eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.5هزار عکس
32.9هزار ویدیو
84 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
33.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد.... دعای فرج با صدای علی فانی 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 💞 خدایا اگر مرا ببخشی پیغمبر تو شاد میشود که یکی از افراد امتش بخشیده شده است اگر من را نبخشی شیطان شاد میشود که یک نفر دیگر را فریب داده و جهنمی کرده است. 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃🌸🌸🍃 پروردگارا امروزم را چون هر روز با نام تو آغاز می کنم صبحی چنین زیبا از چشمه های جان آفرین جبروتت! ای تنها معبود! چشم دلم را بگشا بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃🌸🌸🍃 شروع روزی زیبا و طلوعی دیگر با عطر صلوات بر محمد و آل محمد اللهم‌ صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
حبه نور✨ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ خداوند دارای لطف و مرحمت (فراوان) نسبت به مردمان است ولیکن بیشتر آنان سپاسگزاری نمی‌کنند. -آیه ۶۰ 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
سلام امام زمانم💚 گمشده ام میان تاریکی ها بیا و دوباره دلم را روشن‌ کن! اللهم عجل لولیک الفرج 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
صبح هدیه ای زیباست از سوی خداوند سوای همه هدیه هایش پاک ، دلنشین، زیبا برخیز، پنجره را باز کن پیشکشی ات را بردار سلام ..... صبحتون بخیر 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
. 🌸خدایا درهای مهربانیت را🌸 💗به روی دوستانم بگشا و 💗 🌸شادی،تندرستی و آرامش🌸 💗را برای همه آنها مقرر کن💗 طــ🌸ــاعـات قبـــ🌸ـــول 🍃🌹       @shahidaziz_ebrahim_hadi  ‌   ‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 میدونی چیه؟ در شهادت بسته نیست.. ما در دنیا رو به رو خودمون بستیم.. خودمونو اینجا زندونی کردیم در بهشت همیشه بازه..😔 📷 عکس از که در درگیری با تروریست ها به شهادت رسیدند
اللَّهُمَّ احْرُسْنِي بِحَرَاسَتِكَ  خدایا🙏 منو دست این و اون نسپار خودت مواظبم باش ربـي♥️
💔 من جا مانده‌ام! دارم می‌سوزم! جلال با حالتی غمگین در گوشه‌ای زانوی‌ غم بغل گرفته بود پرسیدم اتفاقی افتاده؟ گفت دیشب در پادگان مشغول قدم زدن بودم که صدای گریه‌ای در پشت یکی از این ساختمان‌‌ها شنیدم. نزدیک‌تر رفتم پیرمرد سالخورده‌ای در گوشه‌ای نشسته و زار زار میگریست کنارش رفتم و از او دلجویی کردم. بی‌اختیار گریه‌ام گرفت علت ناراحتی‌اش را پرسیدم پیرمرد گفت:«امشب شب چهلم پسر شهیدم است چون مرخصی‌ها لغو شده نتوانستم در مراسمش شرکت کنم حالا که دیدم همه خواب هستند آمدم اینجا و در تنهای برایش مراسم ختم برپا کردم». جلال ساکت شد و بعد ادامه داد: «عظمت این صحنه مرا به‌یاد حبیب‌بن‌مظاهر انداخت و از اینکه قافله رفت و من جا مانده‌ام دارم می‌سوزم تا کی برای این بسیجی‌ها حرف بزنم آنها بروند و شهید شوند و من جا بمانم».