eitaa logo
شهیدعارف کایدخورده💕
552 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
31 فایل
کانال اصلی ایتا💜 دانشجوی روانشناسی🎓 جوان خوشتیپ دهه هفتادی فعال در عرصه هنر ❤️ فعال و قهرمان در زمینه های ورزشی🥇 با حضورمادربزرگوارشهید💫 خادم کانال : @Partizan313s #شهیدِ_رضوی❤️ تاریخ تولد: ١٣٧١/۵/٢۴ تاریخ شهادت: ١٣٩۶/٨/٢٧ محل شهادت : سوریه _البوکمال
مشاهده در ایتا
دانلود
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_صابری_فاطمیون 🌹 مهدی واقعا عاشق حضرت زهرا (س) بود. در ایام #فاطمیه حال خوشی داشت. در دهه‌ فاطمیه به دلیل اینکه هنگام روضه به سر و صورتش می‌زد، همیشه صورت و دور چشم‌های مهدی کبود بود. هیئت «ام‌ابیها» اولین هیئتی بود که مهدی در دوم یا سوم دبستان در آن شرکت کرد و با این هیئت انس گرفت و بعد از آن عاشقانه در هیئت شرکت می‌کرد و به قرائت قرآن و مداحی می‌پرداخت. ما در ایام فاطمیه در منزل ده روز روضه داشتیم. 🔷 برای اول راهنمایی که می‌خواستم مهدی را ثبت‌نام کنم، اتفاقی پیش آمد که متوجه ارادت خاص او به حضرت زهرا (س) شدم. در آن زمان، برای ثبت‌نام به منطقه‌ سکونت دانش‌آموز دقت می‌کردند. 🚶 با مهدی صبح برای ثبت‌نام حرکت کردیم. موقع حرکت متوجه شدم مهدی تسبیحی را در جیبش گذاشت. به مدرسه رفتیم. مدیر یا ناظم مدرسه که نشسته بود از مهدی سؤالاتی پرسید و کارنامه‌اش را نگاه کرد. از قاری و حافظ قرآن بودن مهدی هم تمجید کرد. گفت : «صابری! برو یک پوشه بخر و بیاور.» 🌹 مهدی رفت، پوشه خرید و آمد. به راحتی مهدی را ثبت‌نام کردند. بیرون که آمدیم متعجب به مهدی گفتم : «چی شد که به راحتی و بدون هیچ دغدغه‌ای ثبت‌نام را انجام دادند؟» مهدی گفت : ❤️ «مامان! من از خانه تا اینجا برای خشنودی حضرت زهرا(س) صلوات فرستادم.» آنجا متوجه شدم که مهدی پسر مقیدی است و ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) دارد. الان که فکر می‌کنم می‌بینم مهدی زهرایی بود و فدایی نوه‌شان، حضرت رقیه (س) و دخترشان حضرت زینب (س) شد. #شهید_مهدی_صابری #مدافع_حرم از شهدای تیپ فاطمیون یا علی اکبر🌸 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 شهید عزیز🌹 یا علی‌اکبر لیلا عشقت میان سینه من پا گرفته  شکر خدا که چشم تو ما را گرفته دریاب دل‌ها را تو با گوشه نگاهی   حالا که کار عاشقی بالاگرفته عمریست آقاجان دلم از دست رفته     پایین پای مرقدت مأوا گرفته گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب   شش‌گوشه هم با نور تو معنا گرفته از کودکی آواره روی تو هستم  دست دلم را حضرت زهرا گرفته مانند جدت رحمة للعالمینی   حیف است دست خالی مرا را نبینی😔 امروز ۳ شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۳ مصادف با سالروز ولادت بانوی دمشق، عقیله بنی‌هاشم زینب کبری (س) دست به قلم شدم تا سیاه‌مشقی به نام "وصیت‌نامه" بنویسم. خدایا! خدای من! خدای خوب و مهربانم... خیلی خیلی قشنگ‌تر و زیباتر از اون چیزی هستی که من با این سطح پائین معرفت و شناخت که اصلاً نداشته محسوب می‌شه، فکر می‌کنم. روسیاهم. روسیاهم که با ۲۵ سال سن نتونستم تو رابطه‌ی عبد و معبودی اونجوری که باید و شاید وظیفه‌ی عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام بدم. ازت ممنونم؛ ممنونم که من رو انسان آفریدی؛ انسانی مثلاً مسلمان و لایق شکر، فراوان‌تر محب امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه وآله السلام... ممنونم که دوران حیاتم رو تو این بازه‌ی زمانی قراردادی و هم توفیقات و افتخارات خیلی خیلی زیادی، نمونه‌اش حب شهزاده علی‌اکبر (علیه‌السلام) عنایت کردی. الهی؛! أنت رب الجلیل و أنا عبدک الذلیل... "خدایا! من رو بپذیر" بر همگان واضح و مبرهن است که وقتی شما مادر، پدر و خواهران عزیزم این دست‌نوشته را می‌خوانید من دیگر در بین شما نیستم🌹 می‌خوام کمی راحت‌تر و خودمانی‌تر بدون استرس و رودربایستی باهاتون صحبت کنم. اول از همه شما پدر مهربونم! بابا، انصافاً به حالت غبطه می‌خورم. همیشه [ناخوانا] ازم جلوتر بودی. پدری رو در حقم تموم کردی و نشون دادی بهترین بابای دنیا هستی. دوستت دارم پدر. خدا می‌دونه لذت‌بخش‌تر از زمانی که دستت رو می‌بوسیدم و صورتم رو می‌بوسیدی تو عمرم نداشتم؛ و هیچ موقع از خودم بی‌نهایت متنفر نمی‌شدم الا وقتایی که دلت رو به درد می‌آوردم... منو ببخش بابا مامان، مامان، مامان... همین الآنش چقدر دلم برات تنگ شده! خدا می‌دونه. خیلی دوستت دارم. بیشتر از اون چیزی که فکر می‌کنی! قدرت رو ندونستم. حیف😔. تو دلم هزار تا حرف هست که تو این چند جمله و چند ورق جا نمی‌شن و اون حس و حالش رو هم نمی‌تونم با قلم برات توصیف کنم. مامان؛ زیباترین موجود عمرم🌹 قشنگ‌ترین کلمه عمرم؛ عشقم؛ نفسم؛ همه وجودم؛ دوستت دارم💛💚💙💜 ...و امّا روضه گوش دادم! مامان شما لباس مشکی تنم کردی و بردیم مجلس عزاداری! مدیونتم. پدر شما لقمه حلال گذاشتی دهنم! ممنونتم... روضه لب تشنه! روضه بدن ارباً اربا! روضه وداع! روضه گودال! روضه در! روضه پهلو! روضه سر بریده! همیشه هم آرزو داشتم این روضه‌ها همه به سرم بیان! خدا کنه! یعنی میشه؟ رسیدن به سن ۳۰ سال؛ بعد از آقا علی‌اکبر (ع) برام ننگه! تن و بدن سالم داشتن بعد از آقا علی‌اکبر (ع) اصلاً نمی‌تونم تصور کنم! فرق سالم رو بعد از آقا علی‌اکبر (ع) نمی‌خوام! چقدر خوب میشه سر تو بدنم نداشته باشم چقدر جالب و رویایی و زیباست وقتی ارباب می‌آیند بالا سرم تن تکه تکه‌ام براشون آشنا باشه و با دیدن شباهت‌های تو بدن من و شهزاده علی‌اکبر (ع) یک کمی از اون غم و غصه بدن ارباً اربا تسلی پیدا کند!   خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم❤️ پدر و مادرم و خواهران گلم، صبر کنید. صبر صبر صبر. خواهرای خوبم! حجاب حجاب حجاب. مامان دوستت دارم❣ بابا دوستت دارم❣ ... بابا، مامان، سرتون رو جلوی ارباب و بی‌بی لیلا بالا بگیرین. هزار تا مثل من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علی‌اکبر (ع) اینجوری تازه یک مقدار شبیه اهل‌بیت علیهم‌السلام شدید همتون. براتون از خدا اجر جزیل و صبر جمیل می‌خوام. یا علی‌اکبر👋 سلام من رو به همه آشنا و در و همسایه برسونید.💐 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