🌹شهیدمدافع حرم #سید_امین_حسینی 🌹
✅مرد با #ایمانی بود وقتی که در تلویزون #بمباران حرم حضرت زینب سلام الله علیها را مشاهده کرد، دیگر در این حال و هوا نبود میگفت من باید #بروم از حرم عمه ام #دفاع کنم.
✅پدر و مادرم #رضایت دادند تا برود، وقتی که به فرودگاه رسید عمه ام به او تماس گرفت و او را #منصرف کرد.
✅فردایش به سرکار رفت، وقتی که برگشت پاهایش #فلج شده بود.
✅75روز همان طور باقی ماند و به دکتر رفت ولی #خوب نشد.
✅شب 75ام بود که گفت: اگر پاهایم خوب شود #یکسال میروم از حرم #عمه_ام دفاع میکنم، فردایش دوباره #پاهایش خوب شد.
✅سرانجام به سوی #سوریه رفت و در روز ولادت حضرت علی اکبر، به #شهادت رسید
و در نیمه شعبان روز ولادت امام زمان عج الله تعالی به #خاک سپرده شد.
🍃🌹🍃🌹
کانال شهید ابراهیم هادی
📚 #داستان ❤️ #عاشقانہ_دو_مدافع❤️ #قسمت_ششم خانم محمدے❓❓❓❓ سرمو برگردوندم ازم فاصلہ داشت دویی
❤ #عاشقانه_دو_مدافع ❤
#قسمت_هفتم
بعد دانشگاه منتظر بودم ڪ سجادے بیاد و حرفشو تموم کنه اما نیومد...
پکرو بی حوصلہ رفتم خونہ
تارسیدم ماماݧ صدام کرد...
اسماااااا❓❓❓❓
سلام جانم ماما❓
سلام دخترم خستہ نباشے
سلامت باشے ایـݧ و گفتم رفتم طرف اتاقم
ماماݧ دستم و گرفٺ و گفت:
کجا❓❓❓چرا لب و لوچت آویزونہ❓
هیچے خستم
آهاݧ اسماء جاݧ مادر سجادے زنگ
برگشتم سمتش و گفتم خب❓خب❓
مامان با تعجب گفت:چیہ❓چرا انقد هولے
کلے خجالت کشیدم و سرمو انداختم پاییـݧ
اخہ ماماݧ ک خبر نداشت از حرف ناتموم سجادے...
گفت ڪ پسرش خیلے اصرار داره دوباره باهم حرف بزنید
مظلومانہ داشتم نگاهش میکردم
گفت اونطورے نگاه نکـݧ
گفتم ک باید با پدرش حرف بزنم
إ ماماݧ پس نظر من چے❓❓❓❓
خوب نظرتو رو با هموݧ خب اولے ک گفتے فهمیدم دیگہ
خندیدم و گونشو بوسیدم
وگفتم میشہ قرار بعدیموݧ بیروݧ از خونہ باشه❓❓❓❓
چپ چپ نگاهم کرد و گفت:
خوبہ والاجوون هاے الاݧ دیگہ حیا و خجالت نمیدونـݧ چیہ ما تا اسم خواستگارو جلوموݧ میوردن نمیدونستیم کجا قایم بشیم
دیگہ چیزے نگفتم ورفتم تو اتاق
شب ک بابا اومد ماماݧ باهاش حرف زد
ماماݧ اومد اتاقم چهرش ناراحت بودو گفت
اسماء بابات اصـݧ راضے ب قرار دوباره نیست گفت خوشم نیومده ازشوݧ...
از جام بلند شدم و گفتم چے❓چرااااااا❓
ماماݧ چشماش و گرد کرد و با تعجب گفت❓
شوخے کردم دختر چہ خبرتہ
تازه ب خودم اومد لپام قرمز شده بود....
ماماݧ خندید ورفت بہ مادر سجادے خبر بده مث ایـݧ ڪ سجادے هم نظرش رو بیرون از خونہ بود
خلاصہ قرارموݧ شد پنج شنبہ
کلے ب ماماݧ غر زدم ک پنجشنبہ مـݧ باید برم بهشت زهرا ...
اما ماماݧ گفت اونا گفتـݧ و نتونستہ چیزے بگہ...
خلاصہ ک کلے غر زدم و تو دلم ب سجادے بدو بیراه گفتم.....
دیگہ تا اخر هفتہ تو دانشگاه سجادے دورو ورم نیومد
فقط چهارشنبہ ک قصد داشتم بعد دانشگاه برم بهشت زهرا بهم گفت اگہ میشہ نرم ...
ایـݧ از کجا میدونست خدا میدونہ هرچے ک میگذشت کنجکاو تر میشدم
بالاخره پنج شنبہ از راه رسید..
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#گفتم:
دگرقلبم ازتاب شهادت آرام نیست
انگار ک این قلب دگرمال من نیست
#گفت:
مـُـراقب ِ #نگاهـــــت باش ؛
اَلعَین بَریدُ القَلب؛
چشم پیغـام رسان دل است...
#شهیدمهدی_یاغی
🌺 شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
🍃🌹🍃🌹
ازگمنامی نترس
از اینکه اسم ورسمی نداری نترس
از تنهاییت در عین شلوغیها
غمگین مباش که گمنامی #اولین_گام
برای رسیدن است!
#شهید_مدافع_حرم
#میثم_ساعدی
🌺 شادی ارواح مطهر شهدا صلوات
🍃🌹🍃🌹
2.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وݘقدࢪاࢪزشداࢪد..!
اسیࢪچھــࢪهۍݒاڪشماشدنمیان
اساࢪټدنیاٰیۍٖ..
ترجمہ جملہ در فیـلم:
اے فرشتہاے ڪہ دلتنـگ گـردوغبـار جبهہ هـا هستے💔🌿
کلیپے از #شهید_احمد_مشلب🌸🌻
🍃🌹🍃🌹
بعد از شمـا
اخلاصمان به اختلاس رفت
ایمانمان رنگ باخت
محبت ها و بردبارےها تمام شد
صفاوسادگےدر رنگ دنیا رنگ باخت
وقتے از رنگ جبهه فاصلہ گرفتیم
حنایمان دیگر رنگے ندارد😔
#الله_اڪبر
🍃🌹🍃🌹
♥️🍃
...خدايا در فرج اولیائت شتاب كن،
و حقوق آنان را به آنان بازگردان؛
و #قائم آنان را به حق آشكار كن...
خدايا فرشتگانِ پيروزے را
گرداگرد او همواره بدار،
و به آن دستورے که
در شب قدر بر او تقدیر فرمودے،
او را انتقام گيرنده خويش قرار ده؛
تا آن كه خشنود شوے...
و در زمان بازگشتش ما را برانگيز،
تا در دوران او در شمار يارانش باشيم.
خدايا درك قيامش را روزے ما كن،
و در روزگارش ما را حاضر كن؛
و بر او درود فرست،
و سلام او را به ما باز رسان،
درود و رحمت خدا
و بركاتش بر او باد...🌱
"فرازےازدعاےروز دحوالارض"
#دحوالارض ؛روزِ دعا برای ظهور امام زمان سلام الله علیه.
#جرعه_های_انتظار
#دعا_برای_فرج
🍃🌹🍃🌹
مداحی زیباAUD-20210106-WA0001.mp3
زمان:
حجم:
9.36M
سه شنبه شد و پَر زدم سویِ تو
شدم زائرِ جمکران ، کویِ تو
•°🌱
#استورۍ
[داردزمانآمدنتدیرمیشود..💔]
سه شنبه مهدوی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