eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.3هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
26.1هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Faraj-Farahmand (1).mp3
3.6M
🌹دعای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 به رسم قدردانی از تمام برادری هایی که برایم داشتی به رسم آنکه دلم را تکان دادی و با شهادتت فهمیدم شهادت، بال نمےخواهد فقط باید خودت بخواهی شهید شوی فقط باید خودت را لایق شهادت کنی به رسم تشکر از تمام الگو شدن هایت ... 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 از شهیدی که امام زمان عج در تشییع او شرکت کردند چه مےدانید؟... پست بعد را بخوانید👇 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 این شهید بعد از شهادت در حالی که تابلویی به دست دارد ، محل دفن خود را به خانواده اش در عالم خواب نشان می دهد ، روی تابلویی که در دست شهید قرار دارد ، نوشته شده: فدایی امام زمان (عج) داستان دفن ایشان هم شنیدنی است امام زمان عج آمدند عبدالحميد حدود سه سال محافظ من بود. وي که عضو رسمي سپاه شيراز بود، در نزديکي مسجد الجواد(ع) در منطقه هفت تنان شيراز ساکن بود. ايشان حالات معنوي خاصي داشت و به خصوص با امام زمان (عج) خيلي مأنوس بود. به خاطر دارم وقتي براي مرخصي از جبهه به شهر آمده بود، سخناني در مسجد درباره توجه و عنايات خاص امام زمان (عج) به جبهه ها و رزمندگان براي مردم بيان کرد که همه را مجذوب خود نمود. از جمله می گفت: "من اين را مطمئن هستم آقا می آيند و رزمندگان تشنه ما را به هنگام شهادت سيراب می کنند." ايشان در آخرين مرحله اي که با من تماس داشتند در وصيت شفاهي به من نام 9 نفر از جمله اينجانب، پدرش، آقاي (سردار) مينايي و شش نفر ديگر را که اسامي شان را به خاطر ندارم ذکر کرد و به مادرش هم گفته بود در ساعت 9 شب مرا دفن کنيد و فقط اين 9 نفر به هنگام تدفين دور قبر من باشند. وقتي با عده اي که براي مراسم دفن آمده بودند نماز شهيد را خوانديم همه به جز اين 9 نفر طبق وصيت نامه از قبر فاصله گرفتند و از دور، شاهد دفن ايشان شدند. من ابتدا به داخل قبر رفتم و لحظاتي در آن خوابيدم و براي ايشان دعا کردم. سپس برخاستم و در قبر ايستادم تا از پدر ايشان و چند نفر ديگر که جسد شهيد را به داخل قبر سرازير می کردند جسد را تحويل بگيرم و درون قبر قرار دهم. وقتي پيکر شهيد به من سپرده شد خدا شاهد است هيچ احساس وزني از اين جسد نکردم. پيکر شهيد خيلي سبک بود و گويي در حالت بی وزني قرار دارد. در همين لحظه که غرق در اين واقعه عجيب بودم ناگهان صداي فرياد آقاي عابدي (که بعدها به شهادت رسيد) را شنيدم که با صداي بلند نام امام زمان (عج) را صدا میکرد. ايشان بعد به من گفت: "در همان لحظه که پيکر شهيد را به دست شما دادند من به چشم خود ديدم آقايي نوراني (که علائم خاصي را از ايشان ذکر میکرد) وارد قبر شد و جسد را تحويل گرفت و داخل قبر گذاشت. لذا من بي اختيار نام امام زمان (عج) را فرياد زدم." در آن لحظه به خود من هم حالت معنوي عجيبي دست داد که پس ازآن و تا هم اکنون هرگز نظير آن جذبه معنوي را در خود احساس نکرده ام. وقتي متوجه اين حضور نوراني و مقدس شدم همان طور که در قبر ايستاده بودم به افرادي که بالا و اطراف قبر ايستاده بودند گفتم همه با هم دعاي فرج امام زمان (عج) را بخوانند. سپس صورت شهيد را درقبر باز کردم و بر روي خاک لحد قرار دادم. چهره شهيد خيلي نوراني بود و به خوبي محل اصابت ترکش به گلوي او پيدا بود. آن طور که شنيده ام عده اي که پي به اين مسأله برده و می برند بر سر مزار اين شهيد در دارالرحمه شيراز می روند و براي برآورده شدن حاجات خويش به اين شهيد متوسل می شوند. راوی: آیت‌الله سيد علي اصغر دستغيب 📚لحظه های آسمانی کرامات شهیدان 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت پنجاه و نهم پیت حلبی، رختخواب و کشتی🌺 پیت حلبی👇👇👇 💢شب جمعه و ساعت دو ن
قسمت شصت هیئت و معلم🌺 هیئت👇👇👇 💢هر زمان در جمع رفقا در هیئت حاضر می شد شور عجیبی بر پا می کرد. در سینه زنی و مداحی برای اهل بیت(ع) سنگ تمام می گذاشت. اما عادات خاصی در هیئت داشت. 💢توی مداحی داد نمی زد. صدای بلندگو را هم اجازه نمی داد زیاد کنند. وقتی هنوز هیئت شروع نشده بود سر بلندگوها را به سمت داخل محل هیئت می چرخاند تا همسایه ها اذیت نشوند. 💢اجازه نمی داد رفقای جوان که شور وحال بیشتری دارند تا دیر وقت در هیئت عمومی عزاداری را ادامه دهند. 💢مراقب بود مردم به خاطر مجلس عزای اهل بیت(ع) اذیت نشوند. به این مسائل توجه خاصی داشت. 💢همچنین که هنوز چراغ روشن نشده بود هیئت را ترک می کرد!! علت این کار را بعد ها فهمیدم. وقتی شاهد بودم دوستان هیئتی بعد از هیئت مشغول شوخی،خنده و.. می شدند و به تعبیر بیشتر اندوخته معنوی خود را از دست می دهند. معلم👇👇👇 💢در ایام جنگ معلمی داشتم که خیلی بر من وهمکلاسی ها تاثیر داشت. بسیاری از شاگردان او اهل نماز، جبهه و.. شدند. 💢یک روز به ایشان گفتم: خداروشکر که شما معلم ما هستید. 💢دبیر ما گفت: دعایش را به شهید بکن. او مرا به اینجا کشاند!! 💢بعد ادامه داد. ما با اصغر وصالی رفیق بودیم. اما در مراحل سخت گزینش اول انقلاب رد شدیم. 💢توی مراسم ختم شهید وصالی بود که ابراهیم را دیدم. از او خیلی خوشم آمد و سلام کردم. 💢ابراهیم که تا حدودی مرا می شناخت جواب سلام را داد و پرسید: چه می کنی؟ 💢گفتم: گزینش سخت دانشگاه تربیت معلم مرا رد کرده! 💢از فردا صبح ابراهیم به دنبال کار من افتاد. 💢قبلا مدتی با گزینش آموزش و پرورش همکاری داشت. به خاطر سخت گیری بیش از حد گزینش اول انقلاب از آنها جدا شده بود. 💢خلاصه اینکه ما امروز، به برکت زحمات و پیگیری این شهید بزرگوار معلم هستیم. 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🔸بعضی تاکربلا آمدند؛ و در فرصتِ تاریکی فانوس ها تاریکیِ ابدی را برگزیدند و رفتند! و بعضی درآخرین لحظات، به میدان عاشقی پیوستند. ✔️و امروز فرصت انتخاب ماست👇 مردی هنوز چشم به راه جواب ماست... یک کربلا مقابل هر «انتخاب» ماست 🤚 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
‍ 💠شهادت با لب تشنه💠 🟡مادر شهید سجادطاهرنیا میگوید: به گوش من رسونده بودن که سجاد ‏لب ‏تشنه در تاسوعای حسینی شهید شده، موقعی که مجروح شده بود، داشت ازش خون میرفت، درخواست ‏آب کرد، ولی همرزمانش مانع شدن و بهش گفتن که اگه بهت آب بدیم، تو سریع جون میدی و فعلا آب واسه جسمت خوب نیست... لذا بهش ندادن و سجاد لحظات بعد به شهادت رسید... 🟢وقتی این موضوع رو شنیدم خیلی غمگین شدم، همش به خودم میگفتم که پسرم لب تشنه شهید شده و کاش بهش آب میدادن... 🔴خواب دیدم که تو یک مکان بزرگی هستم و یک کوه در مقابل منه، سجاد من بالای کوه افتاده بود و منم داشتم میرفتم سمتش که بهش آب بدم... تا یکم رفتم جلو دیدم که یک ‏خانم ‏چادری باعصا داره میره سمتش... 🟠‏حضرت زهرا (س) بود. ایستادم و نگاه کردم دیدم سر سجاد رو گذاشت رو دستانش و داره به سجاد آب میده... من خواستم برم پیشش ازش تشکر کنم که یه وقت دیدم واسم دست تکون داد که برگردم، (منظورش این بود که بچه ات رو سیراب کردم و نگران نباش و برگرد) از وقتیکه این خواب رو دیدم،خیالم راحت شده که سجاد من سیراب شده است..‌. 💐شهید مدافع حرم،سجاد طاهرنیا 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 وقتی شهید حججی می‌آمد مشهد یکراست می‌رفت حرم دوستش بهش میگفت: این همه ساعت توی حرم چیکار می‌کنی ؟پس ناهار چی؟شام چی؟استراحت چی؟ گفت: وقتی برگشتم حسرت این روزا رو میخورم.روزایی که پیش امام رضا بودم و خوب گدایی نکردم. و این حال امروز ماست روزهایی که کنار ضریح بودیم و خوب گدایی نکردیم 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
•﷽• : • این همه در اینترنت و ڪتابها میگردے دنبال اینڪـــه آقاے قاضے چےگفتـــه آقـــاے بهجـــت چے گفته، این همه این در و آن در میزنــے، چے شـــد آخــــــر؟ تو هنوز جواب مادرت رو تلخ میـــدے میخواے بشے بنـــده خـــدا؟! 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
بارالها افتخار سجده کردن بر آستان قدسی ات را هرگز از من نگیر ... الهي به امید تو و به امید رحمتت روزمان را آغاز میکنیم .. به نام خدای همه 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
حبه نور✨ وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ وَفِي أَنفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ و در زمین براى اهل یقین، نشانه هایى است. و در (آفرینش) خودتان (نیز نشانه هایى از قدرت، عظمت و حكمت الهى است.) پس چرا (به چشم بصیرت) نمى نگرید؟ -آیه (۲۱-۲۰) 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
همه هست آرزویم، که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم، برسم به آرزویی؟   🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
4_5850283333086347611.mp3
15.19M
الهی جودُکَ بَسَطَ اَمَلی ... خدایا؛ به خاطر بخشش های توئه که من جرأت میکنم این همه آرزو داشته باشم.. دلخوشم به کَرمت ... مناجات شعبانیه 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
سلام بر آنان که در پنهان خویش بهاری برای شکفتن دارند . سلام همراهان همیشگی روزتون بخیر🌤 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🌸 سلام صبحتون معطر به نام الله الهی دلتون خالی از غصه حرکت زندگیتون سبز مسیرزندگیتون هموار سفره تون پر نعمت روزی تون با برکت و عاقبت تون در هر دو دنیا بخیر باشه... 🌸 چهارشنبه تون عالی 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 چقدر دلتنگ زیارتیم ارباب... تا به زیارتتان نرفته بودم، مےترسیدم از زنده ماندنم بعد از کربلا مےپرسیدم چطور آدم هایی که به کربلا رفته اند ، مےتوانند زنده بمانند چرا از هجر، نمُرده اند؟! وقتی مرا به کربلایتان رساندید... از زنده ماندن بعد از سفر، خیلی مےترسیدم اما لطفتان، آرامشی غریب، در دلم انداخت در آرامش، زیارت کردم در آرامش، وداع کردم در آرامش، به وطن رسیدم غافل از آنکه وطن اصلی همه محّبان شما ست ارباب! تا چند وقت سرمست همان آرامش بودم تا اینکه کم کم جای خودش را به داد و بعد شدم من با این های فراق، غریبه نیستم اما به اشتیاق ساداتتان قسم دلتنگ زیارتیم... 💔 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 روزگار روزگار وارونگی انسانهاست نه عجب که ها نیز وارونه شوند...
در این بی‌قراری ، حرم بسته «نیست»! اگر «دل» سپاری ، حرم بسته نیست! دیار «تن و جان ما» ، مِلک اوست! کدامین دیاری ؟ حرم بسته نیست بلیت «سلامی» گرفتی برو! اگر هم نداری حرم بسته نیست! تو را دوست دارد ، همین کافی است! تو هم دوست داری .. حرم بسته نیست اگر او بخواهد ، به پای «خودش» سری می‌گذاری .. حرم ، بسته نیست السلام علیک یا علی بن موسی الرضا .. التماس دعا .. 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺩﺭﺧـﺖ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ. وقتی نخلی را می خواهـند قطع کنند میگویند بکُشش! ﺟﻨﻮﺑﯽ ﻫﺎ بیشتر میدانند ﮐﻪ ﭼﻪ میگویم. انگار این درخت ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺍﺳـﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺟـﻬـﺖ ﻧﯿـﺴﺖ ﮐـﻪ ﻭﺍﺣﺪ ﺷﻤـﺎﺭﺵ ﺁﻥ همچـون ﺁﺩﻣﯿـﺎﻥ، ﻧﻔﺮ ﺍﺳﺖ. ﻧﺨﻞ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔـﺮ ﺳـﺮﺵ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﮐﻨﯽ میمیرد، ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ... 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🌹 شهیده زینب(میترا)کمایی 🍁 : به دلیل حجاب و فعالیت های مذهبی هنگام بازگشت از مسجد ربوده شدن/دشمنان انقدر گره چادرش را کشیدن تا بشهادت رسید (به علت خفگی)،بعد از ۳روز پیکر غرق به خونش پیدا شدو با چادرش در گلزار شهدای اصفهان بخاک سپرده شد 👌 : حضرت امام خمینی(ره) 📜 : از شما عاشقان شهادت می خواهم که راه این شهیدان به خون خفته را ادامه دهید . هیچ گاه از پشتیبانی امام سرد نشوید . همیشه سخن ولی فقیه را به گوش جان بشنوید و به کار ببندید . چون هرکس روزی به سوی خدا باز خواهد گشت. همیشه به یاد مرگ باشید تا کبر و غرور و دیگر گناهان شما را فرا نگیرد .نمازهایتان را فراموش نکنید و برای سلامتی اماممان همیشه دعا کنید و در انتظار ظهور مهدی عج باشید 🌷🍃
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت پنجاه و نهم پیت حلبی، رختخواب و کشتی🌺 پیت حلبی👇👇👇 💢شب جمعه و ساعت دو ن
قسمت شصت هیئت و معلم🌺 هیئت👇👇👇 💢هر زمان در جمع رفقا در هیئت حاضر می شد شور عجیبی بر پا می کرد. در سینه زنی و مداحی برای اهل بیت(ع) سنگ تمام می گذاشت. اما عادات خاصی در هیئت داشت. 💢توی مداحی داد نمی زد. صدای بلندگو را هم اجازه نمی داد زیاد کنند. وقتی هنوز هیئت شروع نشده بود سر بلندگوها را به سمت داخل محل هیئت می چرخاند تا همسایه ها اذیت نشوند. 💢اجازه نمی داد رفقای جوان که شور وحال بیشتری دارند تا دیر وقت در هیئت عمومی عزاداری را ادامه دهند. 💢مراقب بود مردم به خاطر مجلس عزای اهل بیت(ع) اذیت نشوند. به این مسائل توجه خاصی داشت. 💢همچنین که هنوز چراغ روشن نشده بود هیئت را ترک می کرد!! علت این کار را بعد ها فهمیدم. وقتی شاهد بودم دوستان هیئتی بعد از هیئت مشغول شوخی،خنده و.. می شدند و به تعبیر بیشتر اندوخته معنوی خود را از دست می دهند. معلم👇👇👇 💢در ایام جنگ معلمی داشتم که خیلی بر من وهمکلاسی ها تاثیر داشت. بسیاری از شاگردان او اهل نماز، جبهه و.. شدند. 💢یک روز به ایشان گفتم: خداروشکر که شما معلم ما هستید. 💢دبیر ما گفت: دعایش را به شهید بکن. او مرا به اینجا کشاند!! 💢بعد ادامه داد. ما با اصغر وصالی رفیق بودیم. اما در مراحل سخت گزینش اول انقلاب رد شدیم. 💢توی مراسم ختم شهید وصالی بود که ابراهیم را دیدم. از او خیلی خوشم آمد و سلام کردم. 💢ابراهیم که تا حدودی مرا می شناخت جواب سلام را داد و پرسید: چه می کنی؟ 💢گفتم: گزینش سخت دانشگاه تربیت معلم مرا رد کرده! 💢از فردا صبح ابراهیم به دنبال کار من افتاد. 💢قبلا مدتی با گزینش آموزش و پرورش همکاری داشت. به خاطر سخت گیری بیش از حد گزینش اول انقلاب از آنها جدا شده بود. 💢خلاصه اینکه ما امروز، به برکت زحمات و پیگیری این شهید بزرگوار معلم هستیم. 🍃🌹
✨عارفان را نه در کوه ها و نه در پستو خانه های خانقا بايد جست، بلکه آنان در کنار ما و از ما هستند. پهلوان عارف شهید جاویدالاثر 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
خـــــدا جـــــانم می دانی زیباترین لحظه زندگیِ من ڪجاست!؟ همانجا ڪه روبه روی عظمتت سجـــده می ڪنم... همانجاست ڪه دلم را... تمام وجــودم را می سپارم به بزرگیت از همانجاست ڪــه تمام نگرانی هایم ، تمام آشوب هایم را به بـاد میدم... از همانجاست ڪـه می شوم همان بنده آرامت.. به نام خدای همه 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
حبه نور✨ [یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ"] اى انسان چه چیز تو را در برابر پروردگار كريمت مغرور كرده است؟! [سوره انفطار | ایه۶] 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi