ابراهیم هادی ذوالفقاری🇵🇸
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۷۸) 🌟 ادامه ی کتاب : 2⃣بخش دوم: محبت شهيد به اساتيد و همكاران دا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۷۹)
🌟 ادامه ی کتاب :
2⃣بخش دوم: محبت شهيد به
اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیهالسلام)
🖊 آقاي محمد جواد نجفی همکار شهید
در یکی از اتاقهای دانشگاه امام حسین(علیهالسلام) دو نفری دور يك میز نشسته بودیم ميديدم گهگاه دانشجویان افسری نزد عباس میآیند و او هم به درخواستهاي آنها گوش میدهد و آنها را راهنمایی میکند. یک لحظه عباس از جایش بلند شد گفتم کجا میخوای بری؟
گفت: ببینم دانشجويان شام دارند یا نه؟
گفتم مگر شما فرمانده هستی؟ گفت من به فرماندهان کمک میکنم. متوجه شدم که او دغدغه اين را دارد كه کمبودی در دانشگاه نباشد. بسیار خوشحال و خندان بود. وقتی از من دور شد در حسرت نگاه از خواب بیدار شدم.
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۸۰)
🌟 ادامه ی کتاب :
2⃣بخش دوم: محبت شهيد به
اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیهالسلام)
🖊 آقاي احمد علي عبداللهي- همکار شهید
راه پیمایی اربعین سال ۱۳۹۶ بود. همان طور که به سمت کربلا، عمود به عمود قدم برمی داشتم لحظه اي به یاد خاطرات شهید عباس دانشگر افتادم که در سال های قبل همراه ما بود و این مسیر را با ما می آمد.
به ذهنم رسید حق رفاقت را به جا بیاورم و چند قدم به نیت عباس بردارم. همان شب در عالم رؤیا عباس را دیدم وقتی به من رسید صورتم را بوسید. از خوشحالی بیدار شدم.
#به_نیابتِ_رفیق_شهیدم
#اربعین
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۸۱)
🌟 ادامه ی کتاب :
2⃣بخش دوم: محبت شهيد به
اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیهالسلام)
🖊 آقاي عبدالحمید بیات- همکار شهید
سال 1396 بود که به سوریه اعزام شدم. ما را به حومه شهر حلب بردند. شب هنگام رسیده بودیم و نمی دانستیم در کدام نقطه جغرافیایی هستیم. اوایل شرایط به گونهاي بود که به فکر عباس نبودم.
شب اول، نزدیک اذان صبح، عباس را در خواب دیدم، با چهره ای خندان مرا در آغوش گرفت. در آغوشش بودم که از خواب پریدم. صبح فردا فرمانده شرایط منطقه عملیاتی را برایمان تشریح می کرد. بین حرف ها گفت در منطقه روبروی شما، روستای قراصی و خلصه و خان طومان قرار دارد. ناگاه به یاد خواب دیشب افتادم. انگار عباس بی دلیل به خوابم نیامده بود. من به محل شهادتش نزدیک بودم و او به استقبالم آمده بود.
ادامه دارد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۸۲)
🌟 ادامه ی کتاب :
2⃣بخش دوم: محبت شهيد به
اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیهالسلام)
🖊 آقاي هدایت شفیعی زاده- همکار شهید
شب قدر ماه مبارک رمضان سال 1396 به نیت عباس دو رکعت نماز خواندم. درهمان ايام در عالم رؤیا عباس را دیدم که لباس سبز پاسداری تنش بود. وقتی من را دید خندید و گفت ما به شما ارادت داریم.
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۸۳)
🌟 ادامه ی کتاب :
2⃣بخش دوم: محبت شهيد به
اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیهالسلام)
🖊 آقاي علي اصغر احمدی ـ همکار شهید
اوایل سال ۱۳۹۶ بود. براي خريد خانه مسکونی پول كم داشتم. با دوستان و آشنایان تماس گرفتم با توجه به اینکه مبلغ زیاد بود جور نشد. نگران بودم و در اين فکر بودم که چه کار کنم.
همان ایامی بود که عباس دانشگر شهید شده بود. با يك نگاه به چهره عباس گفتم مشکل گشایی کن. چند روزی گذشت یکی از دوستان که رابطه خانوادگی هم با او نداشتم وقتی متوجه شد که من نیاز به پول دارم با من تماس گرفت گفت شماره حساب خودت را برايم بفرست. همان لحظه به یاد آیه ۳ سوره طلاق افتادم:«و یرزقه من حیث لایحتسب - از جایی که گمان ندارد روزیاش می دهد»
آن فرد بدون اینکه از من ضمانت بگیرد مبلغي را به حساب من واریز كرد به او تماس گرفتم و گفتم تا دو ماه دیگر پول شما را برميگردانم. گفت بعد از ۶ ماه اگر داشتید، برايم واریز کن. چند روز بعد، به پدر شهيد عباس دانشگر زنگ زدم گفتم از عباس درخواستي داشتم كه اجابت كرد. پدرش گفت دوستان و علاقهمندان زيادي از شهرهاي مختلف تماس گرفتهاند و محبت شهيد را در زندگي ديدهاند.
📗 کتاب " تاثیر نگاه شهید " (۸۴)
🌟 ادامه ی کتاب :
2⃣بخش دوم: محبت شهيد به
اساتيد و همكاران دانشگاه امام حسين(علیهالسلام)
🖊 آقاي يوسف خدادوست- همکار شهید
بعد از شهادت عباس، هربار كه ميخواستم با همكارانم تماس بگيرم شماره تلفن عباس را هم در بين شمارههاي دفترچه تلفن گوشيام ميديدم. چندینبار تصمیم گرفتم شماره عباس را پاک کنم. ولی دلم نميآمد. مهر و محبت او در قلبم خانه كرده بود.
ادامه دارد ...
✨﷽✨
⚫️علت عزاداری برای امام حسین علیه السلام از اول محرم
✍اگر کسی بگوید: چرا اینگونه اظهار حزن و اندوه را که شما شیعیان از اول دهه ی محرم و پیش از شهادت حضرت سیدالشهدا اظهار می دارید. بعد از روز عاشورا چنین نمی کنید، در حالی که شهادت او در روز عاشورا رخ داده و بهتر است بعد از آن اظهار حزن و اندوه شود؟
می گوییم: علت اظهار حزن و اندوه در اول دهه برای بیم و هراس از مصایبی است که بر آن حضرت رفت، ولی وقتی آن بزرگوار صلوات الله علیه و آله شهید شد، مصداق این آیۀ شریفه گردید که می فرماید:
وَ لَا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سَبیلِ اللهِ أَموَاتَا بَل أَحیآءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقُونَ فَرِحینَ بِمآ ءَاتهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقُوا بِهِم مِّن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَلَا هُم یَحزَنُونَ.
ترجمه: و چنین گمان مکن آنان که در راه خدا کشته شده اند، مرده اند بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند و به تفضل خدا که به آن ها ارزانی داشته، شادمان اند و به کسانی که به آن نپیوسته اند و پشت سر آنها هستند، بشارت می دهند که بیمی بر شما نیست و هرگز اندوهگین نگردید.
💥بنابر این چون آن بزرگواران به سعادت شهادت رسیده و شادمان گردیده اند لازم است ما نیز بعداز شهادت در شادمانی با آنها مشارکت کنیم تا به سعادت و نیکبختی راه یابیم.
📚اقبال الاعمال سیدبن طاووس،ج2،ص 614
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اي فرزند آدم : تا سلطنت من پايدار است از سلطاني نترس و سلطنت من ابديست.
اي فرزند آدم : تا خزائن من پر است به ديگري اميدوار نباش و خزائن من پيوسته پر است.
اي فرزند آدم : تا مرا ميابي با ديگري طرح الفت نينداز كه هر وقت مرا بخواهي به تو نزديك و با تو مهربانم.
اي فرزند آدم : من تو را دوست دارم تو هم مرا دوست بدار.(به حق خودم).
اي فرزند آدم : تا از پل صراط نگذشته اي از قهرم ايمن نباش.
اي فرزند آدم : همه چيز را براي تو آفريدم و تو را براي خودم.تو چطور از من فرار ميكني؟
اي فرزند آدم : تو را از خاك ، سپس از مضغه آفريدم و در خلقت تو درنماندم ( اينك آيا ) از يك گرده ناني كه تو مي خوري در مي مانم !
اي فرزند آدم : به خاطر خود بر من خشم ميكني و به خاطر من بر خود خشم نمي گيري ؟
اي فرزند آدم : تكليف هاي من به عهده توست و رزق تو به عهده ي من ، اگر تو در انجام تكاليف خودداري كني ، من تخلف نكنم در بنده پروري.
اي فرزند آدم : همه تو را براي خودشان مي خواهند و من براي خودت ، از من مگريز.
اي فرزند آدم : رزق فردا را از من مطالبه نكن چنانكه من عبادت فردا را از تو مطالبه نخواهم كرد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا دخترم بد حجاب شد؟
چرا پسرم نماز نمیخونه؟
🎙#استادمسعودعالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى فرمايد:
در معراج ، داخل بهشت شدم ، در آنجا سرزمينى را ديدم كه فرشتگان با خشتهايى از طلا و نقره بنايى را مى ساختند. گاهی دست از كار مى كشيدند. از آنها پرسيدم، چرا گاهى دست از كار مى كشيد؟ گفتند؛ هر گاه مومنى ذكر تسبيحات اربعه را مى گويد، ما برايش بنايى را استوار مى كنيم ، هر گاه آنها از ذكر باز مى ايستند، ما هم دست از كار مى كشيم ، تا اينكه آن مومن دوباره لب به تسبيح و ذكر خدا بگشايد.
تسبيحات اربعه جزو ذكر نماز است كه ثواب و پاداش زيادى را خداوند بر اين ذكر قرار داده . چه خوب است انسان در همه حال به اين دعاى پر فضيلت توجه و مداومت داشته باشد.
📙(ارشاد القلوب ديلمى / ص 85)
🎙#استادمیرباقری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از مهدویـون|✿³¹³
#یک_دقیقه_مطالعه
🥀برگ اول
امام حسین(ع)چون مکه را به سمت عراق ترک گفت منزلگاههای متعددی طی کرد تا به ذات العرق رسید.
آنجا بشربن غالب را دید که از عراق میآید. از او درباره وضعیت اهل آن سامان پرسید. عرض کرد: من که آمدم، دلهاشان با شما بود؛ ولی شمشیرهایشان با بنی امیه.
خبر شهادت مسلم بن عقیل که از سوی امام به کوفه اعزام شده بود، به حضرت رسید. امام به عدهای که دنبال او بودند، خبر شهادت مسلم را داد. افرادی که به طمع دنیا بودند، پس از شنیدن خبر شهادت مسلم، از گِرد آن حضرت پراکنده شدند و فقط خانواده او و برگزیدگان از یاران حضرت باقی ماندند.
حسین(ع) روانه شد تا به ذوحَسم رسید .حربنیزید را با هزار سوار دید. حسین(ع) به حر فرمود: به سود مایی یا به زیان ما؟ عرض کرد: بلکه به زیان شما یا اباعبدالله! امام فرمود: لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم.
سپس سخنانی میانشان رد و بدل شد تا آنجا که حسین(ع) فرمود: اگر رأی شما اکنون با مضمون نامههایی که فرستادگان شما به من رساندهاند مخالف است، من به همان جایی که از آنجا آمدهام باز میگردم. حر و سربازانش از بازگشت امام جلوگیری کردند.
📕کتاب: شهید کربلا