#سخن_عشق❤️
🌴 خدایا ثروت چشمانم گوهر اشک بر حسین فاطمه است.
#مکتب_سلیمانی🍃🌸
هدیه به ارواح مطهر شهدا #صلوات🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
11.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای تعزیه خوان نقش شمر کہ توسط مردم کشته شد و سپس شخصی او را در خواب دید...
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#آھ...
اربابم...
منو سیاهیلشگرت حساب کن
#آھ_ارباب...
#آھ_یازینب...
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#اربعین
#محرم
#آ
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
ایکاش روزی مان میشد
بار دیگر
#اربعین
به یاد #شهدا
قدم برمیداشتیم در جاده #نجف تا #کربلا
کاش #ایکاش هایمان واقعی میشد😔
#هَمہآࢪاموقَࢪارِایندِل
#زیـٰاࢪَتدَࢪاَربعـیناست...✋🏻
#فراق #دلتنگ_حرم #اࢪبعیـن
جا مونده
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
سمت چپ تصویر جانباز شهید خدابخش خاوری(علی شارجی)
و اما خاطره ای از این جانباز شهید
هفت ماه تلاش بچه ها در شهرک "ملیحه" حومه دمشق به بن بست رسیده بود!
یک ساختمان بتنی هفت طبقه با خاکریزی در اطرافش راه فتح را بسته بود، با سلاح 23 و 14/5 تمام طبقاتش رو کوبیدیم ولی بازهم تکفیریها در زیرزمین مستحکم ساختمان موضع داشتند و امکان نزدیک شدن نبود.😕
چند دفعه بچه ها به ساختمان زدند و با دادن چند شهید و مجروح برگشتند، همه کلافه شده بودند، هیچ راهی به ذهنمون نمیرسید که یکباره یک رزمنده بلند شد و گفت راه تصرف این ساختمان دست منه!!!😊✅
او کسی نبود جز خدابخش خاوری جوان افغانستانی که از منطقه گلشهر(مشهد) آمده بود و معروف بود به "علی شارجی"✌️
گفتیم: علی شارجی باز به سرت زده!؟ چطوری این زیرزمین مخوف رو تصرف کنیم؟
علی شارجی با اطمینان گفت: یک راه بیشتر نداره! من با تانک از روی خاکریز عبور میکنم و لوله تانک رو داخل زیرزمین میفرستم و شلیک میکنم! شما هم سریع وارد عمل بشید و کار رو یکسره کنید.💪
طرح خوبی بود، شلیک تانک در زیرزمین باعث نابودی تکفیریها میشد اما یک مشکلی وجود داشت؛ شلیک در محیط بسته باعث برگشت موج به داخل تانک میشد و احتمال شهادت راننده تانک بسیار بالا بود!!!
علی شارجی گفت: بالاخره باید یک کاری کرد و من با تانک میرم و شلیک میکنم.
علی شارجی با تانک از خاکریز عبور کرد، تا خاکریز با صدای گلوله تانک لرزید همه بچه ها به سمت زیرزمین حرکت کردند، تصرف و پاکسازی حدود نیم ساعت طول کشید و ساختمان رو گرفتیم، تازه فرصت پیدا کردیم و رفتیم سراغ تانک...
درب تانک رو که بازکردیم دیدیم "علی شارجی" را به شدت موج گرفته، به سختی بیرونش آوردیم.😔
علی شارجی یک سال و نیم در بستر جانبازی بود و عمل های متعددی انجام داد و در آخرین عملش وقتی بیهوشش کردند دیگر به هوش نیامد و پیش رفقای شهیدش رفت...💔
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
در فتح المبین مجروح شد. به یک بیمارستان در تهران منتقل شد.
روزی که می خواست مرخص شود و به جبهه بازگردد، هیچ پولی نداشت! هیچ آشنایی در تهران پیدا نکرد بجز امام زمان عج الله
روز جمعه بود. به آقا متوسل شد...
جمعیت برای ملاقات با جانبازان و مجروحین از نمازجمعه به بیمارستان آمده بودند.
🌷یک سید روحانی از لابه لای جمعیت خودش را به مصطفی رساند و یک کتاب دعا به او هدیه داد و گفت: این شما را تا جبهه می رساند و بلافاصله رفت!
مصطفی هرچه تلاش کرد نتوانست آن سید را ببیند.
وقتی مردم رفتند، کتاب دعا را باز کرد. چند اسکناس نو داخل آن بود.
وقتی به جبهه رسید، پول ها هم تمام شده بود!
📚برگرفته از کتاب مصطفای خدا. خاطرات روحانی شهید مصطفی ردانی پور. اثر گروه شهید هادی
🌷شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
حسین(ع) صدا می زند: بیا
خوب گوش کن!
صدای قدم ها؛
صدای سایش کفش ها بر سینه جاده ها؛
کسی می گوید بیا!
چند روز است که در راهی و باز هم خسته نمی شوی.
چون تو خوب این صدا را می شناسی.
صدای حسین(ع) را که بی وقفه می گوید بیا بیا بیا...
#اربعین
#پیاده_روی_اربعین
10_روز تا #اربعین💔
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری 📲
همهجارفتموبازممیگماونکه
دستمنگرفتامامحسینبوده…💔
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
°•🌱
+ازیکۍپرسیدم
انشاءاللہاگہبخوام اربعین برم کربلا
بایدچہکارهاۍادارۍروانجامبدم !؟
گفت:
اولمیری پاسپورتتوازامامرضامیگیری..
بعدمیدیبہحضرتمعصومہپارافمیکنن..
بعدميدیبہحضرتعباسامضاءميکنن.
بعدازاونمیبریدبیرخونہ؛
حضرتزینبثبتمیکنن:)🖐
وآخرینمرحلہممهوربہمھرحضرتمادر
میشہوتمآم:)
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi