🌺شهید ابراهیم هادی میگفت:
حریم زن با چادر حفظ میشه. همچنین اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم رو حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش در خانواده ها بیشتر میشود بله ! طبق آیه های قرآن و فرمایشات ائمه ی معصومین و حضرت زهرا علیه السلام ⬇️
💠 بهترین زنان کسانی هستند که خود را از نامحرم مستور نگه می دارند و تقوا پیشه میکنند و نزدیک بهم نمی شوند و هیچ مراوده ای با هم ندارند و قلب خود را بیمار و گرفتار هوس نمی کنند و تنها درحد ضرورت و اختصار آن هم خیلی کم که اصلا به چشم نمی آید ارتباط می گیرند.
تا به آن سعادت جاودانه که در دنیا و آخرت از آن نام بردند ؛ برسند
شادی روحش #صلوات🌹
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
سلام ❇
باتبریک وتهنیت❇
فردا سه شنبه اول ماه رجب المرجب❇
اعمال فردا غسل قبل ازغروب وروزه وزیارت امام حسین و همچنین ده رکعت نماز درهررکعت حمد یکمرتبه وتوحید سه مرتبه❇❇❇
وامشب شب اول ماه رجب بسیار پرفضیلت است ❇
اعمال امشب غسل قبل از غروب وزیارت امام حسین وبعداز نماز مغرب بیست رکعت نماز درهررکعت حمد یکمرتبه وتوحید یکمرتبه❇❇
وبعدازنماز عشاء دوررکعت نماز دررکعت اول حمد یکمرتبه والم نشرح یکمرتبه وتوحید سه مرتبه
ودررکعت دوم حمد یکمرتبه والم نشرح وتوحید وناس وفلق یکمرتبه❇
وبعدازسلام …لااله الاالله سی مرتبه وصلوات سی مرتبه ❇وسپس حاجت خود را
طلب کند❇
ودعاهایی که رجوع به مفاتیح شود❇
التماس دعای فراوان
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
#شهدا اصرار داشتند هرچه زودتر
در بهترین حالت #خدا راملاقات کنند.
#دنیایی نبودند اما ما تازه می خواهیم سعی کنیم که #گناه نکنیم:) 💔🍃
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌹أین الرّجبیون
🌹ماه رجب فرا رسید، ماهی که
اولین روزش باقری
🌹سومینش نقوی
دهمینش تقوی
🌹سیزدهمینش علوی
نیمه اش زینبی
🌹بیست و پنجمش کاظمی
بیست وهفتمش محمدی است
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
🕊🌹🕊 🕊 #بر_بال_خاطره_ها 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!! 🔹 #قسمت_دوم 📌برف کردستان
🕊🌹🕊
🕊 #بر_بال_خاطره_ها 🕊
📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!!
🔹 #قسمت_سوم
📌ساعت حدود ده صبح بود و با هر زحمتی که بود به نیمه جاده رسیده بودیم.
📌چون خدمه تیربار دوشکا دائم هوشیار و پشت تیربار میایستاد به همین دلیل دستانم با توجه به دستکش پشمی یخ زده بود .
📌به یک سرا شیپی رسیدیم .
تویوتای کالسکهای جلوتر از ما حدود بیست متر فاصله داشتند. اما تویوتای ما دو چرخش زنجیر بسته بودیم و به همین دلیل حرکت ما بسیار سخت و کند بود .
📌به سربالایی رسیدیم ارتفاع برف بسیار زیاد بود و از حرکت بازماندیم. ارتفاع برف آنقدر زیاد بود که تا زیر لبه شیشه های بغل برف آمده بود.
📌شهید بزرگوار با دیدن ما که از حرکت مانده بودیم بلافاصله بطرفمان با پای پیاده حرکت کردند. البته با سختی و زحمت از روی برف حرکت میکردند و بعضی جا غلط میخوردند .
