eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.8هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
74 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین نزدیکِ و آشوبم. میشه آقا بزنی امضام رو؟! :)🔓🤍
تک و تنها که شدی حسین علیه‌السلام را صدا بزن! او وترالموتور است ... میداند تنها و غریب ماندن یعنی چه:))💔!
💌 نصیحت حاج حسین یکتا به دهه هشتادیها دهه هشادیها ! جوونیتونو نوجوونیتونو مفت نفروشید. اگه یه روزی حججی ، شد حججی و سری توی سرها شد، اگه حاج قاسم دلبر شد، بخاطر این بود که توی یک محیطی قرار گرفتن که اون محیط تربیتشون کرد. من ازتون میخوام که بگردید دوست خوب پیدا کنید، بگردید محیط خوب پیدا کنید، بگردید حرف های خوب، مطالب خوب پیدا کنید ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
|رفتی‌و‌دگر‌نیامدی| عصر همون روزی که آرمان مجروح شد داشتم روی بالکن راه میرفتم که دیدم آرمان داره وسایلش رو جمع میکنه بهش گفتم : آرمان داری کجا میری؟ گفت : احتمالا امشب خیابونا‌ شلوغ میشه دارم میرم تا اعزام بشم برای جلوگیری از اغتشاشات تو هم بیا تا امشب با هم بریم‌ گفتم : آرمان بشین دَرست رو بخون گفت : آدم نباید سیب‌زمینی باشه گفتم : خب حداقل از این به بعد کم تر برو گفت : باشه ؛ امشب رو میرم ولی از این به بعد کم تر میرم . رفتی و دِگَر نیامدی ... _به‌روایت‌از‌رفیقِ‌شهید 🕊 🌹
|خُمسِ‌برنج| نشسته بود سرِ سفره ، اما لب به برنج نمی‌زد . _چرا شروع نمی‌کنی مادر؟ از دهن افتاد! +خمس برنج هارو دادین؟ _وقتی اطمینان دادم که خمسش را داده‌ایم ، بسم‌اللّه گفت و قاشق اول را به دهان برد... _به‌روایت‌ازمادربزرگوارِ‌شهید 🌱 🕊
گفتم‌آب‌حیات؟؟؟ گفتاچایی‌ اباعبدالله:)❤️‍🩹!'
2.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همچین صحنه ای رو برای شما اربعین اروزمندم❤️‍🩹🥺
جز تو کسی به حالِ دلِ من محل نداد، جز تو کسی طریقِ رفاقت بلد نبود🌱' - آرمانِ‌وطن❤️‍🩹 ..
|همان‌جایی‌که‌میخواست| یکی از خصوصیاتِ آرمان این بود که خیلی اهلِ ارتباط با شهدا بود . طوری که سعی می‌کرد اگه میشد حداقل هرهفته به زیارتِ شهدا برود . حالا گلزارشهدا‌ یا کهف‌الشهدا و... حدودِ یک ماه پیش بود که با هم گلزار شهدا رفتیم . زیارت کردیم و فاتحه و روضه خوندیم تا رسیدیم به قطعه‌ء‌ ۵۰ . به مزارِ شهید سجادِ زبرجدی که رسیدیم ، آرمان کنارِ مزار خوابید و با لبخند به من نگاه کرد . گفت : حاجی چی میشه ما هم شهید شیم اینجا خاکمون کنن ، همین جا کنارِ شهید زبرجدی‌ دفنمون‌ کنن . من اصلا فکرش را نمیکردم ، یک ماه بعد ، آرمان شهید بشود و کنارِ همان شهید هم دفن شود ... _به‌روایت‌از‌رفیقِ‌شهید 🌹 🕊
یاد کنیم: 《شَهیـد آرمانِ علی‌وردی》 را با ذکر فاتحه والاخلاص معَ الصلوات🕊