💔
سنگ مزار شهید محسن حججی
تعویض شد..💕💕
کاش می شد منم شهید بشم
کاش می شد منم بره سرم
کاش میشه که روی قبر من
حک می شد مدافع حرم😭😭
#شهید_محسن_حججی
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت شصت هیئت و معلم🌺 هیئت👇👇👇 💢هر زمان در جمع رفقا در هیئت حاضر می شد شور ع
شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی❤:
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت شصت و یک
میز کار و غذا🌺
میزکار👇👇👇
💢اوایل انقلاب بود. ابراهیم در کمیته مشغول فعالیت بود. حیطه فعالیت کمیته ها بسیار گسترده بود. مردم در بیشتر مشکلات به کمیته ها مراجعه می کردند.
💢من به کمیته ای که ابراهیم در آنجا مشغول بود رفتم. چند اتاق کنار هم بود در هر اتاق یک میز قرار داشت و یکی از نیروهای کمیته پشت میز جوابگوی مردم بود.
💢وارد اتاق ابراهیم شدم برخلاف دیگر اتاق ها میز کار پشت سرش بود و صندلی جلوی میز قرار داشت!! صندلی مراجعین هم جلوی صندلی ابراهیم بود.
پرسیدم: اینجا چرا فرق داره؟
💢گفت: پشت میز که نشستم احساس غرور بهم دست داد. گفتم اینطوری از مردم دور می شم برای همین صندلی خودم را آوردم این طرف تا به مردم نزدیک باشم.
غذا👇👇👇
💢مهدی حسن قمی از کوچکترین دوستان ابراهیم می گفت: تربیت کردن ابراهیم به طور غیر مستقیم بود.
💢مثلا هر بار که با هم بودیم و یک فقیر می دید پول را به من می داد تا به فقیر بدهم. اینطوری خودش گرفتار ریا نمی شد و به ما هم درس برخورد با فقیر می داد.
💢یادم هست ابراهیم به ساندویچ الویه علاقه داشت اما هر جایی برای ساندویچ نمی رفت.
💢یک ساندویچ فروشی در ۱۷شهریور بود که به فروشنده اش آقا شیخ می گفتند. یعنی آدم مقدس و مسجدی بود.
💢ابراهیم پیش او می رفت. حساب دفتری پیش او داشت. می دانست تو الویه، کالباس نمی ریزد و فقط از مرغ استفاده می کند. ابراهیم سوسیس، همبرگر و.. هرگز استفاده نمی کرد.
💢این گونه به ما درس تربیتی می داد که هر چیزی نخوریم و هر جایی برای غذا نرویم.
💢می دانست این فروشنده به حلال و حرام خیلی دقت دارد. برای همین آنجا می رفت. چرا قرآن دستور می دهد: انسان به غذایی که می خورد توجه داشته باشد.
🍃🌹
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت شصت هیئت و معلم🌺 هیئت👇👇👇 💢هر زمان در جمع رفقا در هیئت حاضر می شد شور ع
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت شصت و یک
میز کار و غذا🌺
میزکار👇👇👇
💢اوایل انقلاب بود. ابراهیم در کمیته مشغول فعالیت بود. حیطه فعالیت کمیته ها بسیار گسترده بود. مردم در بیشتر مشکلات به کمیته ها مراجعه می کردند.
💢من به کمیته ای که ابراهیم در آنجا مشغول بود رفتم. چند اتاق کنار هم بود در هر اتاق یک میز قرار داشت و یکی از نیروهای کمیته پشت میز جوابگوی مردم بود.
💢وارد اتاق ابراهیم شدم برخلاف دیگر اتاق ها میز کار پشت سرش بود و صندلی جلوی میز قرار داشت!! صندلی مراجعین هم جلوی صندلی ابراهیم بود.
پرسیدم: اینجا چرا فرق داره؟
💢گفت: پشت میز که نشستم احساس غرور بهم دست داد. گفتم اینطوری از مردم دور می شم برای همین صندلی خودم را آوردم این طرف تا به مردم نزدیک باشم.
غذا👇👇👇
💢مهدی حسن قمی از کوچکترین دوستان ابراهیم می گفت: تربیت کردن ابراهیم به طور غیر مستقیم بود.
💢مثلا هر بار که با هم بودیم و یک فقیر می دید پول را به من می داد تا به فقیر بدهم. اینطوری خودش گرفتار ریا نمی شد و به ما هم درس برخورد با فقیر می داد.
💢یادم هست ابراهیم به ساندویچ الویه علاقه داشت اما هر جایی برای ساندویچ نمی رفت.
💢یک ساندویچ فروشی در ۱۷شهریور بود که به فروشنده اش آقا شیخ می گفتند. یعنی آدم مقدس و مسجدی بود.
💢ابراهیم پیش او می رفت. حساب دفتری پیش او داشت. می دانست تو الویه، کالباس نمی ریزد و فقط از مرغ استفاده می کند. ابراهیم سوسیس، همبرگر و.. هرگز استفاده نمی کرد.
💢این گونه به ما درس تربیتی می داد که هر چیزی نخوریم و هر جایی برای غذا نرویم.
💢می دانست این فروشنده به حلال و حرام خیلی دقت دارد. برای همین آنجا می رفت. چرا قرآن دستور می دهد: انسان به غذایی که می خورد توجه داشته باشد.
🍃🌹
به نام خدایی
که در همین نزدیکیست....
به نام خدای همه
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
روزمان را معطر کنیم به
عطر صلوات
اللّهُمَّصَلِّعَلي
مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
وَعَجِّلفَرَجَهُــم
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
هر روز یک آیه
إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ
بی تردید پروردگارت هر چه را اراده می کند، انجام می دهد.
#هود-آیه ۱۰۷
#یه حبه نور
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
【اَلْسَّلامُ عَلیكَ اَیَّها العَلَمُ المَنْصوبْ】
『 سلام بر تو ای پرچم برافراشته 』
سلام امام زمانم
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
شنبه ها آغازی دوباره است
مُشتی امید در جیبهایت بریز
وزندگی را دوباره از سَر بگیر
بی خیالِ هر چیز ڪه
تاامروز نشد
اول هفته تون پراز اتفاقای قشنگ
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
#اَللّهُمَّ_ارْزُقْنا_تَوْفِیقَ_الشَّهادَةِ
دائما طاهر باش
و به حال خویش، ناظر باش
و عیوب دیگران را ساتر باش.
با همه مهربان باش و از همه گریزان باش.
👈 یعنی باهمه باش و بی همه باش
از دست نوشته های #شهید_محمد_بلباسی
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
••🥀••
🌱 #تلنگر
جا ماندن از کربلا برای خیلیا جای حسرت داره اما جا ماندن از لشکر یوسف زهرا دغدغه چند نفره❓😣
به نظرم همین دو خط اونقدر جای حرف داره که بابتش #فکر کنید....😔
#اللهمعجللولیکالفرج
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
مناجات شعبانیه(2).mp3
12.37M
💔
مناجات شعبانیه
با صدای محسن فرهمند
🍃🌹
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت شصت و یک میز کار و غذا🌺 میزکار👇👇👇 💢اوایل انقلاب بود. ابراهیم در کمیته
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت شصت و دوم
مهربان و الگو🌺
مهربان👇👇👇
💢قلب رئوف ابراهیم بزرگترین نعمتی بود که خدا به بنده اش داده بود.
💢یکبار در دوران مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتم. یکی از علما هم آنجا بود. ابراهیم از خاطرات جبهه می گفت.
💢یادم هست که گفت: در یکی از عملیات ها در نیمه شب به سمت دشمن رفتم. از لابه لای بوته ها و درخت ها حسابی به دشمن نزدیک شدم. یک سرباز عراقی روبه رویم بود.
💢یکباره در مقابلش ظاهر شدم. کس دیگری نبود دستم را مشت کردم با خودم گفتم: با یک مشت او را می کشم اما تا در مقابلش قرار گرفتم دلم برایش سوخت. اسلحه روی دوشش بود فکر نمی کرد اینقدر به او نزدیک شده باشم.
💢چهره اش اینقدر مظلومانه بود که دلم برایش سوخت او سربازی بود که به زور به جنگ با ما آورده بودند و به جای زدن او را در آغوش گرفتم. بدنش مثل بید می لرزید.
💢دستش را گرفتم و با خود به عقب آوردم. بعد او را تحویل یکی از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم برای ادامه عملیات جلو رفتم.
الگو👇👇👇
💢رفاقت ما با تمام بچه های آن دوران سر وکله زدن، بازی و خنده بود. مثلا چند نفر دور هم جمع می شدند و کلاه یک کارگری که از آنجا رد می شد را بر می داشتند و پرت می کردند و مردم آزاری می کردند.
💢اما رفاقت با ابراهیم الگو گرفتن و یادگیری کارهای خوب بود. او غیر مستقیم به ما کارهای صحیح را آموزش می داد حتی حرف هایی می زد که سال ها بعد به عمق کلامش رسیدیم.
💢من موهای زیبایی داشتم. مرتب به آنها می رسیدم. مدل درست می کردم. خیلی ها حسرت مو ها و تیپ ظاهری من را داشتند. ابراهیم نیز خیلی زیبا بود.
💢اما یکبار که پیش هم نشسته بودیم دوباره حرف از مدل موهای من شد. ابراهیم جمله ای گفت که فراموش نمی کنم: نعمتی که خدا به تو داده به رخ دیگران نکش.
ابراهیم این را گفت و رفت.
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#دلنوشته
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹
❇️دلنوشته ای برای بزرگ مردی به نامِ "#ابراهیم_هادی"
⚛ گفتم: از برادرم، آقا ابراهیم بنویسم راستش پای نوشتن که به میان آمد دیدم نه! کار خیلی سختی است...!
⚛ ترسم از این است که درک اندک من و قصور واژه ها دست به دست هم بدهند و چنان که در خورِ بزرگی روح شهید #ابراهیم_هادی است، او را وصف نکنند!!
⚛ اصلا از چه باید گفت؟!
از کدامین صفت نیکویش؟
از کدامین رشادت و نیک مَنِشی اش؟
⚛ گاهی که به فکر فرو میروم باورش برایم سخت است!
⚛به راستی این سیرت زیبا، این مرام و معرفت بی حد، این رشد و بزرگی و بسیاری ویژگی های ناب دیگر در جوانی بیست و پنج ساله؟!!
⚛آقا ابراهیم، یا به قول معروف داداش ابرام!
شما همه ی حساب و کتاب های عددی ذهن را بهم ریختی!!
مثلا بزرگی و زیبایی روح هیچ ارتباطی با بزرگی عدد سن ندارد!
⚛خیلی مَردی داداش ابرام خیلی مَرد...
⚛میبینی حکمت خدا را..
چقدر در گمنامی خلق خدا را یاری کردی، چقدر در گمنامی گره ها باز کردی از مشکلات غریب و آشنا..
حالا بیا ببین! بیا ببین که پروردگارت چگونه تو را به همگان شناخته!
بیا ببین چگونه عزیز دل ها شده ای!
بیا ببین چگونه هادی دل ها شده ای!
⚛بیا برادر، بیا دل های ما را هم به راه و رسم خودت گره بزن! گره ای ناگسستنی...!
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
پدرم گفت:
گل از رنگ و لعابش پیداست
دختر مومنه از طرز حجابش پیداست
راستے بانو حجابٺ زهرایـے ست ؟
یا توهم درگیر رنگ و لعاب ها شده اے؟
چادر بپوشے اما حرمتش را نگه ندارے؟
#لبخندمادرمانحضرتزهرا(س)
نصیبتان↓
#دخترانمحجبهاےکهحرمتنگهمیدارید
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
•||📖||•
✨| #ڪلـامنـور
#لاتَخافَااِنَّنیمَعَكُمااَسمَعُوَاَرىٰ ..؛🌱
نترسیدبندگانِمن..
حواسمبھتونهست؛
میبینمتون،میشنومتون.. :)
"طہ/۴۶"
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حرکت تحسین برانگیز قایقهای سپاه مقابل ناو آمریکایی...
فقط اون اشاره انگشتش☝️
یعنی دیگه اینورا پیدات نشهها!
اگه دنبال پوشک و دستمال توالت هم اومدی، از راهی که اومدی برگرد، برای شما نداریم! 🙃
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
☘بهش گفتم:
ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟
🌺ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ.
ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ.
☘ﮔﻔﺘﻢ: ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟
🌺ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ.
☘ﮔﻔﺘﻢ: ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ.
🌺ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ﺭﺯّﺍﻗﻪ ، ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ.
☘ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ.
🌺ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ.
☘ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻫﺎﻥ، ﻧﺎﻗﻼ ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟
🌺ﮔﻔﺖ: ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ.
ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجر ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟
ﻫﯽ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯿﮑﻨﯿم ﻭﻟﯽ ﻫﻨﻮﺯﺧﻮﺏ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﺑﻪ ﻣﺎﺳﺖ.
✅تا اﯾﻦ ﺷﮏ ﺑﻪ ﯾﻘﯿﻦ ﻧﺮﺳﻪ، ﻫﻤﻪ ﺧﺪﺍﺕ ﻣﯿﺸﻦ جز خدا حواسمون باشه.
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
Faraj-Farahmand (1).mp3
3.6M
🌹دعای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
پروردگارا
اگر تکیه گاهم تو نباشی
بسیار زودتر از آنچه که در تصور آید ،
فرو میریزم...
مهربانا
قلبم را آنچنان متغیر کن
که دنیا را دمی بی تو نخواهم
و بال پروازم ده تا همچون پروانه ها
سبکبار باشم
و ترجمان عشق تو گردم ...
پروردگارا
حالم را آنچنان کن
که با آواز خروس ها تو را زمزمه کنم
و در انتهای شب مست باده تو باشم
و در اثنای روز برای رضای تو
انصاف بورزم و مهربانی کنم
و بندگانت را چون نشان خلقت از تو دارند ، شایسته اکرام بدانم...
“آمین”🙏
به نام خدای همه
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#یک حبه نور ✨
[ سیجعل الله بعد عسر یسرا" ]
تموم میشه این شب های سخت...
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
بشکنحبـاب بیکسیام را ،
طلــوع کن ...
تنهافروغچشـمبهشبماندهیدلم ...
....؟
#السلامعلیکیااباصالحالمهدیعج
#سلام_امام_زمانم
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
اِلهی تَوَلَّ مِن اَمری ما اَنتَ اَهلُهُ
خدایا كارم را چنآن كه سزاوار آنی بر عهده گير ...
🍃 مگذار با غیر توام کار افتد ...
مناجات شعبانیه
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
به همت جسم را همرنگ جان کن در سبک روحی
ببر زین فرش با خود این غبار عرش جولان را
درین ماتم سرا تا یک نفس چون صبح مهمانی
به شکر خنده شیرین دار کام تلخکامان را
#صائب
ســــلام
خورشید مهرتان همیشه فروزان☀️
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi