حضرت علی (ع) در یکی از سخنرانی ها فرمودند:
🍃 به زودی پس از من زمانی خواهد رسید که در آن زمان چیزی پوشیده تر حق و آشکارتر از باطل و رایج تر از دروغ بر خدا وپیامبرش نباشد.
🍃 نزد مردم آن زمان کالایی کم بهاتر از قرآن نیست،وقتی که بخواهد به درستی خوانده شود. و کالایی رایج تر و فراوانتر از آن نیست،آنگاه که بخواهند به صورت وارونه و به نفع دنیا طلبان معنایش کنند.
🍃در آن ایام، در شهرها، چیزی ناشناخته تر از امر معروف خیر و شناخته شده تر از منکر و گناه نیست.
🍃آن مردم در اختلافات با یکدیگر و پراکندگی متحدند واز اتحاد ویگانگی رویگردانند.
🍃 گویا آنان خود را راهنمای قرآن میدانند نه قرآن را راهنمای خود،از قرآن در میان آنان جزء نامی باقی نمانده و جزء خط و نوشته ای چیزی از آن نمیدانند...
📚نهج البلاغه، قسمتی از خطبه ی 147
هدایت شده از قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
از تایید انقلاب تا نتیجه
امام کاظم (ع)مـردى از اهل قم مردم را به حقّ فرا بخواند؛ گروهى چون پاره هاى آهن با او جمع شوند (و بپاخيزند)، ...
از برخی اصحاب امام صادق (ع) در تفسیر ایه 5سوره اسراء (زمینه سازان ظهور و فاتحان بر یهود فتنه گر و نظام صهیونیستی) روایت است که پرسیده شد جانم به فدایت ! انها کیان اند؟حضرت سه مرتبه فرمود: به خدا قسم! آنها اهل قم (ایرانیان) هستند.
👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
📡 قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
@GhararGahShayeat
از خواب پرید کشور من اما
معنای #مدافع_حرم را فهمید
🌷یاد و خاطره شهدای حمله تروریستی ۱۷ خرداد عناصر داعش به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام خمینی(ره) گرامیباد 🌷
بزرگی را گفتند: تو برای تربیت فرزندانت چه میکنی؟!
گفت: هیچ کار
گفتند: مگر میشود؟!
پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟!
گفت: من در تربیت خود کوشیدم،
تا الگوی خوبی برای آنان باشم.
فرزندان راستی گفتار و درستی رفتار پدر و مادر را می بینند، نه امر و نهی های بیهوده ای که خود عمل نمیکنند.
تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند، پایان زندگیست.
ولی اگر با نیروی داخلی بشکند، آغاز زندگیست.
همیشه بزرگترین تغییرات از درون شکل میگیرد.
درون خود را بشکن تا شخصیت جدیدت متولد شود.
آنگاه خودت را خواهی دید....
اهل دلی میگفت:
تاریخ تولدت مهم نیست، تاریخ تحولت مهم است.
اهل کجا بودنت مهم نیست، اهل و بجا بودنت مهم است.
منطقه زندگیت مهم نیست، منطق زندگیت مهم است.
درود بر کسانی که دین دارند و تظاهر ندارند.
دعا دارند و ادعا ندارند.
نیایش دارند و نمایش ندارند.
حیا دارند و ریا ندارند.
رسم دارند و اسم ندارند.
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
اثر #تضرّع و دعای #نیمه_شب در عروج انسان
مولوی مَثلی دارد، من از آن خیلی لذت میبرم؛ میگوید: این آبها همه پلیدیها را پاک میکند _«یطهر»_ نجاست خبثی و نجاست حدثی، هرچه واردش بشود، برطرف میکند؛ اما این آب براثر آن مراجعات فراوان که همه را تمیز میکند، خودش کثیف میشود. خوب، حالا چه کار کنیم؟ آب که کثیف شد، باید چه کارش کرد؟ آن وقت مولوی با آن ذهن وقّاد، نقّاد و ظریفبین میگوید: خودش عروج میکند، بخار میشود، بالا میرود، باز باران میشود و تمیز و نظیف برمیگردد.
من و شما باید #عروج کنیم. هرچند وقت یک بار، به طور مستمر باید #عروج کنیم، بالا برویم و دورهای ببینیم و برگردیم، تا این نظامآ تطهیر، باقی بماند. خود «مطهّر» هم تطهیر بشود و نجاسات را تطهیر کند. این #عروج، با مطالعه، با تدبر و با فکر، بخصوص با توجه، ایجاد میشود.
هرکس هرچه یافته است، هرکس به هرجایی در این مقوله هدایت مردم و دستگیری از ذهنها و دلهای سرگردان رسیده است، از همان #تضرع و دعای #نیمه_شب، توسل الیالله و سپردن خود به خدا و تضرع پیش خداست.
۱۳۷۸/۲/۱۶
#سحر
#نماز_شب
@t_manzome_f_r
مجموعهی #تبیین منظومه فکری رهبری
شهدا عاشق ترینند؛
قسمت اول:
آقا باید بطلبه...
زیاد فکر مذهب و این چیزها نبودم و بیشتر سرم تو کتاب و درس بود
اما خوب چند بار از تلوزیون حرم امام رضا رو دیده بودم و کنجکاو بودم یه بار از نزدیک ببینمش.
