علی ابن جعفر علیه السلام آرام می گیرد .
✅ از خصوصیات اخلاقی شهید؛
بسیار اهل نماز اول وقت و نماز شب بودند .
همیشه خود را موظف به خواندن دعای سلامتی امام زمان "عج" می دانست .
به بزرگترها احترام می گذاشت و بسیار مهربان . دلسوز و خوش اخلاق بود .
آرزوی شهادت آنی از ذهن ایشان جدا نمی شد .
✍ توصیه های شهید ؛
توجه به اقامه نماز اول وقت آنهم در مسجد و بصورت جماعت
پشتیبانی از ولایت فقیه .
ایستادگی پای آرمانهای انقلاب
📗 خاطره ای از زبان مادر خانم شهید ؛
شهید علی اکبر زنجانی کلا یکسال داماد ما بود هر بار که ایشان به دیدن من می آمد از شهید شدنش صحبت میکرد و روز آخری هم که میخواست راهی بوکان شود برای خدا حافظی به دیدن من آمد در حالیکه لباس سفید دامادی و انگشتر دامادیش را بدست داشت . به او گفتم که رخت دامادی و رفتن به میدان رزم !!
خنده ای کرد و هیچی نگفت اما بعدها یکی از دوستانش که حامل پیام شهید بود بهم گفت که علی اکبر گفته بود من با پیراهن سفید دامادیم به سوی خدا پر می کشم و میخواهم در مرگ سرخ من اشکی نریزید و دشمن را شاد نکنید و با قامتی ایستاده مرا دفن کنید .
⚘روحش شاد و یادش گرامی ⚘
⚘نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات صلوات⚘
هدایت شده از رهپویان زینبی
▪️امسال داستان کربلا تکرار شد...
و روضهی حضرت ام البنین سوز دیگری پیدا کرد...
▫️دوباره علمدار محور مقاومت تکه تکه شد تا گزندی به ولی امر نرسد و عَلَم اسلام #تا_انقلاب_مهدی برافراشته بماند...
🔘 وفات #حضرت_ام_البنین تسلیت باد
@rahpoyanzeynabi
روز نیروی هوایی ارتش
19 بهمن 1357
از شکنندهترین ضربات بر پیکر رژیم شاهنشاهی، حرکت شجاعانه پرسنل نیروی هوایی ارتش در 19 بهمن 1357 بود که بحق میتوان آن را از ایام الله نامید. در این روز، نظامیان متعهد نیروی هوایی، با حضور در اقامتگاه رهبر بزرگ انقلاب اسلامی در مدرسه رفاه و بیعت با حضرت امام، سندی از افتخار، حماسه، رشادت و ایمان را در برگهای زرین انقلاب اسلامی به ثبت رسانیدند. این حماسه حضور و بیعت قاطعانه ارتش، طلیعه خجسته پیوند ارتش با ملت مسلمان و انقلابی بود.
اینگونه بود که ارتشی که مهمترین پشتوانه رژیم استبدادی پهلوی مینمود و با اتکای به این ارتش، سردمداران غربی و استکبار جهانی، ایران را جزیره ثبات میدانستند، بعلت تحولی که انقلاب در روح انسان ها پدید آورده بود، در خدمت آرمان انقلاب اسلامی درآمد و در طول انقلاب نیز خصوصا در 8 سال دفاع مقدس حماسههای پر شوری در دفاع از کیان اسلام و انقلاب آفرید.
امام خمینی در روز 19 بهمن 57 در جمع پرسنل نیروهای هوایی فرمودند: «در درود بر شما سربازان امام عصر سلام الله علیه، همانطور که فریاد زدید، تاکنون در خدمت طاغوت بودید، طاغوتی که همه هستی ما را ساقط کرد، طاغوتی که ما را برده خارجیها کرد و از امروز در خدمت امام عصر سلام الله علیه و در خدمت قرآن کریم هستید.» تصویر بیعت پرسنل نیروی هوایی ارتش به هنگام بیعت و سلام نظامی در مقابل امام خمینی که در روزنامههای فردای آن روز چاپ شد، دژخیمان رژیم را بیش از پیش نا امید و امواج خروشان انقلابی مردم را فزونتر کرد. اکنون تنها سه روز تا پیروزی انقلاب اسلامی باقی است.
