دست و دل بازیاش
از صدقه دادن پیدا بود
مثلا وقتی میخواست صدقه بدهد
میگفتم: آقا مهدی آنجا پول خورد داریم
میدیدم زیاد میاندازد
از قصد پول خورد میگذاشتم آنجا
ڪه زیاد نیندازد تا صرفهجویی بشه
اما او میگفت: برای سلامتی امام زمان(عج)
هر چقدر بدهیم ڪم است
اتفاقا یڪ روز ڪه
سر همین موضوع حرف میزدیم
رفتم زودپز را باز ڪنم ڪه ناگهان
منفجر شد و هرچه داخلش بود پاشید تویِ صورتم.
آقا مهدی به شوخی جدی گفت:
به خاطر همین حرفات هست
ڪه اینجوری شد
منتهی چون نیتت بد نبود
صورتت چیزی نشد
هنوز هم روی سقف آشپــزخانه
جای منفجر شدنش هست
با هم همه جا را تمیز ڪردیم...
همیشه در ڪار خانه
کمکم میڪرد
میگفت از گناهانم کم میشود.
همسر#شهیدمهدیقاضیخانی
دست و دل بازیاش
از صدقه دادن پیدا بود
مثلا وقتی میخواست صدقه بدهد
میگفتم: آقا مهدی آنجا پول خورد داریم
میدیدم زیاد میاندازد
از قصد پول خورد میگذاشتم آنجا
ڪه زیاد نیندازد تا صرفهجویی بشه
اما او میگفت: برای سلامتی امام زمان(عج)
هر چقدر بدهیم ڪم است
اتفاقا یڪ روز ڪه
سر همین موضوع حرف میزدیم
رفتم زودپز را باز ڪنم ڪه ناگهان
منفجر شد و هرچه داخلش بود پاشید تویِ صورتم.
آقا مهدی به شوخی جدی گفت:
به خاطر همین حرفات هست
ڪه اینجوری شد
منتهی چون نیتت بد نبود
صورتت چیزی نشد
هنوز هم روی سقف آشپــزخانه
جای منفجر شدنش هست
با هم همه جا را تمیز ڪردیم...
همیشه در ڪار خانه
کمکم میڪرد
میگفت از گناهانم کم میشود.
همسر#شهیدمهدیقاضیخانی
یکبار در خیابان دیدم آقا مهدی
یک جاروی بزرگِ شهرداری دستش گرفته است
و خیابان را جارو میزند!
علت را که پرسیدم گفت: پشت نیسانش
بار شیشه داشته و موقع حرکت شیشهها
شکسته و خرد شدند و کفِ خیابان ریختند!
به آقا مهدی گفتم: ولش کن! آبرویمان میرود
شهرداری تمیز میکند ولی به حرفم توجهی نکرد
و بعد از اینکه خیلی اصرار کردم گفت:
اگه این شیشهها توی لاستیکِ ماشین
مردم فرو برود،حقالناس گردنم است
و فردای قیامت آبرویمان میرود!
#شهیدمهدیقاضیخانی
دست و دل بازیاش از صدقه دادن پیدا بود
مثلا وقتی میخواست صدقه بدهد. میگفتم: آقا مهدی آنجا پول خورد داریم. میدیدم زیاد میاندازد. از قصد پول خورد میگذاشتم آنجا ڪه زیاد نیندازد تا صرفهجویی بشه
اما او میگفت: برای سلامتی امام زمان(عج) هر چقدر بدهیم ڪم است
اتفاقا یڪ روز ڪه سر همین موضوع حرف میزدیم رفتم زودپز را باز ڪنم ڪه ناگهان منفجر شد و هرچه داخلش بود پاشید تویِ صورتم.
آقا مهدی به شوخی جدی گفت: به خاطر همین حرفات هست ڪه اینجوری شد منتهی چون نیتت بد نبود صورتت چیزی نشد هنوز هم روی سقف آشپــزخانه جای منفجر شدنش هست با هم همه جا را تمیز ڪردیم...
همیشه در ڪار خانه کمکم میڪرد میگفت از گناهانم کم میشود.
روایتازهمسر #شهیدمهدیقاضیخانی🕊♥️