#سرنوشت🖤💜🖤
دهه محرم در سوریه بودیم.
در "ریف حلب"
دو سه شب گردان ما
و چند شب گردان او
به شڪل دید و بازدید
هیئت میگرفتیم،
ایندر بین گردانها رسم بود.
یڪــ شب ما مهمان
گردان او بودیم.
دو حلقه پشت هم
تشڪیل دادیم
و مشغول عزاداری شدیم.
ناگهان در تاریڪی،
شخصی را دیدم
ڪه به نظرم آشنا آمد.
ڪمی خود را جابهجا ڪردم
تا ببینم چه ڪسی است.
محمدرضا بود......،
بهشدت ضجه میزد
و گریه میڪـــرد.
ناگهان به دلم افتاد
ڪه او شهید میشود،
اما به خاطر روحیه شاداب
و پرنشاطش به فڪرم خندیدم
و به خودم قبولاندم ڪه
به اینزودیها شهید نمیشود.
گفتم او ضدگلوله است،
اما سرنوشت چیز دیگری شد.😔
راوی: همرزم شهید
#شهیددهقان_امیرے🌹
#اللهم_ارزقناشَهادة_فےسَبیلِڪـــ
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
♥️🍃 #استورے ماه رجب بود! در رحمت خدا خیلی باز بود...🌱 #رجب #شهیـدانه 🕊 اَللّهُمّار
kaveh parsa:
آمـد و رفـت #ماه_رجـب
براے خیلی افـراد اصلا محسوس نیست؛
درحالیکه برخی دیگر،
#سـرنوشـت شان
در این ماه تغییـر میکنـد!
و آسمانی میشـوند...🌱
"حجتالاسلام حامد کاشانی"
#تلنـگرانه 🌺🍃
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi