eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.8هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
10هزار ویدیو
73 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
21.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همراه شویم باشهید مدافع حرم رو به حرم بی‌بی گفت ۱۵ سال نوکری کردم، مزدی نخواستم، حالا مزد منو شهادت قرار بدید. نزدیک حرم حضرت زینب سلام الله علیها انتحاری زدند. مزدش رو گرفت، اونم شب شهادت حضرت زهراسلام الله علیها... روایت شهادت شهید مدافع حرم حجت اسدی ازمحل شهادتش
به بهانه سالروز شهادت خاطرات شهدا قسمت اول 🌷شهید مهدی صابری شهیدی که بدون اجازه پدر و مادر شهید نشد! آقا مهدی بعد از رضایت پدر و مادر به عضویت تیپ فاطمیون درآمد در حالی که می‌توانست درسشو رو ادامه بده و در رفاه به زندگیش برسه ولی ترجیح داد به تکلیف الهی خودش عمل کنه بعد از حضور در سوریه مدتی در تیپ فاطمیون بود تا اینکه مسئول مخابرات منطقه درخواست نیروی کمکی از بچه‌های فاطمیون کرد 🥀 با توجه به اینکه در آن موقع عملیاتی در پیش نبود و آقا مهدی هم دوست نداشت بیکار بمونه به همراه یکی از دوستانش قبول کردند به کمک مخابرات بروند ، بعد از مدت کوتاهی دوست آقا مهدی به تیپ فاطمیون برگشت ولی آقا مهدی ماند. حدود یک هفته بعد مسئول مخابرات عوض شد وشخص دیگری به منطقه آمد آقا مهدی که دیگر تمایلی به ماندن در مخابرات را نداشت در کمال ادب و احترام پیش مسئول جدید رفت و با او صحبت کرد و دلایلی آورد که نمیتواند در این قسمت بماند 🥀حاج وحید مسئول جدید بود و کسی او را نمی شناخت ، او بعد از اینکه صحبتهای آقا مهدی را گوش کرد با آرامش به او گفت آقا مهدی این حقیر هیچ وقت کسی را به اجبار در کاری نگه نمیدارم ، ولی برای شما پیشنهادی دارم شما یک هفته در کنار ما بمان بعد اگر خواستی بروی قول میدهم بدون هیچ سوالی تسویه شما را بدهم ، یک هفته آقا مهدی شد سه ماه.... ادامه دارد... .همرزم شهید 🥀
🌷شهید علی بلورچی کیست؟ ▫️او صد مورد رو در رابطه با گناه هانش در دفترچه خاطراتش نوشته بود. ده مورد اول این موارد را می نویسم ببینیم ما کجا هستیم و آنها کجا بودند: ۱.نماز صبح را بی حال خواندم و اصولاً حال نداشتم و خيلی بی حال زيارت عاشورا خواندم. ۲. خواب بر من غلبه كرد. ۳. ياد امام زمان عليه السلام كم بودم. ۴. الفاظ زائد زياد به كار بردم. ۵. مشارطه نكردم. 6. زود عصبانی می‌شوم . 7. شهوت شکم داشتم. 8. ریا کردم. 9. حب دنیا داشتم. 10. حضور قلب در سر نماز خیلی کم بود. 🕊🌷 📙به قلم بهشتیان. اثر گروه شهید هادی
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌷شهید علی خلیلی ۲۰ ساله بود که برای دفاع از یک دختر بدحجاب شاهرگش را زدند. درسته که حجاب خط قرمز ماست اما برای دفاع از ناموس ایرانی خون هم میدیم... 🥀
