امروز روز ِشماست ، آقای ِذوالفقاری ( : اولین باری که با شما آشنا شدیم ، با دیدن همان عکس معروفی بود که زیر آن حک شده بود : " من آنقدر زشتم که بعد از مرگم کسی عکس مرا چاپ هم نمی‌کند . " اما به جرئت میگویم که سیمایی زیبا تر از شما تا به حال به چشم ندیده ام . از همان ابتدای زندگی که مدرسه را ترک و در جست و جوی گمشده ی تان از مغازه ی فلافل فروشی تا بسیج و مسجد و معراج شهدا روز ها را پشت سر می‌ گذاشتید ، می دانستید که مقصود را در جای دیگری خواهید یافت . می دانستید گوهر عشق میان ِخیابان های ِنجف و مروارید سعادت در لا به لای خطوط کتاب ِاصول و فقه است . و در آخر هم کنجی از صحن و سرای ِملکوتی سلطان ِنجف در مجاورت با اسدالله الغالب ، به سلوک و عروج ابدی رسیدید . شما الگوی تمام طلاب هستید ( : حتی الگوی تمام کسانی که حب علم را در دل می پرورانند . شما در حق تمامی ما برادری کرده اید . و ما به نیم نگاهی از سوی شما ، سرباز ِمخلص ِجان بر کف ِعاشق ِ طلبه ِانقلابی ِزیبا رو به شدت نیازمندیم . و در پایان ، ما را از یاد مبر ! که شما مانند خون در رگ های ما جاری هستی ( : - #شهید‌محمد‌هادی‌ذوالفقاری .

_يك هفته بعد از شهادت خوابش را ديدم. در خواب نمي دانستم هادي شهيد شده. گفتم: «شما كجايي، چي شد،نيستي؟» لبخندي زد و گفت: «الحمدلله به آرزوم رسيدم🌼✨» #شَـهید‌مُـحَمَّـد‌هادی‌ذوُالـفَقاری🕊️📿 #پسرک‌فلافل‌فروش