📌همیشه در ماشین ما بیل و کلنگ بود و سریع شروع به پاک کردن برفها از زیر چرخها کردیم که در این حین #شهید_کاوه با در دست داشتن یک جفت زنجیر به ما
رسیدند و بلافاصله شروع به کار کردند. هرچه اصرار کردم شما کار نکنید قبول نکردند و مشغول برف روبی بودند.
📌حتی به ما فرمود که کار برای خدا لذت دارد و حاضر نیستم ازاین لذت محروم شوم .
📌دستانم یخ زده بود حتی آثار کبودی روی دستم پیدا بود .اما به قول #شهید_کاوه کار برای خدا هم ارزشمند بود وهم لذت داشت .
🎙 #راوی: جانباز، حاج یدالله نویدی مقدم
#ادامه_دارد....
💔
خوشتیپ ها هم شهید می شوند🥀
#شهیداحمدتوکلی
شهید مرزبان دهه هفتادی
#شهادت، قسمت ما مےشد اےڪاش
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
از نام گرمِ او دل برف آب میشود
در سردسیرِ سخت زمستان بگو خداااا. ..
مهربان خدای من
مرا دائم الاشتیاقت بگردان....
به نام خدای همه
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
یک حبه نور✨
فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا
«چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، و خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد»
النساء - ۱۹
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
من دلم روشن است؛
روزى تو از راه مىرسى،
و كوچه بوى عطر تو را مىگيرد!
ديوارها گل مىدهند،
پنجرهها عاشق مىشوند،
و
دنیا خوشبخت!
#یاایهالعزیز 💚
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
ســـــلام
سه شنبه ی بارانیتون پراز آرامش
الهی امروزچشماتون پر از
برق شادی باشه
الهی خیر و برکت تو
زندگیتون چند برابر بشه
وآسمون دلتون آفتابی
ولبتون خندان باشه💦❄️
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
رجب_المرجب
اشکی قَلیل دارم و اُمّــیــدِ مــرحمــت
یُعطِی الکثیرِ ماهِ رجـب را شنیــده ام!
حلول ماه رجب و میلاد با سعادت امام محمد باقر(ع) تهنیت باد🌸
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت نوزدهم تویوتا🌺 💢اوایل انقلاب بود و هنوز جنگ آغاز نشده بود. 💢ابراهیم در
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت بیستم
در محضر علما🌺
💢بارها افراد به ظاهر مذهبی را دیده ام که وقتی از خانه خارج می شوند تسبیحی در دست دارند و به استغفار مشغول هستند.
💢اما برخی از این جماعت استغفار ظاهری دارند و هیچ کاری به خاطر خدا انجام نمی دهند پای گناه هم برسد معلوم نیست چه می کنند.
💢ابراهیم اهل محاسبه و مراقبه بود اما این مسائل در زندگی او هیچ نمودی نداشت. یعنی باید با او زندگی می کردی تا اخلاص او ببینی.
💢این معنویت از پای درس علما و بزرگان در سخنرانی های هیئت به دست آمده بود.
💢او یک شبه مداح نشد با حضور در محضر افراد پیشکسوت مثل حاج آقا ترابی از آنها کمک می خواست.
💢اما از اول انقلاب منزل مسکونی به اطراف خیابان مسکونی منتقل شد خیابانی که هر کوچه و محله آن به نور یکی از علمای ربانی منور بود.
💢در محله ابراهیم عالم بزرگواری به نام محمد تقی جعفری زندگی می کرد.
💢علامه بزرگواری که با اخلاق خوب مردم را جذب می کرد.
💢ابراهیم هم به ایشان علاقه داشت.
💢جاذبه شخصیت ابراهیم باعث شد که پسر علامه جعفری به ابراهیم علاقه پیدا کند و از دوستان نزدیک او گردد.
💢ابراهیم از محضر این عالم وارسته استفاده می کرد و به ایشان علاقه فراوانی داشت.
💢این ارتباط دو طرفه بود علامه نیز ابراهیم را به عنوان یک جوان مومن و انقلابی قبول داشت.
💢زمانی که ابراهیم در عملیات فتح المبین مجروح شد علامه جعفری برای ملاقات به منزل ابراهیم آمد و ساعتی را مهمانش بود کاری را که معمولا برای کسی انجام نمی داد.
💢علی جعفری فرزند علامه جعفری در مصاحبه با خبرگزاری ها می گوید:
💢وقتی ابراهیم مجروح شد او را به منزل آوردند، وقتی ابراهیم متوجه حضور علامه در منزل شد با آن وضعیت خواست از جا بلند شود و گفت استاد شما چرا زحمت کشیدید؟ ما خوب می شدیم خدمت تان می آمدیم.
💢علامه در جواب گفتند این وظیفه ماست که به شما سر بزنیم شما در این راه قدم گذاشته اید.
💢علامه در ادامه گفت: هر بار شما می آمدید و درس می گرفتید امروز نوبت من هست که از شما درس بگیرم.
💢ابراهیم خیلی شرمنده شده بود با ناراحتی گفت: استاد نفرمایید ما خاک پای شما هستیم هرچه داریم از شماست دعا کنید سرباز ولایت باشیم.
💢علی کلیج تعریف می کند: بعد تعارفات معمول ابراهیم شروع به صحبت کرد و گفت: استاد، ما توی جبهه به خیلی از مسائل یقین پیدا می کنیم. بعد دستش را شبیه به دایره کرد و گفت اگر این کُره باشد امام زمان (عج) مانند این دست به دنیا احاطه دارد خداوند نیز به تمام دنیا شاهد و ناظر است.
💢علامه در سکوت به تعابیر عرفانی ابراهیم فکر می کرد.
💢ابراهیم هم شروع به خاطراتی از معجزات امداد غیبی کرد.
💢محمد خورشیدی از همسایگان و دوستان ابراهیم تعریف می کرد: در ایامی که ابراهیم مجروح بود روزی او را به خیابان زیبا رساندم گفتم آقا ابراهیم کجا به سلامتی؟
💢گفت من می روم منزل علامه جعفری
💢گفتم: من میتونم بیام.
💢ابراهیم گفت: بیا اشکالی نداره.
💢وارد منزل علامه جعفری شدیم ایشان مشغول صحبت بودند و چند نفری دورشان نشسته بودند.
💢ابراهیم با عصای زیر بغل وارد اتاق شد.
💢علامه با دیدن ابراهیم از سر جایش بلند شد و دست ابراهیم را گرفت برد بالای مجلس.
💢همه به احترام ابراهیم بلند شدند.
💢بعد علامه حرفی زد که بسیار عجیب بود شاید اگر با گوش خودم نمی شنیدم باور نمی کردم.
💢علامه با اصرار گفت: برو جای من بشین من باید شاگردی شما را بکنم.
💢تا علامه این حرف را زد صورت ابراهیم سرخ مثل لبو شده بود و گفت: استاد تو رو خدا ما رو شرمنده نکنید.
💢بعد علامه با اصرار سر جای خود برگشت و قبل از اینکه بحث خود را ادامه دهد گفت: این آقا ابراهیم استاد بنده هستند.
💢من چیزی از علامه نمی دانستم فقط می دیدم که مرتب در برنامه تلویزیونی حضور دارد.
💢روزها گذشت و ابراهیم شهید شد.
💢کسی که خبر مفقود شدن ابراهیم را به علامه داد می گوید.
💢علامه خیلی ناراحت شد.
💢ایشان بلافاصله پس از شنیدن خبر نگاهی به اطرافیان کرد و شعری در وصف ابراهیم گفت.
💢این مدعیان در طلبش بی خبرانند
آن را که خبری شد خبری باز نیامد.
💢قدرتمند ترین افراد کسی است که قدرت مالکیت بر خویشتن محروم باشد اگرچه در این دنیا مالک هیچ چیزی نباشد.
💢برعکس اگر کسی مالک همه دنیا باشد ولی از مالکیت خویشتن محروم باشد چنین شخصی ناتوان ترین افراد است.
🗣امیر منجر و..
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi