رفتارش صمیمی بود اهل ریاکاری نبود. یادم می آید یک روز خوابیده بودم، دیدم کف پایم می خارد. بلندشدم، دیدم محمد صورتش را به کف پایم می مالد. خیلی ناراحت شدم، پایم را سریع کشیدم و با خشم گفتم: این کارها چه معنی می دهد؟
گفت: مگر بهشت زیر پای مادرها نیست؟ دوست دارم چشمهایم نور بگیرد، نور بهشت...
📜 خاطره ای از مادر شهید...
🌹سـالروز شـهادت شـهید مـــحمد عبـــدی
گرامـی بـاد🌹
#شهید_محمد_عبدی #شهیدمحمدعبدی
#سالروز_شهادتش_گرامی_باد
📆 تاریخ شهادت: ۷۷/۱۱/۱۶
هنگام شهادتش در درگیری با اشرار ، وقتی جلوتر رفتیم دیدیم که فقط یک تیر به محمد خورده ، آن هم درست در سینهاش!
یاد حرفش افتادیم که: اگر ادعایم میشود که شیفته خانم حضرت زهراء(س) هستم، باید از سینه یا پهلو شهید بشوم:))!
+و همان هم شد . . :)
#شهیدمحمدعبدی
- هرگز نکنم شکوه و ناله نه گلایه
الحقکهدرایندایرهخونرنگبمیریم
بیتی از اشعار معلم بسیجی . . :))
#شهیدمحمدعبدی