○°💔
پیامکی_از_بهشت ✨
همیشه برای خـــــدا بنده باشید ڪه اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما ختم به خیر می شود.
#صبحتون_شهدایی
🕊️شهــید آࢪمــان علےوࢪدے🕊️
«دعای عهد»🌾 التماس دعای ظهور♥️
روزی کھ دلم ،
در پـےِ دیدار تو باشد ؛
آن روز ،
دلآرامترین روز جَهان اَست..؛🌱!'
.
.
‹ السَّلامُعَلیكَیٰاَبَقیَةَالله ✋🏻›
‹ أللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِکَالفـَرَج....؛ ›
.
تعجیل در فرج مولامون صلوات
-------🕊-------
#العجلمولایمن•🌱💚•
.
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
🌷 #اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
.
وضوگرفتوزیرِ لبزمزمہڪرد:
پناهبرخدا..
لعنتبرگمانِسیاه!
و اللہاڪبر راگفت
نمازِمغربشراخواند..
در سجدهشنیدڪہهمسرش مےگویَد:
ڪدومبیمارستان؟!
و اشڪهایَشسرازیر شد!
و قلبشفروریخت!
و روحاز تنشپرید...
یڪروز ،
دو روز ،
سہروز ..
و..
چندروز استڪہهرچہپیغام مےدهد
جوابےنمےآید
هرچہ آخرینبازدیدِ پسرڪش راچڪمے ڪند
خبرےنیست!
چشمَشبہموبایل و
نگاهَشبہقبراست!
مےنویسد:
تو آغوشِبےبےزینب"س" آرومباشےپسرم!💔
و دڪمہےارسالرامےزند
تیڪ دوم نمےخورد ..
سر روےقبرمےگذارد :
تڪتڪ وجودتفداے ارباب!
مےبارد ،
و زمان مےایستد
صداے مداحے پناهےبہ گوش مےرسد:
" غریب گیرآوردنت.."
.
#شهیدآرمانعلےوردے
@shahidarmanaliverdiiii
•°~🍁🕊
اگرمیخوایسربازامامزمانباشی
بایدتواناییهاتروبالاببری
شیعهبایدهمهفنحریفباشه
وازهمهچیسردربیاره...!
#شهیدروحاللهقربانی🌱♥️
شعـرهایـم
همگـیترجمهی"دلتنگیست"
بـیتـو...!
دلتنگتـرینشاعرِتاریخ؛منـم🖐🏼
#حاجقاسمقلبم♥️
32.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•.🥀💔.•°
.
.
جبࢪاننمےشوے...
.
#شهیدآرمانعلےوردے
#شهیدانہ
.
.
رقصاندرخونخودمردانڪنند
رقصاندرڪوچہنامردانڪنند 🖤
.
#شهیدآرمانعلےوردے
@shahidarmanaliverdiiii
🕊️شهــید آࢪمــان علےوࢪدے🕊️
📌 اگر آنجا بودم...
-واااای... ببین دارن میدون دنبالش... واااای...
این را متین با صدای دورگهاش میگوید و بیشتر از قبل روی لبه پنجره خم میشود. پتو را روی خودم میکشم و غر میزنم: ببند اون لامصبو. سوز میاد.
متین بدون این که چشم از کوچه بردارد، با یک دست به من اشاره میکند که: داداش یه دقه بیا... بیا ببین چه خبره... واااای...
نخیر... متین و معترضهای توی شهرک، همقسم شدهاند که نگذارند من بخوابم. خمیازه میکشم. دلم لک میزند برای خواب. از دیشب بدخواب شدهام و تا الان نتوانستهام بخوابم. حالا هم که بالاخره پایم به خانه رسیده، برادرِ جوگیر و نوجوانم نمیگذارد دو دقیقه چشمانم بروند روی هم. پتو را میاندازم کنار و کشانکشان، خودم را میرسانم تا پنجره. صدای جیغ و داد خیابان را برداشته. متین با گوشیاش فیلم میگیرد و مثل گزارشگرهای فوتبال، روی فیلم حرف میزند: واااای... افتادن دنبال بسیجیه...
به زحمت میان تاریکیِ کوچه، پسر جوانی را میبینم که میدود و سی نفر هم دنبالش. همه فریاد میکشند: بگیرینش... بسیجیه...
سرم درد میگیرد؛ نه از هیاهوی کوچه که از صدای فریاد خشمگین سیهزار مرد جنگی؛ در ذهنم. صدای فریادشان از دیشب تا الان، دارد مثل ناقوس مرگ در سرم میپیچد. جزء معدود خوابهای واضح عمرم بود. یک صحرا بود و سیهزارنفر سپاه خشمگین. انگار وسط فیلم مختارنامه بودم؛ پرتاب شده بودم به هزار سال پیش. یک چیزی توی مایههای تعزیه. شاید کربلا.
-اوووه... افتاد... گرفتنش... واااای...
متین چشمانش را ریز میکند تا مثلا بهتر ببیند معرکه را. همه داد میزنند: بزنینش... بزنش... بسیجیه... آخونده...
دیگر جوان را نمیبینم؛ گیر افتاده بین سی نفر آدم عصبانی و فقط دستهایی را میبینم که بالا میروند و پایین میآیند به نیت زدنش.
در خوابم، یک سوارِ تنها در میدان جنگ، محاصره شده بود میان سیهزارنفر سپاه. طوری نگاهش میکردند که انگار قاتل پدرشان بود. فقط یک لحظه دیدمش. جوانی بود، سوار بر اسب، زخمی. بیهوش بود انگار و نفهمید که اسبش دارد میرود دقیقا وسط همان سپاه خشمگین. طوری دورش گرد و خاک و غلغله شد که دیگر نشد ببینمش؛ فقط شمشیرها و نیزهها را میدیدم که بالا میرفتند و به سوی بدنش پایین میآمدند.
-وااای ببین دارن میکشنش. یا خود خدا!
لرز میکنم؛ نه از سرما؛ از تصور گیر افتادن بین یک جماعتِ عصبانی که فقط میخواهند بزنندت. زمان چقدر کش آمده! جوان بسیجی افتاده میان درخت و شمشادها؛ با سر و روی خونین.
زمان کش آمده بود در خوابم و انگار یک قرن گذشته بود از زمانی که دور جوان، گرد و خاک شده بود. دور خودم میچرخیدم. آن جوان کی بود؟ نمیدانستم. از کل ماجرای کربلا، یک حسین میشناختم و یک عباس؛ آن هم فقط از روضههایی که در کودکی رفته بودم. ترسیده بودم. دوست داشتم بروم جلو، صف آن مردان جنگی خشمگین را بشکافم و داد بزنم: چند نفر به یه نفر؟ آخه به چه جرمی؟
ترسیدم. میخواستم بروم و میترسیدم از برق شمشیر و چهرههای کبود از خشمشان.
-اوه اوه اوه... اون چیه دست اون یارو؟
جوان بسیجی همچنان گم شده میان مشت و لگدها. حتی میان آنها که دورش را گرفتهاند، یک نفر قمه به دست میبینم و دلم میریزد. دلم میخواهد بروم پایین، صف آنها که دور جوان را گرفتهاند را بشکافم و داد بزنم: چند نفر به یه نفر؟ آخه به چه جرمی؟
یک قدم برمیدارم به سمت در؛ و چشمم همچنان به پنجره است؛ به برق قمهای که قرار است تن جوان را بشکافد. زانوانم میلرزند و همانجا میایستم. اینهایی که من میبینم، برایشان مهم نیست چرا میزنند و چطور میزنند؛ فقط میزنند. پایم به خیابان برسد و بخواهم از جوان دفاع کنم، من را هم تکهپاره میکنند همانجا؛ بدون این که بپرسند مثل آنها فکر میکنم یا نه.
خواب بودم؛ ولی میتوانم قسم بخورم رطوبت را حس کردم روی دستانم. رطوبت و گرمای خون را. از ترس جهیدم به عقب و سکندری خوردم. خون خودم نبود. هرچه تلاش کردم خون را از دستم پاک کنم، نشد. انگار محکم چسبیده بود به دستانم و میخواست خودش را تا گلویم بکشد بالا و خفهام کند. از ترس خفگی، نفس عمیقی کشیدم و از خواب پریدم. دیگر هم از ترس نتوانستم بخوابم.
پیکر نیمهجان و خونین جوان بسیجی را دارند میکشند روی زمین. به دستانم نگاه میکنم؛ پاکاند. پاهایم بین رفتن و نرفتن گیر کردهاند. عقب عقب میروم؛ نمیدانم کجا. یک جایی که قایم شوم و نبینم. شاید هم بروم کمک جوان... نمیدانم. متین فیلمی که میگرفت را قطع میکند و سرش میرود داخل گوشی: این خیلی ویو میخوره... ببین کی بهت گفتم...
جوان را کشانکشان، از میدان دیدمان خارج میکنند و دیگر نمیبینمش. فقط رد خونش باقی میماند؛ روی زمین، روی ذهنم و شاید روی دستانم...
به قلم: خانم فاطمه شکیبا
#دلنوشته💔
#شهید_ارمان_علی_وردی
@shahidarmanaliverdiiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.•.•°🍂🍁°•.•.
.
ࢪفیــقشهیــدم
بهــشتࢪوتوچشــمتودیــدم...
.
#شهیدآرمانعلےوردے
.
.
@shahidarmanaliverdiiii 🧡🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ_مادرانه
.
.
کارےاز دخترانجوانِمسجدے
هدیہبہدلهاےتنگوقلبهاے صبورمادرانشهداعلےالخصوصمادر بزرگوارشهیدعلےوردے😢💔
مادرهدیگہ...
دلشپرمیکشہبراےصداےجوونش😭
#با_دهه_هشتادیا
#دختران_جوانِ_مسجدے
#به_وقت_دلتنگے
#شهیدآرمانعلےوردے
@shahidarmanaliverdiiii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پدربزرگوار#شهــیدآرمانعلےوردےدر
جمعدخترانایران..؛
#شهیــد
#آࢪمــانعزیز
@shahidarmanaliverdiiii
از اول مواظب دلت باش!
علاقه مند شدن، حرکت در یک مسیر سرازیری است و دل بریدن مانند آن است که
بخواهی همان مسیر را سربالا برگردی، به همین دلیل سخت تر است.
و راه حل خدا این است که از اول مواظب دلت باشی.
- حاجآقاپناهیان
---🌿
@shahidarmanaliverdiiii
https://harfeto.timefriend.net/16680723878446
#لینک ناشناسمونه♥️🌿^^
^شهید آرمان علی وردی^
منتظر نظرات شما هستیم.🌹
📌رفیق شہید:
داداشجانشهادتتمباࢪڪ💔
#آࢪمانجان ڪاشاونجاباهاتنبودم حداقلاینطوࢪے یہ عمࢪحسࢪتاینڪہ چࢪاڪاࢪےنتونستمبࢪاتبڪنمࢪو دلمنمےموند
داداشجانقبل وࢪودبہماموࢪیتیہ حࢪفایےبهم زدےڪہشایداونموقع بࢪام دࢪحدیہحࢪفبودولےالانبࢪام شده یہمسیࢪیہمسیࢪےڪہشایدعمࢪ اگہبهشونعملڪنمشایدبࢪسمبہاون جاےڪہتوبهشࢪسیدےداداشجان بࢪاموندعاڪندعاڪنماهمبرسیمبہتو
قࢪبونتبࢪمهیچوقتیادمنمیࢪهقبل ࢪفتنتتوجہبہنمازاولوقتڪࢪدے اینڪہنمازتوبࢪےمسجدبخونے،
قࢪبونتبࢪم؛توثابتڪࢪدےواقعــا پاےڪاࢪےعلمامامحسینتهستے
#رفیق_شهیدم
#شهیدآرمانعلےوردے
-----------------💔🥀----------------
@shahidarmanaliverdiiii
313 دنبال کننده😍چقدر زیبا!
ان شاالله همگی از یاران امام زمان(عج) باشید.❤️
#شکار_لحظه ها🌿
🔰مراسم بزرگداشت شهید آرمان علی وردی
📍#تهران بهشت زهراء سلام الله علیها #گلزار_شهدا قطعه ۵۰
📆 پنجشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۱ از ساعت ۱۴ الی ۱۶
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
#چله_آرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رحماللہمننادۍیاحسین
غفراللہمننادۍیاحسین
.
.
#شهیدآرمانعلےوردے
#یااباعبداللہ
@shahidarmanaliverdiiii
📸تصویری از کیان نیکپور، کودک ۹ سالهای که امشب به ضرب گلوله اغتشاشگران تروریست همراه یکی از والدینش در ایذه به شهادت رسید
▪️#ایذه
.•°💔🥀°•.
.
امشب یک "آیتالکرسی"برای سلامتی همه مدافعان امنیت بخوانیم.
آنها ایستاده اند تا فرزندانمان آرام بخوابند. 🇮🇷
#برای_ایران
#مدافعان_امنیت
#مدافعان_وطن
••|بسمِ اللهِ الࢪَّحمنِ الࢪَّحیم
🦋 > وَإِن یکادُ الَّذِینَ کفَرُوا
لَیزْلِقُونَک بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکرَ
وَیقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ
إِلَّا ذِکرٌ لِّلْعَالَمِینَ ... <✨🎈
•|اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج💙
یابنالحسن…
گذࢪثانیــہهاےنیامدنت،سخــتاست…
همچوعبــاس،حیــنخالــےشدنمشــکاش…
“اللهــمعجللولیــکالفرج”
⊰•🕊•⊱
.
اڪثَریتمانآرزوۍشَہادتداریم،
امابازهَمخیلۍهـٰایماننِمیدانیمواینرا درڪنکردهایم!
ڪِہشَھادترابِہڪَسۍڪِہاهلدل
نیست؛نِمیدَهند✋🏻!'
بِہڪَسۍڪِہنَمازهایشراسَبڪ
میشمـٰارد؛نمیدَهند
بِہڪسۍڪِہِبہدنبالرِضایت
خُداستمیدَهند:))♥️!'
.
#شهیدانه
#سࢪبازسیـدعݪے
@shahidarmanaliverdiiii
.
.
شهــداسنگنشانند
ڪہرهگــمنڪنیم...
.
#پنجشنبهویادشهداصلوات
#شهیدانه