eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.8هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
74 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
می‌خواهید خدا عاشق شما شود ؟ قلم میزنید برای خدا باشد . . ‌گام ‌برمی‌دارید برای خدا باشد . . ‌سخن می‌گویید برای خدا باشد . . همه چی و همه چی برای خدا باشد ؛ 🌱
ما قبل از تولد رسول، یک اسم پسر و یک اسم دختر انتخاب کرده بودیم. اسم پسر رو محمدرسول در نظر گرفته بودیم؛ ولی چون شب تولدش مصادف با شب تولد "امام حسن‌ عسکری (علیه‌ السلام)" شد به این مناسبت اسمش رو محمدحسن گذاشتیم؛ و از آنجایی که من نام رسول رو دوست داشتم گفتم تو منزل "رسول" صداش میزنیم... نقل از
شهید بابک نوری 🕊💔
💢 خدایا! می دانم که کم کاری از من است خدایا! می دانم که من بی توجهم خدایا! می دانم که من بی همتم خدایا! می دانم که من قلب امام زمان (عج) را رنجانده ام، اما خود می گویی که به سمت من باز آیید.. آمده ام خدا! کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم. 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 شهید مدافع حرم 🌷 👌مدح بسیار زیبای حضرت امیرالمومنین توسط شهید مدافع حرم 🌹🍃
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید مصطفی ردانی پور: در همه گرفتاری‌هاتون توسل داشته باشید به خود آقا(حضرت ولیعصر عج)، همه گره‌ها به دست ایشون باز می‌شه.. شهدا با توسل به این ابرقدرت، با دست خالی جلوی یه دنیا ایستادگی کردند. شهیدمصطفی_ردانی_پور🕊
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 جوری روی خودتون کار کنید که اگه یه گناه کردید گریتون بگیره ... شهید جهاد مغنیه❣🍃
تاریخ تولد: 1364/4/9 محل تولد: تهران تاریخ شهادت: 1394/08/16 محل شهادت: حلب سوریه وضعیت تأهل: متاهل تعداد فرزندان: یک تحصیلات: فارع التحصیل مهندس عمران یزد و دانشجوی ارشد علوم و تحقیقات
زندگینامه خودم در 9 تیر 1364 در تهران متولد شدم . سال 68 که امام خمینی رحلت کردند چهار سال بیشتر نداشتم ولی از همان دوران سرباز امام بودم پدرم رزمنده و ایثارگر دفاع مقدس بود . من هم از بچگی با فرهنگ ایثار و مقاومت به خوبی آشنا شدم . سال 74 عضو بسیج مسجد محله شدم . علاقه زیادی به شهدا داشتم و زندگی نامه  شهدا رو حفظ بودم از بچگی علاقه خاصی به اهل بیت خصوصا امام حسین داشتم . مرید امام حسین بودم به قول مادرم اصلا مدافع به دنیا آمده بودم . هیئت علمدار یزد رو راه انداختیم . مداحی هیئت معمولا با من بود  بچه درسخونی بودم . دانشگاه آزاد یزد رشته عمران پذیرفته شدم . عضو بسیج دانشگاه بودم  علی رغم همه ی مخالفت ها تونستیم 8 شهید گمنام  را تو دانشگاه دفن کنیم . دوره ارشد رو هم در رشته مدیریت در تهران گذروندم  در زلزله ی بم به صورت خودجوش رفتم یاری زلزله زده ها سال های زیادی تو اردوهای جهادی در مناطقی مثل بشاگرد و نوع دیگه از دفاع رو در خدمت به مردم محروم تجربه کرده بودم سال 89 وارد سپاه شدم . جوون با اراده ای بودم. دوره غواصی رو گذروندم مرد عمل بودم  وشجاع توی مباحث نظامی فراگیری خوبی داشتم . موقع خواستگاری گفتم : هر جای دنیا که فریاد مظلومی رو بشنوم برای کمک خواهم رفت  شب عروسی با همسرم رفتیم پیش تمام شهدای گمنام  یزد   دوست و رفقای بسیجی و کنگره ای رو هم دعوت کرده بودم  امیر حسین که به دنیا اومد خانواده گفتن شاید دلش گرم بشه و بیشتر اینجا بند بشه اما اینطور نشد دلم گرم بود از حضور بچه م اما تو دلم آتیش بود به خاطر اعتقاداتم همون اول به همسرم گفتم زندگی با من یه زندگی معمولی نیست میدونست سرباز مطیع ولایتم میدونست تو راهی پا نمیذارم که ذره ای ناراحتی حضرت آقا توش باشه  همسرت که حسینی باشه تو رو  ظهیرت میکنه بی هیچ مخالفتی از جانب همسرم به سوریه رفتم  امیرحسین نه ماهه بود که لباس رزم پوشیدم . 99 روز سوریه بودم حسابی دلتنگ  امیر حسین بودم  به حاج آقا آیت اللهی از علمای بزرگ یزد  گفتم دعا کنید شهادت نصیب و روزیمون بشه. حاج آقا گفتند از خدا میخوام که مثل حبیب بن مظاهر بشید و منم گفتم لذتی که علی اکبر سید الشهدا از شهادت برد هرگز حبیب نبرد.   پنجاه و سه روز تو کاظمین بودم و تقریبا ۹ ماه تو سوریه اسم مستعارم عمار بود. بین بچه ها معروف بودم به حاج عمار تو سوریه فرمانده ی تیپ هجومی سید الشهدا بودم یه فرمانده برای اینکه موفق باشه هم باید مشروعیت داشته باشه و هم مقبولیت. من برای فرماندهی محور ها که انتخاب میشدم مشروعیت پیدا می کردم اما مقبولیتم تو دلای نیروهام بود.  شانزده آبان ۹۴ شمال سابقیه عملیات داشتیم.  پا به پای نیروهام و کنارشون می جنگیدم و هدایتشون می کردم طلوع آفتاب که رسید،آفتاب سعادت  من هم تابیدوشهید شدم از آخرین وداعم  ۹۹ روز میگذشت
وصیت نامه سلام بر شما ائمه معصومین که بندگان خاص خدایید و از هر چه که داشتید در راه خداوند و معبود و معشوق خویش گذشتید. سلام بر شما که متقیان راه ﷲ هستید. بارالها! از این که به بنده حقیرت توفیق دادی که در راهت گام بر دارد، تو را سپاس می‌گویم و از این که توفیقم دادی که در جبهه در کنار خالصان و مخلصان راهت قدم بر دارم، تو را شکر و سپاس می‌گویم. در این راه، دیدار خودت را هم نصیبم گردان! «محمدحسین محمدخانی»
🌱از گمنامی نترس از اینکه اسم ورسمی نداری، از کارهای کرده ات به نام دیگری، از بی تفاوت بودن آدم ها، ازتنهایی ات درعین شلوغی ها غمگین مباش که گمنامی اولین گام برای رسیدن است... 🥀 🌱 🌱 🌷🌷🌷🌷