مروری بر زندگینامه شهدای بهمن ماه محله زینبیه مسجد حضرت زینب علیها السلام که قبلا توسط گروه تکریم ستاد یادواره امام زادگان عشق خدمت خانواده محترم شهید رسیده ایم ؛
🌷 شهید علی اصغر کریمی پرویز 🌷
متولد سال ۱۳۳۳ روستای رکین از توابع اراک در میان خانواده ای ساده و مذهبی دیده به جهان گشود .
دوران کودکی و جوانی را در روستا سپری کرد .
همزمان با اوج مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی، روستای رکین هم مستثنی از این مخالفت ها و مبارزات نبود وجوانان روستا بخصوص" شهید علی اصغر " با همه توان در تحقق آرمانهای حضرت امام خمینی (ره) تلاش و کوشش بی وقفه کردند .
با پیروزی انقلاب اسلامی بعنوان یکی از اعضای فعال بسیج مردمی در سازمان جهاد سازندگی مشغول به فعالیت شد .
با شروع جنگ تحمیلی بعنوان جهادگر راهی جبهه جنگ شد و در ساخت راه و سنگرسازی برای رزمندگان زیر بارش گلوله های دشمن شبانه روز نمی شناخت و در انتقال مجروحان از هیچ تلاشی دریغ نمی کرد .
شهید یک جهاگر به تمام معنا بود که سنگر ساز بی سنگر نام گرفته بود . با داشتن همسر و چهار فرزند در عملیاتهای متعددی شرکت کرد.
در آخرین مرخصی که به روستا برگشته بود تا به خانواده سری بزند همزمان با شب یلدا بود .
آن شب در روستا برف زیادی شروع به باریدن می کند اما از آنجا که حضور در جبهه جنگ و عملیات را برخود تکلیف میداندباوجود ی که برف زیادی باریده بود و راه بسته شده بود و میتوانست در عملیات شرکت نکند اما ساعتها سوار بر تراکتور مسیر راه روستا تا جاده اصلی را طی می کند تا هرچه زودترخودش را به خط مقدم برساند و اینگونه بود که در ۱۳۶۵/۱۱/۳
همزمان با عملیات کربلای ۵ به آرزوی دیرینه اش که همانا شهادت در راه خدا بود رسید .
پیکر مطهر شهید در روستای رکین تشیع و در گلزار شهدای آنجا به خاک سپرده می شود .
✅ از خصوصیات اخلاقی شهید؛
شهید به نماز اول وقت اهمیت زیادی میداد . تلاوت قرآن را دوست داشت . فردی ظلم ستیز و اهل گذشت و ایثار بود . بسیار مهربان و دلسوز بود . در جبهه کمک حال مجروحین بود .
🌷شادی روح شهداء و امام شهداء و اموات صلوات 🌷
عملیات والفجر 8
1364/11/20
عملیات در ساعت 22:10، توسط فرمانده کل سپاه با رمز یا فاطمةالزهرا آغاز شد ، و غواص ها که از قبل به درون آب رفته و در نزدیکی سنگرهای دشمن کمین کرده بودند تهاجم خود را برای شکستن خط و پاکسازی آن آغاز کردند و همزمان آتش پرحجم ادوات و توپ خانه خودی روی ساحل جنوبی اروند اجرا شد و بلافاصله نیروهای موج دوم که در نهرهای منتهی به اروند منتظر بودند به خط دشمن منتقل شده و به توسعه سرپل مبادرت ورزیدند . به لحاظ موقعیت جغرافیایـی شمال خلیج فـارس و منطقه فاو ، عملیات والفجر8 از اهداف سیـاسی – نظامـی ویژه ای برخوردار بود که مهم ترین آن ها عبارت بودند از: - تصرف شهر فاو و تاسیسات بندری آن - هم مرزی با کویت - تهدید بندر اُم القصر - انهدام و یا تصرف سکوهای پرتاب موشک - تأمین خورموسی و تردد کشتی ها به بندر امام خمینی(ره) - تسلط بر اروندرود - انسداد راه ورود عراق به خلیج فارس (با پیروزی در عملیات همه اهداف فوق محقق گردید.) استعداد دشمن منطقه عملیاتی در حوزه استحفاظی سپاه هفتم عراق قرار داشت و با دو لشکر 15 و 26 پیاده و یگان هایی از نیروی دریایی پدافند می کرد که با شروع عملیات، بیشتر لشکرهای عراق وارد منطقه شدند . قوای خودی طراحی واجرای عملیات توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد و قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت و اجرای عملیات را با دو قرارگاه عملیاتی کربلا و نوح بر عهده داشت. همچنین چهار قرارگاه با مأموریت های جداگانه به شرح ذیل تشکیل شدند: - قرارگاه یونس 1: تحت امر قرارگاه نوح با ناو تیپ کوثر مأموریت تصرف اسکله الاُمیه را بر عهده داشت . - قرارگاه یونس 2: قرارگاه عملیاتی نیروی دریایی ارتش ، تحت امر قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) و مأموریت تصرف اسکله البکر را بر عهده داشت . - قرارگاه رعد: قرارگاه عملیاتی نیروی هوایی ارتش ، مأموریت پشتیبانی هوایی و پدافند هوایی را بر عهده داشت . - قرارگاه شهید سلیمان خاطر: قرارگاه عملیاتی هوانیروز ، با مأموریت تشکیل تیم آتش، تخلیه مجروح و هلی برد نیرو . - قرارگاه قدس با سه تیپ از سپاه پاسداران مأموریت تک پشتیبانی در محور بوارین را بر عهده داشت. طرح عملیات چهار مرحله برای عملیات مشخص گردید: - عبور از رودخانه و شکستن خط و پاکسازی سرپل به دست آمده . - تصرف شهر فاو، رسیدن به خورعبدالله و استقرار در منطقه مثلثی شکل شمال شهر، همچنین استقرار در پایگاه دوم موشکی در شمال غربی شهر . - پیشروی تا ابتدای کارخانه نمک و تشکیل خط دفاعی به موازات این منطقه از ساحل تا خورعبدالله . - رسیدن به زمین انتهای کارخانه نمک و کانال انتهای کارخانه واقع در جاده اُم القصر تا ساحل رودخانه اروند . شرح عملیات عملیات در ساعت 22:10 تاریخ 20/11/1364، توسط فرمانده کل سپاه با رمز یا فاطمةالزهرا آغاز شد ، و غواص ها که از قبل به درون آب رفته و در نزدیکی سنگرهای دشمن کمین کرده بودند تهاجم خود را برای شکستن خط و پاکسازی آن آغاز کردند و همزمان آتش پرحجم ادوات و توپ خانه خودی روی ساحل جنوبی اروند اجرا شد و بلافاصله نیروهای موج دوم که در نهرهای منتهی به اروند منتظر بودند به خط دشمن منتقل شده و به توسعه سرپل مبادرت ورزیدند . گسترش وضعیت و تأمین هدف های عملیات در همان شب اول چنان غیر منتظره بود که نیروهای پشتیبان که می بایستی برای تأمین مراحل بعدی عملیات در صبح یا شب دوم عملیات به کار گرفته می شدند، در ساعت 12 همان شب وارد منطقه شدند. پس از پاکسازی خط اول ، یگان مأمور جهت تصرف شهر فاو، با حضور در مدخل ورودی شهر، به محاصره آن پرداخت . پس از رفع موانع موجود و مقابله با مقاومت های دشمن ، توانست با انهدام مقر تیپ 111 و به اسارت گرفتن فرمانده آن، شهر فاو را به صورت کامل پاکسازی کند.در جنوب شهر فاو نیز یکی دیگر از یگان ها با طی نمودن مسافت زیادی در عمق، خود را به خور عبدالله رساند و عناصر باقی مانده دشمن در رأس البیشه نیز پاکسازی شدند. در نتیجه تا پایان روز اول ، رزمندگان اسلام موفق به تصرف شهر فاو و پاکسازی کامل منطقه و حضور در شمال فاو و محور ساحلی شدند . پس از ورود لشکر گارد ریاست جمهوری عراق نیروهای خودی با اجرای آتش انبوه توپخانه و ادوات به این لشکر هجوم بردند ، دشمن در ساعت 5:30 روز 24/11/64 مبادرت به حمله شیمیایی کرد ، در ادامه عملیات ، قوای خودی در جاده اُم القصر بر حملات خود شدت بخشیدند و نیمی از کارخانه نمک را نیز متصرف شدند سپس طی چند شب درگیری متوالی پاتک های دشمن را خنثی کردند . در روز یازدهم عملیات به منظور تکمیل خط پدافندی و تثبیت آن در سراسر محور ساحلی و میانی آب رها کردند و دشمن از تلاش مجدد ناامید گردید . نبرد پیروزمندانه فاو بعد از 75 شبانه روز درگیری، که در طول جنگ بی سابقه بود، با پیروزی رزمندگان اسلام پایان یافت. نتایج عملیات در این عملیات علاوه بر رسیدن به اهداف تعیین شده موارد ذیل نیز حاصل شد: - به اسارت درآور
دن 2105 نفر از نیروهای دشمن . - کشته و زخمی کردن حدود 15000 نفر از نیروهای دشمن . - انهدام : 39 فروند هواپیما ـ 5 فروند بالگرد ـ 300 دستگاه تانک ـ 24 دستگاه نفربر ـ 5 دستگاه لودر و بلدزر ـ 250 دستگاه انواع خودرو ـ 20 قبضه توپ صحرایی ـ 55 قبضه توپ ضدهوایی ـ 2 فروند ناوچه موشک انداز . - غنایم : 50 دستگاه تانک ـ 45 دستگاه نفربـر ـ 30 دستگاه لودر و بلـدزر ـ 180 دستگاه انواع خـودرو ـ 3 دستگاه رادار موشک ـ 20 قبضه توپ صحرایی ـ 120 قبضه توپ ضدهوایی .
رویدادهای 20 بهمن
20 بهمن 1357
* با حمله مأموران گارد به پادگان نیروی هوایی تهران، جنگ خیابانی آغاز شد. به گفته همافران، وقتی که رادیو اعلام کرد فیلم ورود امام خمینی بعد از اخبار تلویزیون نمایش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع کردند. با ظاهر شدن تصویر حضرت امام بر صفحه تلویزیون، طنین صلوات سالن را پر کرد و در این هنگام، افراد گارد به سوی آنها تیراندازی کردند و درگیری آغاز شد. *
مردم ساکن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامی که از حمله نیروی گارد به همافران آگاه شدند، اهالی خیابانهای اطراف را نیز با خبر کردند و طولی نکشید که جمعیت انبوهی در کنار دیوار خوابگاه گرد آمدند که با فریاد اللهاکبر از همافران حمایت میکردند. * اجتماع مردم در کنار خوابگاه همافران نیروی هوایی که از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت.
ترس مردم این بود که در صورت پراکنده شدن، نیروهای گارد، مجددا به همافران حمله کنند، لذا از دفتر حضرت امام کسب تکلیف کردند و دفتر امام توصیه کردند که پراکنده نشوید. * مردم در کنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار میدادند و خود را با آتش لاستیکهای فرسوده گرم می کردند که در ساعت 5/3 بعد از نیمه شب مأموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالیکه از دور با شلیک رگبار مسلسلها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله کردند. در این هنگام مردم به کوچههای اطراف پناه بردند اما مأمورین توانستند یکصد و پنجاه و دو نفر را دستگیر و به محل استقرار حکومت نظامی در کلانتری تهران و منتقل کنند. در بین دستگیر شدگان دو روحانی نیز حضور داشتند. تذکر: ظاهرا اولین کلانتری ساقط شده در جریان هجوم مردم همین کلانتری بود