eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.4هزار دنبال‌کننده
31هزار عکس
28.5هزار ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در محضر ولایت۷۷۵ نماهنگ شریک جرم اشاره اخیر رهبر انقلاب به اعتراضات دانشجویان دانشگاه‌های دنیا از آمریکا و اروپا تا استرالیا و حمایت آنها از مردم فلسطین دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا، نه تخریب کردند، نه شعارِ تخریب دادند، نه کسی را کشتند، نه جایی را آتش زدند، نه شیشه‌ای را شکستند، ولی این‌جور دارد با آنها رفتار میشود. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
﷽ 🕊امشب شب آخر بچه‌های لشکر عملیاتی ۲۵ کربلای مازندران در خان‌طومان سوریه بود... 🥀شب آخر که راوی میگفت تو کار کردن شب و روز نداشتن و همیشه سر و صورتش خاکی بود به عبارتی خستگی را در خان طومان خسته کرد. 🥀شب آخر نابغه معاونت عملیات لشکر ۲۵ کربلا که به خانواده اش میگفت من بنا و کارگر هستم. 🥀شب آخر مداح دلسوخته آل الله . . . جایش در تعزیه ها خالی ست... 🥀شب آخر علمدار اردو های جهادی در مناطق محروم . . . یادگارش همان قرارگاه جهادی علمدار است که همچنان در مناطق محروم فعال است و دوستانش راهش را ادامه میدهند همان دوستانی که شاهد بیل زدن و عرق ریختنش در آن مناطق نبودند. 🥀بسیجی خادم الشهدا که مثل یک نور در شهرستان نور درخشید. 🥀شب آخر هست که عاشورا خوندش ترک نمیشد حتی اگر خسته بود. 🥀شب آخر که جانانه با تو خط پدافند موندن و حاضر نشدن عقب برگردن و خونی رفتند به لقا الله 🥀شب آخر زندگی مادی مرد سال های دفاع مقدس راوی راهیان نور در جبهه های خوزستان انقدر حسرت خورد به حال همرزمانش تا خدا خواست او گمنام و بدون پیکر در کشور غریب به دیدارش رود... 🥀شب آخر که برای پسر کوچکش هدیه خرید اما عمرش کفاف نداد که هدیه را به پسرش برسونه ، باید می رفت تا اسلام ناب زنده بماند باید می رفت تا سیلی آبداری شود در گوش استکبار جهانی ، هدیه پسرش و ساک و کیفش را رفقای علیرضا برایش بردند. 🥀شب آخر زندگی جوان مومن انقلابی شهرستان آمل 🥀شب آخر زندگی دیدبان قدرتمند و پهلوان سال های دفاع مقدس که ادامه دهنده راه دوستانش بود 🥀شب آخر زندگی ملکوتی جوان با اخلاق و متواضع و شهدا مسلک . . ‌. پر کار و پر تلاش که سرنوشت زندگی او با شهادت در راه حق در خان طومان رقم خورد و از دانشگاه امام حسین ع فارغ التحصیل گردید بچه‌های خان‌طومان دعامون کنید🌹 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌱درد_معنایی_ندارد ... _می پرسم درد داری ؟ _می گه نه زیاد _می خوای مسکن بهت بدم ؟ _نه _می گم : هر جور راحتی لجم گرفته... با خودم می گم: این دیگه کیه دستش قطع شده صداش در نمیاد ... را چه نیاز است به جسم ، وقتی کار برای ست . درد زمانی درد است که برای غیرِ خدا کار کنی.... ✨چقدر کارهامون برای خداست؟! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(((: لبخندی از جنس لبخند شهید حججی دنیا چه خبره؟ چرا اینا ترسی ندارن؟ چرا میخندن؟ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️سردار شهید قجه ای،قهرمان راه آزادی خونین شهر 🌺شهید قجه ای، قهرمانی که راه آزادی خونین شهر را هموار کرد. 🌸سردار شهید حسین قجه ای در سال ۱۳۳۷ در زرین شهر به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۳از شانزده سالگی وارد عرصه مبارزات سیاسی شد. وی از قهرمانان رشته کشتی آزاد در وزن 48 کیلوگرم بود و در سال1356 بر سکوی قهرمانی کشوری ایستاد و بعد از آن تصمیم گرفت برای دفاع از کشور در میدان بزرگ دفاع مقدس با حریفانش زور آزمایی کند. 🌹سردار شهید حسین قجه ای فرمانده گردان سلمان در عملیات بیت المقدس بود که کلید فتح خرمشهر نام گرفت. وی ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ به همراه گردان سلمان در حاشیه جاده اهواز خرمشهر بود که پس از یک هفته مقاومت ،در محاصره گاز انبری دو تیپ عراقی گرفتار شد . شهید قجه ای با اصابت ترکش به ناحیه سر و گردن به درجه رفیع شهادت رسید و در گلستان شهدای زرین شهر به خاک سپرده شد.🌷 🪴سردار شهید حسین قجه ای🕊 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
شلوار یخ زده و پاهای خونی🩹🧊 آخرین مسئولیتش فرمانده دسته بود. در والفجر 8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی می‌دانست که او مجروح شده است. اگر کسی در باره حضورش در جبهه سوال می‌کرد، طفره می‌رفت و چیزی نمی‌گفت. یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم. زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت:" اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است که همه مریض شوند." یکی یکی بچه‌ها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود.. شهید احمد پلارک🌱 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌷 🌷 .... 🌷هيجده سال بيشتر نداشت. تركش به سرش خورده بود و شنوايی نداشت. سردرد او را كلافه می‌کرد. گاهی تا مرز بیهوشی می‌رفت كه همه از او قطع اميد می‌كردند. وقتی به هوش می‌آمد با لبخند می‌گفت: اشكالی ندارد! به زودی آزاد می‌شويم و پيش دكتر "رضای"خودمان می‌روم. او مرا شفا می‌دهد. يك روز كه حالش خيلی بد شد، او را به بيمارستان شهر موصل بردند. دو ماه بعد كه او را برگرداندند، بر مچ دست‌هايش اثر طناب‌ها هنوز باقی بود. تمام مدت، دستانش را با طناب بسته بودند. 🌷روزی از او ماجرا را پرسيديم. سرش را با حيا پايين انداخت و گفت: آخر، ما اسيريم. همين‌كه تا اندازه‌ای سرنوشتمان به آقا موسی بن جعفر عليه السلام شبيه شده، سعادت است. بار ديگر حالش وخيم شد. مدتی گذشت. منتظر بازگشت يا خبر بهبودش بوديم؛ اما خبر شهادتش به ما رسيد. يكی از اسيران مجروح كه در اتاقش بوده می‌گفت: آخرين حرف‌هايش در اين دنيا اين بود: "يا امام رضا! اگر به سراغم نيايی من به حضورت می‌آيم." شهادتين را گفت و چشمها را بست. : آزاده سرافراز قنبرعلی وليان منبع: سایت نوید شاهد 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید عبداللهی میگه جنازم بیاد، جلو امام حسین علیه‌السلام خجالت می‌کشم! چون ارباب ارباً اربا شد، من یه تیر خوردم شهید شدم. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاقبت دردناک مسلمانی که زخم زبان میزند، حتما ببین👆 📚 عليه السلام: حَدُّ اللِّسانِ أمضى مِن حَدِّ السِّنانِ تيزى زبان، برنده‌تر از تيزى سرنيزه است... استاد 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi