eitaa logo
ابراهیم هادی ذوالفقاری🇵🇸
189 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
47 فایل
﷽ ●بِسم ربّ الشُّهــداء●🌱 •مقام‌معظم‌ࢪهبرۍ: امࢪوزھ‌فضیݪت‌‌زندھ‌نگھ‌داشٺن‌شھدا‌ڪمتࢪ‌از‌‌شھادت‌نیست لینک ناشناسمون با گوش جان میشنویم payamenashenas.ir/Amirhosein110
مشاهده در ایتا
دانلود
{•بعضیا.🚶🏻‍♀! بندروسریشونو بازڪردن.! رفتن جلو دوربین.🎥! واسه لایڪ.👍🏻❤️‌!•} اما... [•بعضیاهم.✌️🏻! بند پوتینشونو بستن.🌱! | رو مین.💣! واسه خاڪ...🥀!• شرمنده ایم..💔🙂 ‌‌
🌸🌱🌸 18 سالم بود... كه اومد خواستگاری...💕 اون جلسه... قرار بود همو ببینیم...💕 حجب و حیامون مانع ميشد... راحت نگاهِ هم كنيم... شبی رو تعیین ڪردن واسه صحبت ڪردن... خجالت ميكشيدم... واسه همين... از مادرم خواستم جام صحبت ڪنه... مادرم از طرف من... تموم حرفامو دقیق بهش میگفت... آخرای صحبتاشون بود... ڪه مادرم خواست از اتاق برم بیرون...! تو سالن،يهو یادم اومد... مسئله ای رو نگفتم... در زدم و رفتم تو اتاق... با صحنه ی عجیبی روبرو شدم... ڪه تا آخر عمر فراموش نمیڪنم... سید سجاد داشت اشڪ میریخت...😢 پرسیدم:"چی شده...؟!" مادرم گفت: "چیزی نیست،ڪاری داشتی...؟" گفتم: "مسئله ای رو فراموش ڪردم مطرح ڪنم..." جوابمو ڪه گرفتم... از اتاق اومدم بیرون... دل تو دلم نبود... ڪه چرا داشت اونطور اشڪ میریخت...؟! بیرون ڪه اومدن پرسیدم و مادرم جواب داد... "یه واقعیت مهم زندگیتو بهش گفتم... گفتم ڪه جگر گوشه من...❤ نه پدر داره نه برادر...😢 مسئولیتت خیلی سخته... از این به بعد باید... هم همسرش باشی...💕 هم پدرش... هم برادرش... میشی همه ڪس و ڪارش... از حرفم گریه ش گرفته بود و... قول داد ڪه قطعاً همینطوره و... جز این هم نمیشه...❤ همسر عزیزتر از جانم...💕 بعد 11 سال زندگی…💕 یڪباره با رفتنت... پدرم... برادرم... بهترین دوستم و همسرم...💕 رو از دست دادم...💔 تڪیه گاه امن من...💕 تو خیلی بیشتر از قولت... جاهای خالی زندگیمو... با حضورت پر ڪرده بودی...❤ از خدا میخوام... تو فردوس برینش... بهترین نعمتاشو نصیبت كنه... ان شاءالله... راوی:همسر بزرگوار شهید❤️ کتاب خاطرات شهید🌱 🌸🌱🌸🌱🌸
"(🕊)" می‌گفت:«هرچہ‌دارم‌از‌نمازدارم» همیشہ‌تاکیدداشت‌نما‌زرا،اول‌وقت‌بخوانیم. وقت‌هایی‌کہ‌خانہ‌بود،نماز‌مغرب‌وعشارا بہ‌جماعت‌میخواندیم‌؛بہ‌امامت‌خودش.. 🕊 ♥️⃟🍁¦⇢ 🍁⃟♥️¦⇢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁خط مقدم کارها گره خورده بود، خیلی از بچه ها پرپر شده بودند، خیلی ها مجروح شده بودند.. حاج حسین خرازی بی قرار بود اما به رو نمی‌آورد خیلی ها داشتند باور می‌کردند اینجا آخرشه... یه وضعی شده بود عجیب، تو این گیر و دار حاجی اومد بیسیم چی را صدا زد... حاجی گفت: هر جور شده با بیسیم تورجی زاده رو پیدا کن خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند، حاجی بیسیم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بی سیم گفت: تورجی زاده چند خط روضه‌ حضرت زهرا سلام الله برام بخون.. 🍁تورجی فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاج حسین از هوش رفت..! صدا را روی تمام بی سیم ها انداخته بودند خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر می‌گویند خط را گرفته بودند عراقی ها را تار و مار کردند 🍁تورجی خونده بود: در بین آن دیوار و در زهــرا صدا میزد پدر دنبال حیدر می‌دوید از پهلویش خون می چکید زهرای من، زهرای من..! شهید محمدرضا تورجی‌زاده: " شَهد شیرین شهادت را کسانی مچشند که شهد شیرین گناه را نچشیده باشند." در سالروز شهادت او،به روح بزرگوارش ۳ صلوات هدیه کنید🌻 🌹 🌷
سلام چیزی براتون میفرستم عشق کنید ولی قول بدین برا همه خیلی دعا کنین ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم امیر المومنین روی نوشته زیر انگشت بزن www.imamali.net/vtour وارد حرم شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید يه مقدار صبر کنید تصویر شفاف ميشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کردهر جای حرم که دوست داريد زیارت کنید. بنده رو هم دعا کنید. زیارتتون قبول باشه التماس دعا اللهم عجل لوليك الفرج بفرستین توگروهاتون همه استفاده كنن
10.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و قضیھ جالب و عنایت خاص اهل بیت پیامبر به محمد ابراهیم همت ؛ . . 🌿!' سرباز مثل
🔴شهیدی که به دلیل نورانیت چهره، منور نام گرفته بود ◾️شهید عباسعلی کریم آبادی* اینقدر نورانی بود که وقتی وارد اتاق می شد من چراغ را خاموش می کردم دوستان همرزم اعتراض می کردند که چراغ را روشن کن !!! من می گفتم تا وقتی منور هست چراغ لازم نیست . خداوند بدلیل معصومیت ایشان نوری در چهره او قرار داده بود که بهش می گفتیم " منور " وقتی ایشان به درجه رفیع شهادت نایل آمد دوستان برای اعلام خبر شهادت به خانواده ایشان مراجعه کردند پدرشان گفته بود: قبل از اینکه چگونگی شهادت او را بیان کنید چند سوال می پرسم  ۱. عباس آیا سر به تن دارد ؟ گفتیم نه ۲. آیا دو دست دارد ؟ گفتیم نه پدرشان با یک اطمینان خاطر گفت : خیالم راحت شد پرسیدیم چطور؟؟!! گفت : دلیل انتخاب نام عباسعلی این بود قبل از اینکه او بدنیا بیاید خواب آقا ابوالفضل العباس (ع) را دیدم و به همین دلیل نام او را عباسعلی گذاشتم و من اطمینان داشتم که او نیز همانند آقا ابوالفضل العباس (ع) به شهادت می رسد . *راوی جانبازتخریبچی اویس زکی خانی* *شادی ارواح* *طیبه ی شهدا صلوات* 🌿🌷🌷🌷🌿
🥀🕊 🚁پس از برخورد هلی کوپترهای آمریکایی بخاطر طوفان شن،به سرعت به سمت هلی‌کوپترها به راه افتادیم.دودی سیاه به آسمان بلند شده بود. 🌾 محمد که برای بررسی هلی‌کوپترها وارد آنها شده بود تا اگر سند و مدرکی بر جا مانده، با خود بیاورد،طعمه خیانت بنی‌صدر و هم دستانش شده بود که می‌خواستند آن اسناد فاش نشود.برای همین هواپیماهای فانتوم بقایای هلی کوپترها رو بمباران کردند.و ما تا به محمد رسیدیم او به مولایش حسین(ع) پیوسته بود. 💐خیلی آدم با تحمل،صبور و رازدار بود. بیش از اینکه اهل مطالعه باشد اهل فکر بود.تلاش زیادی برای جذب جوانان و اصلاح رفتار آنها می کرد. 🌷کسی بود که اهل کار بود و اصلا تنبل نبود،او بسیار کم غذا و اهل روزه گرفتن بود و بیشتر قرآن📿می خواند. 🕊✨🕊 🌷فرمانــده سپاه پاسداران یــزد تنها شهید واقعہ تهاجم آمریڪا بہ ایران در طبس ،و بمباران هلے‌کوپترهای بہ جا مانده بہ‌ دستور بنی‌صدر خائن ...🕊 🌹
10.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و قضیھ جالب و عنایت خاص اهل بیت پیامبر به محمد ابراهیم همت ؛ . . 🌿!' سرباز مثل