🍃در شانزدهم آذر ماه ۱۳۳۶ در روستای اسفرجان چشم به جهان گشود. شور و شوقش به تحصیل باعث شد تا وارد مدرسه عالی معدن شود و به عنوان داوطلب آزاد ،دیپلم طبیعی را دریافت کند. 🍃 با شروع جنگ تحمیلی وارد جبهه حق علیه باطل شد و به آرزویش رسید.مانند بسیاری از جوانمردان دیگر که جان دادند و نگذاشتند یک وجب از خاک میهن در تصرف استعمارگران باشد و باز بوی لاله های سرخ می آیدگل هایی که پر پر شدند تا سرافراز و سربلند باشیم جوانمردانی که در سخت ترین شرایط با صبر و توکل از هر مانعی عبور کردند و هیچ چیز سد راهشان نبود.شهیدانی با عطر بهار که همچو گل ها میشکفند و به سوی آسمان پر میکشند و از خود شرافت و جوانمردی به جای میگذارند تا بار دگر مرحمی برای زخم های ناجوانمردی و ظلمت باشد شهید محمد علی امیری هم همچو همسنگران و یارانش در برابر ظلم ایستاد ،و دفاع کرد و به آسمانیان پیوست. "شهیدان قصه پر سوز عشقند شهیدان شمع عالم سور عشقند" به مناسبت سالروز شهادت شهید محمد علی امیری 📅تاریخ تولد : ۱۶ آذر ۱٣٣۶ تاریخ شهادت ۱۱ فروردین ۱٣۶۱ 🥀مزار اسفرجان 🥀
🌷🌷 پاسدار رشید و پاکباخته اسلام "میلاد حیدری" از مدافعان شجاع و سلحشور حرم سحرگاه جمعه یازدهم فروردین ماه ۱۴۰۲ مصادف با نهم ماه مبارک رمضان، در حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در حوالی دمشق سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمده بود 🥀شهید حیدری از نیروهای فرماندهی سایبری سپاه و مستشاران نظامی و افسران پاکباخته سپاه و اصالتاً اهل روستای وینسار از شهرستان قروه استان کردستان بوده و ساکن شهرستان قرچک .در کودکی پدرش که نظامی بود را در حین یک عملیات از دست داد. 🥀این شهید والامقام و پاسدار اسلام در هنگام شهادت ۳۲ سال داشت و ازاو دو فرزند به یادگار باقی مانده است 🌷مادر شهید حیدری از بی‌قراری فرزندش پس از شهادت حاج قاسم گفت که چطور پس از سال‌ها داغ بی‌پدری برایش زنده شده و با شهادت شهید سلیمانی بار دیگر در سوگ نشست. خواهر این شهید بزرگوار از نوازش‌های پدرانه‌اش می‌گفت و از سختی باورنکردنی نبود برادر و دلش می‌خواست همه این‌ها کابوس‌های شبانه‌اش باشد. حلما و محمد اینک در سالروز فراق دو ساله از پدر هنوز گرد حزن و اندوه را با خود حمل می‌کنند. تا رنده ایم شرمنده خانواده شهدا هستیم نام و یادش گرامی .🌷🌷 🥀عاقبتتون ختم با شهدا 🥀
💠 که زمان شهادت و محـل قبر خود را نشــان داد.... 🌷روز خاکسپارے شهیـد موزه بود. اکثر بچه هاے قدیم لشـکرجمع بودن... با حاج عبدالله به حسینیه گلزار شهدا تکیه داده بودیم. گفت فـلانی, این آب خورے رو می بینے؟ (و به اب خوری کنار مزار شهیدسپاسی اشاره می کرد.) گفتم :خــوب؟ گفت: هفته دیگه, جاے اون یه شهید دفن می کنید؟ گفتم کی؟ گفت:حاج عـبدالله رودکی!😳😳 گفتم :خواب دیـدے خیـر باشـه!😊 به چند نفر دیگه هم سپــرد. هفته بعدشد. شب خوابی دیدم که مطمئن شدم, خبــر بدی در راه است. تا خبرشهادتش امد. بعد هم گفــتن از تهران آمــده اند تا پیــکر حـاج عبدالله را ببــرن تهران.., بهشت زهرا! سریع خــودم را رساندم و با عصبانیت گفتم :مگــه نشــنیده اید امام فرمودند ملاک وصیت شهدا است! گفتن بله! گفتم: هفته پیش به من گفت کجا دفن شود, به چنــد نفر دیگر هم... چه جایے بهتر از کنار مجــید سپاسے! 🍃🌷🍃 حاج عبدالله رودکی
یادی از شیرازی 🔻 🔰در آخرین شب زندگی اش در حالی که در تب می سوخت همسرش را راضی می کند تا او را به مجلس دعای توسل برساند به گواه دوستانش، آن شب مثل همیشه بشدت منقلب بود. پس از مراسم دعا، همه سوار اتومبیل میشوند. ماشین حرکت می کند که در مسیر با حمله ضد انقلاب و با اصابت گلوله به سر مبارکش به میرسد. ✍️ : 🔹همســرم بـدان ڪه من نســرین کسے ڪه تو را دارد، را هم بسیار دوســت مے‌دارم، چون خــداے خــود را در آن زمــان پــیدا مےکنم. از تــو مے‌خواهــم اگر می‌خواهے فردے خداگــونه باشـــی و درس دهنـــده، از امـــروز و از این ســـاعت سعی کنی تمــــاس خود را با خــدای خویــش بیـــشتر کنــے و همیـــن طــور معلــّمے باشی جدّے. 🌷
『🖤🕊』 پدر شهید: جـواد همیشــه خبـرهای ســوریه و عراق را پیگیری می‌کرد. از طـریق بـرادرش از مــادرش خواست که عـازم ســوریه شود امـا من راضـی به رفتنش نبودم. وقــتی او را در لباس جنگ دیدم ، سر و صورتش را بوسیدم و گفتم: « مــــن راضـــــی‌ ام ؛ بــــــرو... »🥺❤️ 🕊 🥀 ٣صلوات‌سهم‌شماهدیه‌به‌شهید .
💠یڪ بار که از جبـــهه آمده بود خواهش کرد به اتـــفاق پـــدرش به مشهد و زیارت امام رضــا (ع)برویـــم. با تأکید رسول مرتب به حرم می رفتیم. یکبار در حرم گفت: مادر اگر قصور و خطايی از من ديدے ببـــخش، اگر زمانے صدايم ناخــودآگاه بر روے شـــما بلند شد، مرا ببخش! مادر در اين حرم مقدس دعا كن تا شهيد بشم. گفتم: دعا نمی‏كنم كه شهيد بشی، اما دعا می کنم خدا هرچه صلاح توست، مقدّرت کند. ‏گفت: نه، حتماً بايد دعا كنى كه شهيد بشم، چون وقتی روز قيامت برسد زانوهاى بزرگان در مقابل حساب خداوندى سست می‏شود، مادر جان! تو اگر می خواهى شفيعى در آن دنيا داشته باشى، امروز دعا كن كه من شهيد بشم! 🌷🍃🌷🍃 عبدالرسول گلبن حقیقی
💠یڪ بار که از جبـــهه آمده بود خواهش کرد به اتـــفاق پـــدرش به مشهد و زیارت امام رضــا (ع)برویـــم. با تأکید رسول مرتب به حرم می رفتیم. یکبار در حرم گفت: مادر اگر قصور و خطايی از من ديدے ببـــخش، اگر زمانے صدايم ناخــودآگاه بر روے شـــما بلند شد، مرا ببخش! مادر در اين حرم مقدس دعا كن تا شهيد بشم. گفتم: دعا نمی‏كنم كه شهيد بشی، اما دعا می کنم خدا هرچه صلاح توست، مقدّرت کند. ‏گفت: نه، حتماً بايد دعا كنى كه شهيد بشم، چون وقتی روز قيامت برسد زانوهاى بزرگان در مقابل حساب خداوندى سست می‏شود، مادر جان! تو اگر می خواهى شفيعى در آن دنيا داشته باشى، امروز دعا كن كه من شهيد بشم! 🌷🍃🌷🍃 عبدالرسول گلبن حقیقی