داشتم پله های دانشگاه رو بالا میرفتم که یه آگهی دیدم با عکس گنبد که روش زده بود:
<<اردوی زیارتی مشهد مقدس>>
چشم چهارتا شد!😳
یکم جلوتر که رفتم دیدم زده از طرف بسیج دانشجوی، اولش خوشحال شدم ولی تا خوندم از طرف بسیج یه
جوری شدم گفتم ولش کن بابا کی حال داره با اینا بره مشهد.خودم بعدا میرم،
معلوم نیست کجا میخوان ببرن و
غذا چی بدن.
ولی تا غروب یه چیزی تو دلم تاپ تاپ میکرد.ریحانه خانم برو شاید دیگه فرصت پیش نیاد.
بالاخره با هر زوری شده رفتم جلو در دفتر بسیج.یه پسر ریشو تو اطاق بود و یه جعبه تو دستش
-سلام اقا..
-سلام خواهرم و سرشو پایین انداخت و مشغول جا به جایی جعبه ها شد..
-ببخشید میخواستم برای مشهد ثبت نام کنم.
-باید برید پایگاه خواهران ولی چون الان بسته هست اسمتون رو توی دفتر روی میز بنویسید به همراه کد
دانشجوییتون بنده انتقال میدم..
-خوب نه!...میخواستم اول ببینم هزینش چجوریه...کی میبرین؟! چی بیارم با
خودم؟!
-خواهرم اول باید قرعه کشی بشه اگه اسمتون در اومد بهتون میگیم...
-قرعه کشی دیگه چه مسخره بازیه...من حاضرم دو برابر بقیه پول بدم ولی همراتون بیام حتما.
-خواهرم نمیشه... در ضمن هزینه سفرم مجانیه
ادامه دارد...
هدایت شده از قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونگی نابودی اسرائیل
اگر علاقمند هستید چگونگی نابودی اسرائیل توسط نیروهای مقاومت را ببینید دیدن این کلیپ دیدنی را از دست ندهید
اسرائیل تا 25 سال اینده وجود نخواهد داشت
👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
📡 قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
@GhararGahShayeat
# والدین _بدانند
هرچه گفتند، نپذیرید
اگر زمین و زمان را در اختیار بچههایتان قرار دهید و هر چه گفتند فوری انجام دهید، چنین بچههایی بهجایی میرسند که میخواهند همه خواستههایشان در دنیا ارضا شود و آنان به همه تمناهایشان برسند و چون دنیا این ظرفیت را برای همه ندارد، آنان به تخلف، انحراف، کژی و گناه میافتند تا از راه حرام خواسته خود را پیدا کنند.
درباره مرحوم شیخ انصاری میخواندم که وقتی دختر ایشان به مکتب میرفت، مادر او برایش نان و تره میفرستاد. یک روز مرحوم شیخ میشنود که دخترش گله میکند و میگوید: مادر! دیگران برای بچههایشان مثلاً پلو مرغ میآورند، اما شما...، شیخ انصاری به همسرش میگوید: یکی دو روز تره به او نده تا نان و تره به دهانش خوش بیاید.
تنور شکم دمبهدم تافتن، برای دنیا و آخرت انسان مصیبت ایجاد میکند. انسان باید در مقابل تمناها و شهوتهای خود، بهدستور عقل، رعایت حدود و حقوق همنشینان و خانه و خانواده را توجه کند.
#تربیت_فرزند
شهدا عاشقتریناند
قسمت دوم
- شما مثل اینکه اصلا براتون مهم نیست یه خانم داره باهاتون حرف میزنه...چرا در و دیوارو نگاه میکنید..اصلا یه دیقه واینمیستید ادم حرفشو بزنه..
-بفرمایید بنده گوش میدم.
-نه اصلا با شما حرفی ندارم...بگید رییستون بیاد..
-با اجازتون من فرمانده این پایگاه هستم...کاری بود در خدمتم..
-بیچاره پایگاهی که شما فرماندشین!
-لا اله الا الله
یهو دیدم سرشو پایین انداخت و رفت با قفسه کتابها مشغول شد..
رومو سمتش کردم و با یه پوزخندی گفتم:
-خلاصه آقای فرمانده من شمارمو نوشتم و گذاشتم روی میز هر وقت قرعه کشیتونو کردید خبرم کنید.
-چشم خواهرم...ان شا الله آقا شمارو بطلبه
- خوبه بهانه ای برای کاراتون دارین... رفیق رفقای خودتونو قبول میکنین و به ما میگین نطلبید...باشه
منتظریم
-خواهرم به خدا اینجور نیست که شما میگید...
یک هفته بعد که اصلا موضوع مشهد تقریبا یادم رفته بود دیدم گوشیم زنگ
میخوره و شماره نا آشناست..
-الو...بفرمایین
دیدم یه دختر جوان با لحن شمرده شمرده پشت خطه:
-سلام خانم تهرانی شما هستین ؟!
-بله خودم هستم.
- می خواستم بهتون خبر بدم اقا شمارو طلبیده واسمتون تو قرعه کشی مشهد دراومده. فردا جلسه هست اگه
میشه تشریف بیارین.
ساعت و محل جلسه رو گفت و قطع کرد...
ادامه دارد...