eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.8هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
74 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
●نَام‌زِینب‌دَلنشین‌‌ودَلرباست°💚° ○قَسم‌به‌صَبر!🫀 بِه‌داغی‌که‌تَازه‌است‌هَنوز! ○دِلی‌صَبورتراز«زینب»آفریده‌نَشد ●چِه‌کسی‌ست‌که‌نَداند؟! ○برای‌زخَم‌های‌جَانسوزِزینب.. هیچ‌مرهمی"حُسیـن" نمی‌شود.🥀. درروز‌تولدتُوای‌ماه‌دَمشق جای‌هَمه‌ی‌مَدافـِعانت‌خَالیست.🌹° °اَلسَّلامُ‌عَلَیکِ‌یَااُمَّ‌المَصَائِبِ‌یَا‌زَینَبُ°
درجامعه‌انقلاب‌اسلامے ما‌دو‌رَوَندبیشتر‌نداریـم: امامت‌وامت امامت‌وحزب‌الله والسلام خط‌سومۍنداریم
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دستم خالیست...! هدیه ای گرانبها تر از اجابت خواسته‌ی تو موثر بودن در تحقق ظهور مولا نداشتم با ترک یک گناه عهد میبندم با تو برای رضای خدا...
🎥 گل‌آرایی ضریح مطهر حضرت زینب(ع) به مناسبت سالروز ولادت ایشان
ناراحت‌بود ): بهش‌گفتم‌محمدحسین‌چراناراحتۍ؟! گفت:خیلۍ‌جامعہ‌خراب‌شدھ، آدم‌بہ‌گناه‌مۍ‌افته.🔥 رفیقش‌گفت:خد‌اتوبہ‌رو‌ براۍ‌همین‌گذاشته... وگفتہ‌ڪہ‌من‌گناهاتون‌رو‌میبخشم... محمد‌حسین‌قانع‌نشد‌وگفت: وقتۍ‌یہ‌قطرھ‌جوهر‌مۍ‌افتہ‌ روآینہ،شایددستمال‌بردارۍ‌! وقطرھ‌روپاڪ‌کنۍ‌،ولۍ‌آینہ‌کدر‌میشه...💔(: شهیدمحمدحسین‌محمدخانی...🕊!
💌 عشق بے طاعت معشوق بہ جایی نرسد ... یــار دلدار شدن هدیہ "ســــر" میخواهد ... 🌱 🥀 🩷 🍂 📿 صبحتون و عاقبتمون شهدایی⛅️✋🏻 ↰شہیدانہ🕊↳
رفقا نمازتون سرد نشه..‌🙃✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 "خداوند نماز را بر انسان واجب ساخت تا او از خداوند غافل نگردد❗️ و هیچ گاه خود را در هیاهویِ دنیا تنها نبیند ... 👌🏻
🙃🍃 روزهاے اول ازدواج یه روز دستمو گرفت و گفت: خانوم... بیا پیشم بشین کارت دارم... گفتم: بفرما آقاے گلم من سراپا گوشم گفت: ببین خانومے همین اول بهت گفته باشمااا ڪار خونه رو تقسیم میڪنیم هر وقت نیاز به ڪمڪ داشتے باید بهـم بگے☺️ گفتم: آخه شما از سر ڪار برمیگرے خستہ میشے☹️ گفت:حرف نباشه حرف آخر با منه😉✌️🏻 اونم هر چے تو بگے من باید بگم چشم!😂✋🏻 واقعاً هم به قولش عمل ڪرد از سرڪار ڪہ برمیگشت با وجود خستڰے شروع میکرد ڪمڪ ڪردن مهمون ڪہ میومد بهم میگفت: شما بشین خانوم من از مهمونا پذیرایے ميڪنم فامیلا ڪہ ميومدن خونمون بهم میگفتن خوش به حالت طاهره خانوم آقا مهدے واقعاً یہ مرد واقعیه😍 منم تو دلمـ صدها بار خدا رو شڪر میڪردم واسہ زندگے اومده بودیم تهران با وجود اینڪہ از سختیاش برام گفته بود ولے با حضورش طعم تلخ غربت واسم شیرین بود😌 سر ڪار ڪہ میرفت دلتنـگ میشدم☹️ وقتے برمیگشت با وجود خستگے میگفت: نبینم خانومِ من دلش گرفتہ باشه هااا😃❤️ پاشو حاضر شو بریم بیرون😉 میرفتیم و یہ حال و هوایے عوض میڪردیم اونقدر شوخے و بگو و بخند راه مینداخت😁 که همه اون ساعتایے ڪہ ڪنارم نبود و هم جبران میڪرد😇 و من بیشتر عاشقش میشدم و البته وابسته تر از قبل...😢❤️ همسر