489.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو همان نقطهی نوری میان تاریکی ها...❤️
#امام_حسین #کربلا
شوقِ ما به کربلا قاصد
بی درد کجا میداند ؟!
آنقدَر شوقِ حسینع داریم،
فقط خدا میداند :))❤️🩹
#حسینجانم
تواضع سردار دلها❤️
زمانی که در جنوب شرق ماموریت داشتیم شب به یک پاسگاه ژاندارمری که روستا بود رفتیم و قرار بود صبح برای شناسایی حرکت کنیم.
آن شب به دلیل کمبود جا باید حدود ۱۴ نفر در یک اتاق می خوابیدیم در حالی که فقط یک تخت سربازی در اتاق بود.❗️
من به گمان اینکه سردار حاج قاسم سلیمانی برای استراحت به اتاق دیگری می رود قبل از ورود بقیه روی تخت دراز کشیدم.
زمانی حاج قاسم را در حال ورود به اتاق دیدم از جا بلند شدم اما حاج قاسم آمد داخل همان اتاق و از من خواست سر جایم دراز بکشم.
من با اصرار خواستم ایشان به جای من روی تخت بخوابند اما خطاب به من گفت من فرمانده تو هستم و به تو امر می کنم همانجا بخوابی.
آن شب حاج قاسم با وجود کمبود جا زیر تختی که من خوابیده بودم با سختی خوابید و به ما درس های بزرگی داد...
#حاج_قاسم_سلیمانی
#او_خواهد_آمد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهداءومهدویت
#پیشنهاد_مطالعه 👌👌👌
🔹 روایت #داماد_رهبر_انقلاب از مراسم نماز بر پیکر شهید#سید_رضی
برای او که بهشت، تنها بهایش بود❣️
🔸آقای #دکتر_مصباح_باقری داماد حضرت آیتالله العظمی خامنهای دام عزه:
قرار شد نماز سیدرضی را #آقا بخوانند. بامدادِ پنج شنبه هفتم دی ماه ۱۴۰۲، در یک روزِ سردِ زمستانی، خانواده شهید به همراه عدهای از #فرماندهان و سرداران منتظر بودند. «او» هم گوشهای ایستاده بود. ساکت و آرام. آقا که تشریف آوردند، چند قدمی هم عقبتر از آن جا که ایستاده بود، رفت. آقا بعد از تفقد و تسلیت به خانواده #شهید_سید_رضی، مشغول صحبت با برخی فرماندهان شدند. «او» باز هم عقبتر رفت و دور شد. سرمای زمستان #تهران، بهانه خوبی به دستش داده بود تا خودش را خوب و زیاد بپوشاند. کلاهی بر سر تا روی چشمها گذاشته و دکمههای اورکت را هم تا بالا بسته بود.
در بین صحبت آقا با فرماندهان، رهبر از زبان یکی از سرداران، متوجه حضور «او» شدند. با تأکید جویا شدند: مگر «او» اینجاست؟ گفتند: بله و زود «او» را صدا زدند تا جلو بیاید. با آرامش و سکوت و #تواضع جلو آمد. سلام و دستبوسی کرد و احوالپرسی مختصری. بعد خیلی تند و سریع عقب رفت؛ عقبتر از قبل. انگار نمیخواست حتی به اندازه ذرهای دیده شود. نمیخواست زحمتی درست کند. نمیخواست به قدر پر کاهی هم بار باشد.
#نماز را هم صف آخر خواند. دور و مخفیانه... انگار عادت کرده که حتی سر و صدای کوچک و ریزی هم نداشته باشد. نماز تمام شد و «او» باز هم دور و غریب و تنها.. حالا #تابوت را بلند کردند برای #تشییع تا بیرون #بیت_رهبری. «او» با چشمهایش یار و همرزم دیرینهاش را بدرقه...
میکرد، گویا با همان چشمها داشت با او حرف میزد و قرار و مدار میگذاشت، شاید هم قرار و مدارهای قبلی را یادآوری میکرد..
🔻در همین بین ، اهل دلی که در جمع بود به چند جوان و نوجوان اطرافش توصیه کرد: "بروید و خوب و سیر تماشایش کنید؛ شاید دیگر «او» را نبینید"
به آن بندهی خدا عرض ادب کردم و گفتم: "از «او» چه دیدید که چنین توصیهای داشتید؟"
💠 گفت: "او مجسمه اخلاص است. به اندازه ذرهای اجازه بروز و ظهور نفس نمیدهد. کامل رامش کرده. با این همه کتوم و بی ادعاست!" بعد ادامه داد: "اما طولی نمی کشد... این #اخلاص اجرش فقط یک چیز است".
سه ماه بعد، دوشنبه بیست و یک #رمضان، #سیزده فروردین ۱۴۰۳ بود که خبر بهشتیشدن «او» آمد. باز مسجل شد که بهشت را به بها بدهند؛ نه به بهانه!
«او»، #شهید_محمدرضا_زاهدی، فرمانده و سردار بزرگ و بلند بالا اما بیادعای سپاه سرافراز اسلام و ایران بود..💔
شادی روح مطهرشون صلوات 🌷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#از_شهدا_بیاموزیم
لیستی که شهید مدافع حرم #حمید_سیاهکالی
از نام ائمه آماده کرده بودند و به درب یخچالشون نصب کرده بودند ...
#حتما_ذخیره_کنید 📌
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای که حرمت ملجع درماندگان..:)❤️🩹
دور مران..🫀🪽
#امام_رضای_قلبم
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این فرصت وجود دارد که
انسان عذر خواهی کند !