میدانم‌چِہ‌خون‌هاریختِہ‌شد ڪہ‌من‌بِمانم،حِجاب‌و‌عفت‌بمانند... چہ‌وَصیت‌هانوشتہ‌شد‌ ڪہ‌بہ‌من‌بِگویند‌ما‌رَفتیم‌اما‌تو حَواسَت‌بہ‌یادگارِ‌مادَرت‌باشد:) نگذار؎حُرمتش‌رابریزند" پس‌باافتخارمۍپوشَمش‌وبا‌اِفتخار مےگویم‌یادگارزَهرا‌را‌برسردارم..❤️‍🩹🥹 #چادرانه

_امربه‌معروف ازاونجاخراب‌شدکه هرکی‌هرکاری‌کردگفت: عیسی‌به‌دین‌خودموسی‌به‌دین‌خود آیاخدای‌هردویکی‌نبود..!؟💔(: #بی‌تفاوت‌نباشیم..!

چه کردم یا قلب امام زمانم؟

خدا اگه میخواست مارو نبخشه که بهمون امام رضا نمی‌داد❤️‍🩹.. -استادپناهیان

بُزرگۍجَھـٰان‌را‌بیخیال.. مَن‌آن‌چَند‌وَجب‌ڪنج‌ِ بین‌الحَرمینت‌را‌خواهانَم((:❤️‍🩹

خوشبخت فقط مشهدیا... همه لذت دنیا رو اینا بُردن(: فک کن یهو دلت میگیره، مترو، حرم، زیارت، چای، و تمام :)❤️‍🩹

سرکلاس‌استادازدانشجویان‌پرسید: این‌روزهاشهدای‌زیادی‌روپیدامیکنن‌و میارن‌ایران... به‌نظرنتون‌کارخوبیه؟ی کیاموافقن؟۱نفر کیامخالف؟همه‌به‌جز۱نفر دانشجویان‌مخالف‌بودن بعضی‌ها‌میگفتن:کارناپسندیه....نباید بیارن... بعضی‌هامیگفتن:ولمون‌نمیکنن ...گیر دادن‌به‌چهارتااستخوووون... ملت‌دیوونن بعضی‌هامیگفتن:آدم‌یاد‌بدبختیاش‌میفته تااینکه‌استاددرس‌روشروع‌کردولی خبری‌ازبرگه‌های‌امتحان‌جلسه‌ی‌قبل‌نبود... همه‌ی‌سراغ‌برگه‌هارومی‌گرفتند. ولی‌استادجواب‌نمیداد... یکی‌ازدانشجویان‌باعصبانیت‌گفت: استادبرگه‌هامون‌رو‌چیکارکردی شما‌مسئول‌برگه‌های‌مابودی استادروی‌تخته‌ی‌کلاس‌نوشت:من مسئول‌برگه‌های‌شما‌هستم... استادگفت:من‌برگه‌هاتون‌روگم‌کردم‌و نمیدونم‌کجاگذاشتم؟ همه‌ی‌دانشجویان‌شاکی‌شدن. استادگفت:چرابرگه‌هاتون‌رو‌میخواین؟ گفتند:چون‌واسشون‌زحمت کشیدیم،درس‌خوندیم،هزینه‌دادیم، زمان‌صرف‌کردیم... هرچی‌که‌دانشجویان‌میگفتنداستادروی تخته‌مینوشت... استادگفت:برگه‌های‌شماروتوی‌کلاس بغلی‌گم‌کردم‌هرکی‌میتونه‌بره‌پیداشون‌کنه یکی‌ازدانشجویان‌رفت‌وبعدازچند‌دقیقه‌با برگه‌ها‌برگشت ... استادبرگه‌هاروگرفت‌وتیکه‌تیکه‌کرد. صدای‌دانشجویان‌بلندشد. استادگفت:الان‌دیگه‌برگه‌هاتون‌رو نمیخواین!چون‌تیکه‌تیکه‌شدن! دانشجویان‌گفتن:استادبرگه‌هارو میچسبونیم. برگه‌هاروبه‌دانشجویان‌داد‌وگفت:شمااز یک‌برگه‌کاغذنتونستیدبگذریدوچقدر تلاش‌کردیدتاپیداشون‌کردید،پس‌چطور توقع‌داریدمادری‌که‌بچه‌اش‌رو‌با‌دستای خودش‌بزرگ‌کرد‌وفرستادجنگ؛الان منتظره‌همین‌چهارتااستخونش‌نباشه؟ بچه‌اش‌رومیخواد،حتی‌اگه‌خاکستر شده‌باشه. چند‌دقیقه‌همه‌جا‌سکوت‌حاکم‌شد! وهمه‌ازحرفی‌که‌زده‌بودن‌پشیمون‌شدن!! تنهاکسی‌که‌موافق‌بـود . . فرزند‌شھیدی‌بودڪه‌سالھامنتظربابـاش‌بودｼ💔!' #داستانک✨ #تلنگرانه🙃 #شهیدانه❤️‍🩹 ــ ــ ــ ــ♡ــ ــ ــ ــ ــ

بنده خداها خدا خودش بهشون کمک کنه💔

|اراده پولادین زندگی‌نامه‌اش را که بخوانی، با ناامیدی و ترس از «تحول‌خواهی بیگانه» می‌شوی!✊🌱 زندگی‌اش اثبات می‌کند «فتح الفتوح #انقلاب_اسلامی» فقط محدود به قاطبه مردم و جوانان نبوده، بلکه کسانی که مسئولیت رسمی هم می‌پذیرند، مشمول این تصرف ولایی می‌شوند🌤 از آن زمان که در این انقلاب مسئولیت می‌گیری، باید آرمانت، تجلی عدالت علوی در محل خدمتت باشد و لاجوردی این افق را به خوبی درک کرد و به منصه ظهور رساند💎 تنها یکی از عرصه‌های حضورش، مدیریت زندان‌ها بود؛ یک نگاه اجمالی کافیست تا اصول و ارکان و کیفیت و هرآنچه لازم است راجع به تحول بدانیم، دریابیم: 🌿١.توجه نداشتن به منافع خود؛ نمونه‌اش نگرفتن حقوق دادستانی علی رغم سختی معیشتی 🌿٢.توجه به تسری آرمان‌های انقلاب در مجموعه‌ تحت مدیریت؛ نمونه‌اش راه‌اندازی گروه جهادی در اوین 🌿٣.آینده‌نگری و توجه به آینده نیروهای انسانی؛ نمونه‌اش تقسیم حقوق زندانیان به سه بخش برای تامین آینده آنان 🌿۴.ایجاد مدل تحولی ماندگار و دائمی؛ مانند تلاش برای ثبت منشور زندانبانی(مدنظراسلام) در سازمان ملل و موارد بسیار دیگری که نتیجه آن‌ها، شهادت بسیاری از زندانیان تواب بود، همان‌ها که شهید لاجوردی تا ساعت سه نیمه شب با آنها پدرانه گفتگو و قلب آنها را مدیریت می‌کرد. #آرمان_ما #سالگرد_شهادت #شهید_اسدالله_لاجوردی

🌷وداع با پیکر «بهروز واحدی» اولین شهید راه قدس سال ۱۴۰۳ در معراج شهدا ▪️امروز چهارشنبه ۸ فروردین از ساعت ۱۵ در معراج شهدای تهران 🌿 نشانی: خیابان وحدت اسلامی، ضلع جنوب پارک شهر، انتهای خيابان بهشت، کوچه معراج #مدیون_شهداییم