eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.3هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
25.9هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پدر و پسر شهید حرم شدند...❤️ شهیدان مدافع حرم و 🌹 ۱۳۹۴/۱/۳۱ 🌹اهمیت به قرآن و خوش خلقی شهید باباخیلی به نمازوقرآن خوندن واحترام گذاشتن ما به بزرگترهااهمیت میداد من ومهدی سه چهارسالی باهم تفاوت سنی داریم بابا بود و بیشتر مواقع سال مشغول کاربود ولی حتی یک روز از حال ما بی خبر نمی موند بابا خیلی خوش خنده و مهربون بود به طوری که یکی از اقوام به خاطر مشکلاتی خارج از ایران بود بچه های شون وقتی میومدند خونه ی ما برای بازی بابا به اونا خیلی محبت میکرد مادرم تعریف میکنه که اون موقع پسراون خانواده که تقریبن ٧ سالش بوده سرشوروی زانوهای بابام گذاشته بوده ومیگفته کاش توبابای مابودی هم باباهم داداش مهدی توی رفتارشون خیلی بامحبت بودن دخترعمه ی مامعلول ذهنی وجسمی هست وقتی که داداش مهدی میرفته خونه عمه اول میرفت پیش اون سلام میکردبهش وصورت شونازمیکرد عمه میگفت اون که متوجه نمیشه بیاپیش مابشین میگفت کی گفته متوجه نمیشه ببین چه قشنگ میخنده همیشه به عمه میگفت جایگاه این دخترمریضت پیش خدابالاترازماهاست سرش دادنزنی ودعواش کنی که خداقهرش میگیره ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 اصلاًدنبال شهرت نبود،به اين اصل اعتقاد داشت که اگه واقعاًکاری برای خودخدا باشه،خودش عزيزت مےکنه همين باعث شدعکس شهادتش اينقدرمعروف بشه برادرش میگفت... سر مزار امير نشسته بودم که يه جوون اومد و گفت: شما با اين شهيد نسبتي دارين؟ گفتم: بله! من برادرش هستم. گفت: راستش من مسلمون نبودم. بنا به دلايلي به زور مسلمون شدم! اما قلباً اسلام نياوردم... ... يه روز اتفاقي عکس برادرتون رو ديدم، حالت عجيبي بهم دست داد. انگار عکسش باهام حرف ميزد. با ديدنش عاشق اسلام شدم ! قلباً ايمان آوردم... ١٢/١۰ ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏«ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﺣﺘﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﭘﺎ ﺣﺘﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺳﺖ ﺣﺘﯽ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏«ﺩﺭ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﺁﻥ ﭘﯿﻤﺎﻥِ ﺩﺭ ﺍﻟﺴﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺯ ﺟﺎﻥ ﺭﻫﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺯ ﺩﻝ ﮔﺴﺴﺖ» ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏ﻣﻮﻻﯾﻤﺎﻥ ﭼﺸــــــــــﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎﺳﺖ ﺑﺮﺧﯿﺰ ﻫﻤﺴﻔﺮ ﻓــــــــــﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﺳــــــــــﺖ.» 🌹 ۲۴محــــــــــرم۹۴ ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏«ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﺍﺳﺖ ﺣﺘﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﭘﺎ ﺣﺘﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺳﺖ ﺣﺘﯽ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏«ﺩﺭ ﺍﻣﺘﺪﺍﺩ ﺁﻥ ﭘﯿﻤﺎﻥِ ﺩﺭ ﺍﻟﺴﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺯ ﺟﺎﻥ ﺭﻫﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺯ ﺩﻝ ﮔﺴﺴﺖ» ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ‏ﻣﻮﻻﯾﻤﺎﻥ ﭼﺸــــــــــﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺎﺳﺖ ﺑﺮﺧﯿﺰ ﻫﻤﺴﻔﺮ ﻓــــــــــﺮﺩﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﺳــــــــــﺖ.» 🌹 ۲۴محــــــــــرم۹۴ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🕊🌺 محمدتقی خیلی تلاش میکرد و زحمت میکشید، وقتی برای استراحت وجای طوری خودش رو یه می کرد وبه می خوابید تا بقیه رو از خواب بیدار نکنه یا نشه. حتی گاهی بچه ها توی چادر می گفتن ومی خندیدن وبعد مدتی متوجه می شدن آقامحمدتقی نیست، می رفتن دنبالش می دیدن در حال های هاست یا زدن های بچه ها. نماز ظهرش را اول وقت خواند و درست دو ساعت بعد با شلیک خمپاره شربت شیرین شهادت را نوشید. آقا محمدتقی در قلب های بچه ها جاودانه شد. ۲۱فروردین۹۵ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🕊🌺 در آخرین توصیه اش چند ساعت قبل از شهادت به رزمندگان می گوید : برادران عزیز توجه داشته باشید اگر یک وقتی من شهید شدم، جنازه ام سوخت و از بین رفت، شما ماشینم را به امان خدا رها نکنید، ماشین را بیاورید که بدهکار بیت المال نباشیم. یاعلی مدد، حالا سویچ را بیاورید که من دیرم شده… و بعد از این توصیه ها رفت و دقیقا همین اتفاق افتاد. سیدحکیم با شهادتش برای همیشه در قلبهای مومن هزاران فاطمی زنده می ماند، او شهید شد و اگر شهید نمی شد باید به عدالت خدا شک می کردیم، او می گفت : اگر شهید نشویم، می میریم. خدانگهدار برادرم، سلام مرا به همه شهیدان برسان… ۱۶خرداد۹۵ 🕊 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
روی ڪلاهش بادلتنگـی نوشتـه بود: میروم تا انتقام سیلـی مادرم زهرا را بگیرم ۱۴محرم۹۲ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🕊🌺 🌸علیرضا وقتی ترفیع درجه گرفت ناراحت بود. ولی من خیلی خوشحال شدم. گفتم انشاءالله تا زمان بازنشستگی به درجه ی سرهنگی میرسی. 🌺میگفت:"ایکاش من گروهبان باقی میموندم و این درجه نصیب من نمیشد. به ازای هر درجه مسئولیت من بیشتر و انجام تکلیف خیلی سخت تر میشه. با اینکه همیشه بیش از حد مورد انتظار خدمت و فعالیت میکرد، 🌸خدا کنه که شرمنده و مدیون نشم.من تمام تلاشم براین هست که لقمه حلال وارد این زندگی کنم؛و مسئولیتمو به درستی انجام بدم. اما ترسم از این هست که خدای ناکرده نتونم به درستی و آنطور که مورد انتظار هست انجام وظیفه کنم." 🌺ازاین بابت خیلی دغدغه خاطر داشت.ولی همیشه حاضر بود.هیچوقت خودش را کنار نمیکشید.همیشه آماده خدمت و داوطلب بود. 🌸زمانی که بحث اعزام به سوریه مطرح شد،جز اولین افراد داوطلب بود.و هرسری که رفتنش از سمت سپاه به تاخیر میفتاد بینهایت ناراحت میشد و میگفت این از کم سعادتی من هست.برای من خیلی سخته که در این لباس پاسداری باشم ولی فرصت ادای تکلیف به من داده نشده.و آرام و قرار نداشت برای پیوستن به جمع مدافعان حرم...💔 ۹۳/۱۲/۲۹ 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
الگو برداری از شهداء 📣 🔺گوشه ای از خصوصیت اخلاقی شهید مدافع حرم 🖋نماز خوندنش با صفا بود و با عشق به نماز اول وقت اهمیت میداد تو جمعی اگر کسی غیبت می کرد با ی نکته طنز حرف رو عوض می کرد باب غیبت رو می بست 🖋تو سخن گفتن بسیار شوخ طبع بود به خاطر همین خصلتش خیلی سریع افراد رو جذب می کرد و لوتی صفت بود😊 🖋فوق العاده به فکر کمک به قشر ضعیف بود بسیار تا بسیار سختی کش بود 🖋عاشق اردو جهادی در سخترین مناطق بود واعتقاد راسخ داشت که اگر اردو جهادی بره و ساخت و ساز انجام بده برات زیارت رو می گیره✅ 🖋وقتي سوريه بود هرچي بهش ميگفتيم پسر برگرد پيش خانوادت ميگفت اينجا مهمتره. اينجا كارها دارم ‌ بچه اش دوماهه بود نديده بودش. دوهفته پيش خانوادش رفتن دمشق زيارت اونجا واسه اولين بار بچه اش رو ديد😍 🖋اخرين مكالمه بيسيمش بعد از مجروح شدنش ميگفت سلام من رو به آقا برسونيد. سلام من رو به حاج قاسم برسونيد. و بعد ميان و تير خلاص ميزنن بهش😔 🖋بيش از ٣سال تلاش كرد تا بتونه بره سوريه. تا اخرش رفت و به معشوق رسيد💔 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi