eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.3هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
25.9هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅"فتح فتح خاک نیست، فتح ارزشهای اسلامی است. خرمشهر شهر لاله های خونین است. خرمشهر را خدا آزاد کرد." از بیانات رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) 🌴 سوم خرداد یادآور دلاورمردیهای رزمندگان اسلام در فتح غرورآفرین خرمشهر قهرمان مبارک باد 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 می دانید مدافع خرمشهر که بود؟ امیر رفیعی، دوشادوش رزمندگان شهر، جنگیده بود. پایش که شکست او را به بیمارستانی در ماهشهر بردند. دلش طاقت نیاورد و با همان پای شکسته، خودش را به همرزمانش رساند. گچ پایش را درآورد و لنگان لنگان به دفاع از وجب به وجب خاک خرمشهر پرداخت. امیر به درد پایش توجهی نداشت. گونی‌های شن را روی هم چید و سنگری برای خودش درست کرد. هر چه دوستانش اصرار کردند، نپذیرفت همراهشان برود. می‌گفت: یک نفر باید باشد، دشمن را نگه دارد تا بقیه از کارون عبور کنند. او تیربار را به دست گرفت و دشمن را در فلکه فرمانداری، زمین‌گیر کرد. آخرین نفرات که به سلامت از شهر خارج شدند، دشمن هم توانست امیر را که دیگر گلوله‌ای در اختیار نداشت، به اسارت بگیرد. تلویزیون عراق، تصویر امیر را در حالی که توان راه رفتن نداشت، نشان داد و او را به عنوان آخرین اسیر ایرانی در خرمشهر معرفی کرد. این آخرین تصویری است که از امیر رفیعی در خاطره‌ها ثبت شد. او دیگر هیچ‌گاه به وطن بازنگشت. امیر، همچنان مفقودالاثر است.🥀 اینگونه بود که او لقب گرفت.   📚 چهل حماسه.فصل خرمشهر. نوشته مهدی قربانی سالروز گرامی باد 🎊 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
‏شهید حاج قاسم سلیمانی: "حاج احمد در عملیات بیت المقدس ضربه مهلکی بر دشمن وارد کرد. اولین فرمانده‌ای که داخل خرمشهر شد و شهر را فتح کرد احمد بود. فاتح به معنای واقعی حاج احمد کاظمی بود."  
💔 حرف آخر.. خرمشهر در زمانی آزاد شد که هیچ کس فکرش را نمےکرد جالب بود وقتی احمدکاظمی از پشت بےسیم مےگفت: "ما الان تو شهریم. ۶ هزار نفر پناهنده شدند... خدا خرمشهر رو آزاد کرد"... غلام علی رشید در آن سوی خط باور نمی کرد... خدایا! ما هم سودای شهادت در سر داریم... یعنی مےشود روزی بیاید که خبر شهادتمان دهان به دهان بچرخد و کسی باور نکند؟!! امشب از تو می خواهیم آزادمان کنی! از بندِ گناهان که سخت دست و پایمان را بسته 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
4⃣فتح خرمشهر ۴ویژگی مهم داشت! ⚡️دشمن بلافاصله [بعد از فتح خرمشهر] از همه‌ی جبهه‌ ها دیگر عقب نشینی کرد! 🎙شهید سلیمانی ✅انتشار به مناسبت سالروز عملیات آزادسازی 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃🍃🍃🍃 🍃 این ۵ نفر آخرین نفراتی هستند که از پُل خرمشهر گذشتند تا در برابر تانک‌های عراقی بایستند. نامشان در جایی ثبت نیست اما تکاوران شهید؛ داریوش باقری، منصور پوراحمد، جهانریز دهقان، علی‌اکبر رجبی، علیرضا صناعی سده، سیدمصطفی طباطبایی، محمدباقر ارجمند و محمد علی سیدمومنی؛ روی همین خاک افتادند. امروز روز آزادی خرمشهر است چنین روزی بود که رسانه ها اعلام کردند : خونین شهر ، شهر خون ، شهر خدا آزاد شد.... تبریک به همه آزادی پاره ی جگر ایران بر همه مبارک با امید بازگشت دیگر پاره های جگرِ ایران به وطن 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 آخرین مدافع خرمشهر که بود؟ امیر رفیعی، دوشادوش رزمندگان شهر، جنگیده بود. پایش که شکست او را به بیمارستانی در ماهشهر بردند. دلش طاقت نیاورد و با همان پای شکسته، خودش را به همرزمانش رساند. گچ پایش را درآورد و لنگان لنگان به دفاع از وجب به وجب خاک خرمشهر پرداخت. امیر به درد پایش توجهی نداشت. گونی‌های شن را روی هم چید و سنگری برای خودش درست کرد. هر چه دوستانش اصرار کردند، نپذیرفت همراهشان برود. می‌گفت: یک نفر باید باشد، دشمن را نگه دارد تا بقیه از کارون عبور کنند. او تیربار را به دست گرفت و دشمن را در فلکه فرمانداری، زمین‌گیر کرد. آخرین نفرات که به سلامت از شهر خارج شدند، دشمن هم توانست امیر را که دیگر گلوله‌ای در اختیار نداشت، به اسارت بگیرد. تلویزیون عراق، تصویر امیر را در حالی که توان راه رفتن نداشت، نشان داد و او را به عنوان آخرین اسیر ایرانی در خرمشهر معرفی کرد. این آخرین تصویری است که از امیر رفیعی در خاطره‌ها ثبت شد. او دیگر هیچ‌گاه به وطن بازنگشت. امیر، همچنان مفقودالاثر است.🥀 اینگونه بود که او آخرین مدافع خرمشهر لقب گرفت.   📚 چهل حماسه. فصل خرمشهر. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 همین طور حسین را نگاه می کرد. معلوم بود باورش نشده حسین فرمانده تیپ است. من هم اول که آمده بودم، باورم نشده بود. حسین آمد، نشست روبه رویش. گفت" « آزادت می کنم بری. » به من گفت: « بهش بگو. » ترجمه کردم. باز هم معلوم بود باورش نشده. حسین گفت: « بگو بره خرمشهر، به دوستاش بگه راه فراری نیس، تسلیم شن. بگه کاری باهاشون نداریم. اذیتشون نمی کنیم. » خودش بلند شد دست های او را باز کرد. افسر عراقی می آمد؛ پشت سرش هزار هزار عراقی با زیر پیراهن های سفید که بالای سرشان تکان می داند. 📚یادگاران، کتاب شهیدخرازی 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فرمانـده ! هنوز نخل‌های کارون طنین گام‌های پرصلابت تو و یارانت را به خاطــر دارند . . . 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🍂حجت بود 5سال قبل از شهادتش🌷 اتاقش را با عنوان ⇜"حجره شهید حجت رحیمی " مزین نمود و با شهدا انس عجیبی داشت💞 🍂قبل از شهادتش هر کس وارد اتاقش می شد بوی به مشامش میخورد و براین اساس بود که تقدیر الهی براین شد تا حجت خوبی ها در اسفند ماه 1390 در شهر خونین و در نزدیک ترین نقطه به مرقد اربابش حسین را در جریان جنگ نرم و در حین ماموریت در ستاد راهیان نور💫 کشور بنوشد. و اینچنین است که راه شهادت🕊 هنوز برای برخی خواص باز است .... 📜وصیت شهید حجت الله: 🍂خدایا ! مرا به و صراط امام ثابت بدار تا شرمنده آنها نشوم و با روی سفید به دیدارشان بیایم. 🌷 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
ایام سالگرد شهادت سردار شهید حسین قجه ای تاریخ تولد :عاشورای سال۱۳۳۷ نام پدر : جواد تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۲/۱5 محل تولد :اصفهان /زرین‌شهر محل شهادت :جاده اهواز-خرمشهر مزار شهید : گلستان شهدای زرین شهر خاطره: 🌿 «... والله من فقط می‌توانم برادر قجه‌ای را در یک کلمه معرفی و خلاصه کنم و آن این که او اسطوره مقاومت بود. این مرد در طی آن یک هفته‌ای که ما در خاکریز کنار جاده آسفالت - درگیر بودیم خدا شاهد است که یک شب هم نخوابید. 🌿هیچ کدام از بچه‌ها ندیده بودند او حتی یک وعده غذایش را بنشیند توی و بخورد. بعضی مواقع که بچه‌ها قوطی کمپوتی باز می‌کردند و به او می‌دادند همانطور که داشت برای سرکشی به نیروها به این طرف و آن طرف می‌رفت آن را توی راه می‌خورد. 🌿مدام در جلوی دشمن بود و آر‌پی‌جی می‌زد. آنقدر آرپی‌جی زد که خدا شاهد است گوش‌هایش کر شده بود و از آنها خون می‌چکید .>> راوی علی بور بور.معاون دوم گردان_سلمان سردار شهید 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
سالروزشهادت سردار شهید حسین قجه ای تاریخ تولد :عاشورای سال۱۳۳۷ نام پدر : جواد تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۲/۱5 محل تولد :اصفهان /زرین‌شهر محل شهادت :جاده اهواز-خرمشهر مزار شهید : گلستان شهدای زرین شهر خاطره: 🌿 «... والله من فقط می‌توانم برادر قجه‌ای را در یک کلمه معرفی و خلاصه کنم و آن این که او اسطوره مقاومت بود. این مرد در طی آن یک هفته‌ای که ما در خاکریز کنار جاده آسفالت - درگیر بودیم خدا شاهد است که یک شب هم نخوابید. 🌿هیچ کدام از بچه‌ها ندیده بودند او حتی یک وعده غذایش را بنشیند توی و بخورد. بعضی مواقع که بچه‌ها قوطی کمپوتی باز می‌کردند و به او می‌دادند همانطور که داشت برای سرکشی به نیروها به این طرف و آن طرف می‌رفت آن را توی راه می‌خورد. 🌿مدام در جلوی دشمن بود و آر‌پی‌جی می‌زد. آنقدر آرپی‌جی زد که خدا شاهد است گوش‌هایش کر شده بود و از آنها خون می‌چکید 😭.>> راوی علی بور بور.معاون دوم گردان_سلمان سالروز شهادت🕊🌹 سردار شهید 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi