8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌 این روایتگری زیبا رو از دست ندید .
رزمنده ای که شرمنده ی #حاج_حسین_خرازی شد ... 💔
#شهیدان_زندهاند
برگی از خاطرات شهدا 🌷🌷
خاطره امشب از #حاج_حسین_خرازی
🍂مرخصی به شرط عملیات
🥀سال ۶۱ در عملیات محرم، بعد از مرحله دوم این عملیات، وقتی به عقبه جبهه خودی و در خط پدافندی در منطقه ای از دهلران آمدیم ، بعد از یک روز فرماندهان اعلام کردند ، آماده بشید بروید مرخصی که دستور آمد گردان یا مهدی سریعا به خط شوند، تجهیزاتمان را بستیم و آمدیم به خط شدیم .
که گفتند یکی از فرماندهان می خواهد صحبت بکند، وقتی آماده شدیم، دیدیم شهید حاج حسین خرازی و شهید ردانی پور ، آمدند.
🌷 شهید خرازی که یکی از دستانش بر اثر مجروحیت به گردنش انداخته بود، شروع کرد به سخنرانی و با همان لهجه شیرین اصفهانی در حالی که خنده برلبانش بود، گفت: بچه ها کوجا میخاین برین؟ همگی گفتیم مرخصی، گفت د،نشد، یه مرحله دیگه عملیات میرین، اونوقت ، اگه شهید نشدید و سالم برگشتید،☺️ میرین خونه هادون!!
مجددا سازماندهی شدیم و در مرحله سوم عملیات در منطقه زبیدات عراق وارد عمل شدیم.
🌱 چقدر این فرماندهان ما با روحیه بودند
اینم طنز روزای جبهه و جنگ بچه های قهرمان سرزمینمون بود که مرگ را به سُخره می گرفتند .
شجاعت ،نجابت، صلابت و الی ماشاء الله نکوترین خصایص در کردار و گفتارشان موج میزد.
شب و عاقبتمون شهدایی 🌷🌷
خالص شوید تا از همـــه چیز خلاص شوید.!'
‹#اللهم_عجل_لولیک_الفرج ›
-نشرصدقهجاریه🌷
‹#حاج_حسین_خرازی›
میگفت:
ما به اینجا نیامدهایم تا روی هرتپهای سنگری بکنیم و خودمان را با زدن چهار تا گلوله مشغول کنیم!
آمدهایم تا نَفَس دشمن را ببریم؛
قیمتش را هم با خونمان میدهیم.
#حاج_حسین_خرازی
شادی روح مطهرشون صلوات 🌷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#شهید
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج❤️