قبل از تولـد بچہ بود .
پرسید : ناراحت میشی برم جبھـہ ؟
گفتم : آره اما نمیخوام مـزاحمت بشم!
رفت و دو روز بعد بچـہ بہ دنیـا آمد ،
بعد کہ برگشت بوسیـدش و اسمش را
گذاشت « هـادي » .
پرسیدم : دوستـش داری ؟!
گفت : مـادرش را بیشتر دوست دارم :)
- شهـید عبدالله میثمـي
گفت؛عاشقۍراچگونہیادگرفتہاۍ؟!
گفتم؛ازآنشھیدگمنامۍڪہمعشوقرا
حتۍبہقیمتِازدستدادنهویتشخریدار
بود
#شهیدانه
روضهکهتمامشد،غیبشزد
خیلیگشتیمتامتوجهشدیمرفتهاست سراغِشستنِسرویسهاےبہداشتی
نگذاشتکسیکمکشکند
میگفت:افتخارمایناستخادمِروضه حضرتزهرا"سلاماللهعلیہا"باشم
#حاج_قاسم💔
#خاطرات_شهید
●بعد از ازدواجش عبدالله محافظ رئیس جمهور شد و آموزش ها و ماموریت هایش فشرده. هر چه یاد می گرفت به من هم یاد می داد. بار اولی که اسلحه اش را آورد خانه، صدایم کرد که بیا بشین. ریز و درشت و زیر و زبرش را مثل استادی ماهر نشانم داد، نحوه دست گرفتن، ماشه کشی و ...
●دفاع شخصی را هم از عبدالله یادگرفتم. به همین ها اکتفا نکرد. جمعه ها با چند تا از دوستانش می رفتیم خارج از شهر و تمرین می کردیم، همه فنون رزمی و حفاظت، حتی راپل و چتربازی.
●از سپاه انصار نامه زده بودند که اگر نیایید درجه هایتان را بگیرید توبیخ می شوید. یک سری کارهای قانونی داشت. نامه را دید ولی باز هم نرفت. تا اینکه بعد از شهادتش رفتم دنبال کارهای ترفیع درجه اش. با شهادتش شد ستوان دوم.
●نمی دانم عبدالله رفیقم بود یا برادر، یا رفیقی که از برادر نزدیکتر است. فقط این را می دانم که توی این دنیای به این بزرگی هیچ کس برای من عبدالله نمی شود.
✍️ راوی: برادرشهید
#شهید_عبدالله_باقری
#سالروز_ولادت 🌷
دنبال شُهرَتیم و پِی اسم و رسم و نام
غافل از اینکه فاطمه گمنام میخرد . .
#شهیدانه
ـ ـ ـ ـــــ❁ــــــ ـ ـ ـ
۲۹ فروردین روز ارتش گرامی باد 🌹
🇮🇷ارتش ایران پرورش دهنده
مخلصان پاکی است که در
پاسداری از مرزها و مقابله با
تجاوزات دشمن
خالصانه انجام وظیفه دارند.
امروز بهانه ایست
برای تجلیل از دلاور مردان
و تکاوران نام آور ارتش
که با افتخار در خدمت
بی منت به ملت قرار دارند.
🍀_________🍀_________🍀
🌘🕊#عاقبتمون_شهدایی🕊🌘