eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.4هزار دنبال‌کننده
30.8هزار عکس
28.1هزار ویدیو
75 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تاريخ تولد : 1337 محل تولد : اهواز- آخرين مسؤوليت : فرمانده سپاه هويزه سال شهادت : 16 دي ماه 1359 نحوه شهادت : اصابت گلوله تانك تحصیلات : دانشجوی رشته تاریخ تنها 22 سال داشت که به فیض نایل شد. سید محمدحسین، فرزند آیت‌الله حاج سید مرتضی، در هشتم مهر 1337 در اهواز چشم به جهان گشوده بود. حسین علم‌الهدی زیر ذره‌بین ماموران بود. در اولین دستگیری، وی را در بند نوجوانان زندانی کردند؛ پس از مدتی که خانواده حسین موفق به دیدنش می‌شوند، وی در پاسخ به این‌که چه چیزی لازم داری که برایت بیاوریم، گفت: «فقط یک جلد قرآن برایم بیاورید.» دانشجوی سال دوم دانشگاه مشهد در رشته تاریخ بود، با شروع همراه با گروهی از دانشجویان و نیروهای ، به سوی جبهه‌های حق علیه باطل شتافت. 🌹🍃🌹🍃 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 ⛔️⛔️پستِ ویژه⛔️⛔️ کشور روزهایی مثل این روزها کم به خودش ندیده، از همان روزها که مجاهدینی که به نام خَلق ، مبارزه کردند ولی چون مردم را همراه خود ندیدند همین مردمی را کشتند که از آنها دم میزدند. ۸۸ را به یاد دارید⁉️ بسیجی را وسط خیابان های تهران لخت می کردند نمرودیانِ سبز پوش‼️و با بنزین درون باک موتور، غسل شهادت میدادند‼️ مادر و دختر محجّبه را با هم شهید کردند‼️ ❌ ❌شرمنده که نگذاشتیم کلاس های آموزش کنار جاده ایِ ریگی در خیابان کارگر شمالی برگذار شود‼️ ❌شرمنده که نگذاشتیم مریم و یاران; از به مجاهدین تغییر نام دهند و در تهران ترورِ کور کنند‼️ ❌شرمنده که (حسین همدانی) فرمانده لشگر محمد رسول الله(ص) گوش به فرمان BBC نبود✌️ وقتی هم که در سوریه شد، مارشِ پیروزی را اول همین BBC نواخت😏 چون او سرباز خوبِ خمینی و خامنه ای بود که مانده بود و به خاطر صندلی، ترک پُست نکرده بود👌 ❌شرمنده که شهید ، قبل از اینکه در بلای جانِ شود، اول بساط فتنه گرانِ ساختمانِ را بر هم زد! همانی که میگفتند رژیم برای سرکوبِ مردم، او را از لبنان آورده ❌ما چند کشته باید بدهیم⁉️ ❌از سر چند زن چادر باید بکشید⁉️ ❌چند عاشورا باید هلهله کنید⁉️ ❌چند مسجد و حسینیه در آتش نفاق شما باید بسوزد⁉️ که بی حساب شویم‼️ ❌پدر شهید رسول خلیلی، پیکر پسرش را از روی ضربات چاقویی که سالِ 88 خورده بود شناسایی کرد‼️ آفرین‼️ یکجا به درد خانواده شهدا خوردید❕ داعش جایی زخم زد که قبلاً شما زخم زده بودید⛔️ ای از داعش، تر ها❌ ❌از جمجه ی شکافته شده شهید علی رضا ستّاری بگویم یا آن بیست و سه دیگر که با کالیبرِ اسلحه ی غیر سازمانی شدند ❓❓ و قصور از ماست که نامی از ایشان نمیبریم📵 در فاو ، کم نداده ایم، که در تهران هم شهید گمنام بدهیم‼️ برای ما از داغ کهریزک نگویید🔆 که داغ و درد برای اهل غیرت است💯 ❌از داغ فکّه و امُّ الرَّصاص و مجنون و طلائیه تا داغِ قُنیطره و خان طومان به سینه ماست‼️‼️ از داغ سر قطع شده ی تا پیکر بازنگشته در دفاع مقدس، تا سر قطع شده شهیدِ مدافعِ حرم ، تا پیکر بازنگشته حاج را تا آخر تاریخ به سینه میکشیم❎ ما نمرده ایم که انقلاب را با فتنه هایتان زمین گیر کنید✅ آیا آنان که میدانند، با آنان که نمیدانند، برابرند⁉️‼️ ما نخواهیم گذاشت جنایات شما از یادمان برود‼️‼️‼️ حالا هم هر چه توان دارید بر سر این مردمِ به ظاهر بی دفاع بتازید ما را داریم و کشتی ما بصیر دارد هر که چشم بر لب بدوزد و آنچه گفت ، عمل کند، گمراه نخواهد شد 💞 با نشر مطالب، شوید😇 که "زنده نگه داشتن ، کمتر از شهادت نیست" 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🚨اینها به اضافهٔ مجوز برای به یغمانرفتنِ روح در جامعه برای استمرار حس و حفظ اعتماد به اقتدار برای حفظ جان حتی یک
🌹مدالهای افتخار همیشه از جنس طلا نیست... ♦️حسنعلی ضرغامپور پدر 5شهید 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
❣ میتونسٺ مثل خیلیا همون جلسہ ے اول خواسٺگاری یہ تمام نگاهے بہ شغل پسر داشتہ باشہ😏 یہ شغل راحٺ با حقوقِ جوندار! میتونسٺ مثل یہ سری از دخترخانوماے مذهبی اول دنبال باشه بعد و بگہ: رو دیوار خونمون باید پُر باشہ از عڪس و ولے تو خونہ ے 🏠بزرگ و غیر اجاره اے...❗️ ماشین🚗 هم باید داشتہ باشیم چون هر هفتہ میریم گلزار❗️ میتونسٺ مثل این دخترخانوماے مثلاً مذهبے دنبال بازے باشہ ولے نبود... [📿زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیستـــــ ... انعام_۳۲] مسیر رو آگاهانہ انتخاب ڪرد شد زنِ یہ بچہ با وضع مالیِ تعطیل ...😕 نہ از این بسیجی نماها ڪہ گوششون پُر از🎤🎼 آهنگ ماهنگُ صدا خش دار مش دارِ نہ... بچہ بسیجی ڪہ گوشش پر از صدای آقا مجتباسٺ...😇😍 گذشٺ و بعد چند وقٺ مَردش تو سوریہ پَر ڪشید...😭😔 یہ دخترخانم جوان شد ... هرهفتہ چندبار ، با بچه بغل و مفاتیح 👶📗میره سر مزار شہیدش و ... پیش خودم میگم،این خانوم میتونسٺ مثل خیلے از زوجاے مذهبی زندگی راحت و بدون و داشته باشه، بگن و بخندن 🙂🙃 از مسافرتاشون، ✈️👫 از شامِ تو رستورانشون🍕🌭🍟 از ڪادوے تولدشون،🎁🎈 از لباسی ڪہ برا هم خریدن، 👔👞👛👠 از شیرین ڪاری بچشون،😍👼 از چایی کہ برا هم ریختن...☕️☕️ پُست بزارن، عڪس سلفی دوتایی بندازن،📱 بزارن خلقُ الله ببینن...😒 خواستہ یا ناخواستہ زندگی راحتشونو بہ رُخ بکشند و بہ فڪر ڪوتاهشونم نرسہ که شاید یہ دختر بخاطر وضع بد باباش نمیتونہ ازدواج کنہ و با دیدن اینا ...😒😔 بگذریم ...😟☹ ️ لُبِ ڪلوم یا به قول جماعٺ تحصیل کرده مخلص کلام:⇩⇩⇩ فرق تا زمین تا آسمونہ مذهبی داریم تا مذهبی... مذهبی دغدغه مند و مذهبی تعطیل ...😕 حزب اللهی معتقد و ڪم نیستند از این خانومہاے مجاهد✌️ ڪہ خدایی زندگی میکنن...😇 که سبک زندگیشون فاطمیہ و صبرشون زینبیہ بہ رسم تڪلیف و وظیفہ براي این بانوان باعظمت و همسران مدافع حرم دعا ڪنیم🙏 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
بـسیجۍ‌بودن‌‌بہ‌چفیہ‌و‌انگشتر‌نیست بسیجۍ‌بودن‌‌بہ‌‌حیـاء‌و‌غیرتہ‌ . . 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
توےسنگــر با او و چند تای دیگه از بچه ها نشسته بودیم .😊 یکی از بچـه های وارد شد. پانزده – شانزده ساله به نظر میرسید. مثل بقیه جوانترها شیــفته فرهاد شده بود و نشــانی منزل او را میخواست.☺️ فرهاد مکــثی کـرد و سرش را بالا آورد و گفت : - شما لطــف دارین ! ما در خدمتــتون هستیــم . خیابــونای بلدی؟ - بلـــــــــه... - سوار ماشـــین که شدی میگی ، قبرستون جدید . . . صدای خنده بچه ها جوان را گــیج کرده بود.😂 فرهــاد جوان را بوسید و گفــت: بنــویس ڪاکو ... برای مزاح بود ... بنویــس :✍ دارالرحمة ، قطعـــه ، ردیف ... ، پلاک ... بسیجی جوان رفت. روزها گذشت . بچه ها یکی یکی شهید شدند . اکبر رفت ، حسین رفت ، فرهاد هم رفت ... جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمة سپــردند. وقتــے به شـــوق ‌ مزار او به راه افــتادم ، یڪ نفر زودتر از من به آنجا رسیده بود ، هــمان بسیجی جوان را درست آمده بود.😭 فرهاد شــاهچراغی 🌷 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💢 هادی رضایی : اشکار دشت :۱۸ اسفند ۱۳۶۵ . ▪️مادر: حرف گوش کن بود. در کارخانه کمک می کرد و یک باغ چایی داشتیم که در آن هم کار می کرد و به ما کمک می کرد.ابتدا در سن 16 یا 17 سالگی اعزام جبهه شد. یک بار از ناحیه ی پا ترکش خورد که 17، 18 روزی در بیمارستان اصفهان بستری بود. در عملیات کربلای 5 در شلمچه هم از ناحیه سینه و کتف چپ بر اثر اصابت ترکش مجروح شد که منجر به شهادتش شد. شادی روحش صلوات.
💢 . ▪️ بهار ۱۳۶۶ بود.آخرین روز که می‌خواست بره جبهه گفت مامان بیا باهم یه عکس بگیریم!گفتم پسر ؛ من سر زمین کشاورزی بودم لباسم داغونه ؛ فردا متاهل شدی این عکس و زنت میبینه بهم میخنده ها !!!!گفت کی جرات داره به مادر من بخنده.هر کس هست پدرش و در میارم😁.خلاصه عکس و گرفتیم و یوسف فرداش رفت جبهه و تو عملیات کربلای ده ماووت سرش بر اثر اصابت ترکش قطع شد و بشهادت رسید و امروز من موندم همون عکس یادگاری با پسرم‌. . 📩 تو وصیتش دو بیت شعر نوشت : ▪️اگر باشد قرار آخر بمیرم ▪️نمی‌خواهم که در بستر بميرم ▪️دلم خواهد سرم از تن شود دور ▪️در این ره چون حسین بی سر بمیرم . 💢بیاد یوسف رضا رضایی🌷 از ویژه ۲۵ ...شادی روحش . .
🍃یاد شهید محمدابراهیم همت بخیر که میگفت؛ ✨وای به حال که بودنش را فراموش کند... 🌷یادش با ذکر 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi